سینما در قاب سیما؛ توجه به هنرهفتم بدون نقد محتوا

سه دهه پیش كه قبل از ایجاد و گسترش شبکه پخش خانگی، سینما رفتن همچنان یکی از تفریحات آخر هفته خانوادهها محسوب میشد، بسیاری از شیفتگان سینما شبها پای برنامههایی چون «فانوس خیال»، «آن روی سكه» «جنگ هنر هفتم» (كه از كارشناسان و مجریانی چون اكبر عالمی، علی شیدفر، فرخ نعمتی و علی معلم بهره میبردند) مینشستند تا از تنها برنامهای که آن روزها رخدادهای سینما و تئاتر را منعکس میکرد، استفاده کنند.
«سینمای كمدی» با اجرای جمشید گرگین نیز از دیگر برنامههای اواخر دهه 60 بود كه مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.
شاید اقبال از این برنامه نیمه تخصصی موجب شد تا جرقه برنامه «هنر هفتم» در اویل دهه 70 زده شود و این بار سینمادوستان با اجرای اکبر عالمی هنر هفتم ایران و جهان را رصد کنند و برای نخستین بار طعم نقد و تحلیل فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران و جهان را بچشند.
البته نباید در این سالها «سینما 2» را در فهرست برنامههای تخصصی سینما از قلم انداخت؛ چرا که شاید تاثیرگذاری آن به اندازه «هنر هفتم» نبود اما گامی دیگر در راستای تحکیم نقد و نقادی محسوب میشد.
حال شبکههای مختلف سیما در تلاش هستند با ایجاد ویژه برنامههای تلویزیونی همانند «هنر هفتم» نگاهی تخصصی به فیلم و صنعت سینما داشته باشند و برنامههایی چون «سینما 1»، «سینما 4»، «سینما 5»، «سینما گلخانه»، «سینما و ماوراء»، «سینما اقتباس»، «صد فیلم» و در این اواخر برنامه سینمایی «هفت»، «رادیو هفت» و مسابقه «4،3،2،1» از نمونههایی هستند که هر یک فراز و فرودهای مختلفی را در مقاطع زمانی مختلف طی کردهاند.
* از «جنگ هنر هفتم» تا «سینما 1»
شبکه سراسری نیز با تجربه مطلوب «جنگ هنر هفتم» با تأخیری نسبتاً طولانی فعالیتهای خود را در این زمینه ادامه داد و نتیجه آن برنامه «سینما 1» است که ادامه و تکاملیافته برنامههای دیگری مثل «سینما 2» و «سینما 4» است که گروه سازنده همین برنامه مّبدع و آغازگر آنها بودند.
در حقیقت «سینما 1» برنامهای است که میکوشد پویایی خود را در طی مسیر و در تعامل با نظر و نیاز مخاطبان حفظ کند. به همین دلیل به صورت هفتگی و با شکلی انعطافپذیر بر مبنای بازخورد نمایش برنامههای گذشته تولید و پخش میشود.
البته نمیتوان استفاده از اظهار نظرهای متنوع و دقیقِ منتقدان و کارشناسانِ هنری و سینمایی کشور، و اصطلاحاً چند صداییشدنِ ارزیابیها و نقد ونظرها را در پایان برنامه نادیده گرفت و به نظر میرسد سعی شده مخاطبان این برنامه به درک، دریافت و شناخت جامعتری نسبت به فیلمهای بهنمایش درآمده و سازندگان آنها برسند.
*سناریوی پر پیچ و خم سینما در شبکه چهارسیما
شبکه چهارم سیما که در زمینه پخش برنامههای ترکیبی - تخصصی انسجام بیشتری را نسبت به سایر شبکههای سیما داراست، توانست با تولید بیش از یک دهه برنامه «سینما 4»، بهترینهای سینمای جهان را در قاب جادوی سیما به تصویر کشد که بیشک خدمت ارزندهای بود به جامعه هنری و حتی مخاطبانی که از برنامههای روتین یا فیلمهای سطحی دیگر شبکهها به ستوه آمده بودند؛ اما متأسفانه با تغییر کادر مدیریتی و تغییر مشی سیاستگذاریها بخش نقد از بدنه این برنامه پرمخاطب حذف شد و لاجرم مخاطبان جز تماشای صرف فیلمها انتخاب دیگری نداشتند.
البته این شبکه تجربه برنامههای دیگری همچون «سینما و ماوراء» را نیز داشته که در مقاطع مختلف این برنامه نیز با یکی در میان شدن حضور کارشناسان آن، رو به افول رفت و حتی فیلمهای جذاب ماورایی نیز نتوانسته آنچنان که باید در جذب مخاطب مؤثر باشد.
«سینما اقتباس» از دیگر اقدامات شبکه چهار سیما در این راستا بود که به نمایش فیلمهای برجسته که براساس داستانها، رمانها، افسانهها و نمایشنامههای معروف و گاه گمنام ساخته شدهاند، میپرداخت و کارشناسان حوزه ادبیات، نقد ادبی، مطالعات بین رشتهای، مطالعات فرهنگی، نویسندگان رمان و قصه در خصوص این آثار به گفتوگو میپرداختند و پخش چوپان خوب، بچههای انسان، اتاق گاز، اسمیلا برف را خوب میفهمد، مطمئناً از خاطرات خوب شیفتگان سینمای اقتباسی در این برنامه است.
اما آخرین و البته یکی از مبتکرانهترین برنامههای سینمایی این شبکه مسابقه «4،3،2،1» است که گرچه در آن فیلمی به نمایش در نمیآید و نقد به معنای آنچه در سایر برنامههای سینمایی دیدهایم، مطرح نمیشود اما به نظر میرسد این برنامه تازه نفس، نقطه عطفی است که سینمادوستان و حتی سینماگران، خود را در حوزه تخصص و اطلاعات سینمایی محک بزنند و در مدت کوتاه پخش خود توانسته افراد زیادی را جذب کند.
