تبیان، دستیار زندگی
افشین قطبی كه نزدیك یك سالی است در ژاپن مربی‌گری می‌كند، در تیم شیمیزو و پس از زلزله مهیب این كشور به خاطر كمك‌های بشردوستانه‌اش محبوب است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عكسی متفاوت از افشین قطبی


باشگاه كاربران: افشین قطبی را خیلی از ایرانی‌ها می‌شناسند. كسی كه هنوز میان ایرانی‌های زیادی محبوب است. البته پرسپولیسی‌ها بیشتر. همو بود كه پرسپولیس خسته و درمانده را قهرمان كرد. هرچند كه خیلی‌ها معتقدند محبوبیتش نه صرفا به خاطر قهرمانی‌آوریش برای سرخ‌پوشان پایتخت كه برای ادب و وقار و آرامشی بود كه در چهره و كلامش ـ البته تنها در فصل اول حضورش در ایران(!) ـ‌ موج می‌زد. هنوز هم بسیاری او را خالق مكتب وقار و ادب در میان مربیان لیگ برتری می‌دانند. قصد نداریم به دیگر مربیان جسارت كرده باشیم یا این‌كه خدای‌ناكرده این‌گونه به مخاطب القا كنیم كه پیش از حضور افشین در ایران مربیان فوتبال‌مان ادب نداشتند! نه؛ ‌اما مهمترین كار افشین بر هم زدن این معادله ذهنی فوتبال‌دوستان از تعریف مربی موفق بود. تا پیش از افشین فكر می‌كردیم ـ خودم را می‌گویم ـ مربی‌ای در فوتبال موفق است كه بازیكنانش را با تندی و خیلی سه‌نقطه‌های دیگر(!) به حمله تهییج می‌كند! (نمونه‌های موفقش هم كم نیستند؛‌ خودتان به راحتی حداقل سه چهارتایشان را الآن در ذهن دارید!) اما افشین خلاف این فرضیه را اثبات كرد و مرد سال لقب گرفت. اما رفتن عجولانه‌اش از ایران و بازگشت اشتباه‌تر از رفتنش، همه خاطرات خوب را از ذهنمان زدود. سال دومی كه میان ما بود، دیگر به دیدن مربی‌ای شبیه دیگر مربیان پرحاشیه لیگ برتر عادت كرده بودیم. خصوصا كه مفاد قراردادش با باشگاه پرسپولیس در سال دوم هم "رو"‌ شد. همان قراردادی كه زردنویسان ورزشی آن را تركمانچای ورزشی نام نهادند. بعد هم كه سند نیمكت تیم ملی را به نامش زدند، فهمیدیم كه اصلا نیت اولیه‌اش از حضور در ایران چیز دیگری بوده! لیگ ژاپن(جِی‌لیگ) آخرین مقصد كمك‌مربی سوم سرمربی تیم ملی كره جنوبی در جام جهانی 2002 و سرمربی ایران در 2009 بود. لیگی كه استانداردهایش با اروپا و لیگ‌های تراز اول جهان تقریبا هم‌خوانی دارد و ورودش به این راحتی‌ها نیست! باید رزومه‌ای هم‌چون سرمربی‌گری تیم ملی ایران را داشته باشی تا به آن راه یابی! با همه این تفاصیل، با خودم می‌اندیشم نكند همه آن خاطرات خوب از اول نقشه‌ای بیش نبوده و با هدف قدرت گرفتن در خاور دور ـ همان‌جایی كه همسرش (البته پس از خواندن خطبه عقدشان از سوی حبیب كاشانی!) بدان‌جا تعلق دارد ـ پای در ركاب اسب مراد ایرانی‌ها نهاد؟ اما نه ... خاطرات قشنگ مصاحبه‌های اخلاقی‌اش با رسانه‌ها و بر عهده گرفتن همه شكست‌ها، خندیدن‌هایش به رسانه‌ها و به قول خودش مدیا(!)، شكایت نكردن از مربی و داور و بازیكن و مدیرعامل و كجی زمین و ... ـ وااااای چه‌قدر نقطه‌ضعف دارند این سرمربیان داخلی! ـ این شك و شبهه را از من دور می‌كند... نه؛ به هیچ وجه ... افشین و تقلب؟... نه بابا...!


باشگاه كاربران تبیان ـ ‌ارسالی از: troy67