البته نمیتوان در این بین از المانهایی همچون اجرای قوی و متبحرانه مجری این برنامه و دکور متفاوت و پویای آن صرفنظر کرد؛ آیتمهایی که موجب شده این برنامه در مقایسه با نمونههای خارجیاش چیزی کم نداشته باشد.
*شبکه جوان بازیگردان بده بستانهای سینمایی
در این سیر رقابتی شبکهها، شبکه جوان سیما از این قافله دور نمانده و با تولید برنامههایی همچون «سینما گلخانه» و «صد فیلم» مخاطبان عام سینما را بیشتر به خود جذب کرد و شاید بیشترین تأثیر این برنامهها در به نمایش گذاشتن فیلمهای جذاب اکشن و فانتزی مطرح جهان و آشنایی جزئی مخاطبان با چگونگی تولید سکانسهای خاص در این فیلمها بود که البته در همین حد نیز خالی از لطف نبوده و تنوعی خوشایند را برای بسیاری از تماشاگران سینما دوست ایجاد کرده است.
اما شبکه سوم سیما به این میزان از اقدامات در این حوزه بسنده نکرد و تولد نخستین مجله سینمایی سیما با نام «برنامه هفت» روزنه امیدی را برای اکثر سینماگران و سینمادوستان کشور آغاز کرد. متأسفانه این برنامه که بسیاری چشم امید بدان داشتند، فراز و فرودهایی 10 ساله دیگر برنامههای مشابه را در کمتر از یک سال تجربه کرد و آنچنان حواشی بر اصل «برنامه هفت» چیره شد که ماهیت سینما در گرد و غبار آن به سختی قابل تشخیص است.
اگرچه این برنامه رقیب دیگری ندارد و هر هفته، جمعه شبها با حضور منتقدی ثابت به نقد فیلمها میپردازد و با شیوهای جالب انعکاس خبری و جهت گیری خاص برنامه و البته محافظه کاری دیرینه خالق این مجله تصویری به مرور حوادث مهم صنفی سینمای ایران میپردازد، اما نباید از یاد برد برنامههای تخصصی سینما در تمام نقاط جهان برای رفع ابهام از گرههای کور این هنر - صنعت است.
*«رادیو 7» تک فریم شبکه 7
شبکه آموزش سیما نیز در برنامه «رادیو 7» که از ابتدای سال جاری تا پیش از ماه مبارک رمضان به غیر از ایام تعطیل هر شب پخش میشد، در برخی بخشهایش با بهرهگیری از حضور سینماگران به عنوان مجری - کارشناس در فضایی آرام و دلانگیز به کشف و شهود و بررسی مباحث مختلف سینمایی میپرداخت که در جای خود قابل توجه است.
حال که تاریخچه انعکاس برنامههای سینما در سیما را مرور کردیم، باید دید آیا با تمامی تلاش سینمادوستان در سیما، برنامههای سینمایی توانستهاند جایگاه نقد و تحلیل را تثبیت کنند و به راستی تا چه میزان از مخاطبانی که پای تماشای آثار سینمایی مختلف در برنامههای مذکور مینشینند به شنیدن نقد این فیلمها نیز علاقهمند هستند و آیا در اغلب برنامههای سینمای اینچنینی، ارائه شیوه و ساختار بصری نوین در کنار تخصص در اجرا حس نمیشود؟
* جای خالی برنامههای محتوامحور درباره سینما
گرچه در همه این سالها و در برنامههای مختلف شبكههای سیما، به صورت جسته و گریخته به محتوا نیز پرداخته شده و برنامههایی با رویكرد ایدئولوژیك روی آنتن رفته (و گاه و بیگاه شبكه خبر نیز ویژهبرنامههایی در این زمینه داشته) اما جای خالی چنین رویكردی به شكل پررنگ حس میشود.
به عنوان نمونه برنامه «هفت» بیشتر سعی دارد فیلمها را از حیث تكنیك بررسی كند و منتقد برنامه، و شاید گردانندگان این برنامه، دغدغه چندانی بر نقد فیلمهایی كه رویكردهای محتوایی ناهمگون و نامطلوبی را در سینمای ایران دنبال میكنند، ندارند.
آنچه مسلم است، نقدفیلم در سینمای ایران اگر قرار است به رفع معایب این سینما بیانجامد چه بهتر كه بهصورت موازی ساختار و محتوا را نشانه بگیرد چرا كه اگر جز این باشد، با سینمایی روبهرو خواهیم بود كه ساختارش اصلاح شده اما در محتوا كماكان لنگ میزند.
همه برنامههایی که شرح آنها در بالا آمد در کنار تلاشهایی که متولیانشان برای ارتقای هنر هفتم در اذهان مخاطبان دارند، اما شاید توانستهاند تنها برداشت سطحی از وضعیت سینما در کشور ارائه دهند؛ این در حالی است که پتانسیل بالقوه سینما در امر توسعه فرهنگ عمومی، تقویت چرخه اقتصاد کشور و مهمترین ابزار قدرت رسانهای در راستای تعیین سمت و سوی فکری آحاد جامعه هنوز بالفعل نشده است.
در آخر با توجه به شاخصه فراگیری تلویزیون در جذب مخاطب، این دو سؤال مطرح است که آیا سینما در قاب سیما فرصتی برای احیای هنر هفتم محسوب میشود یا تهدیدی برای آن؟ و این كه نقد بدون رویكرد نقدمحتوا چه فایدهای برای سینمای كشور ما با شاخصههای فرهنگی و عقیدتی خود دارد؟
منبع:فارس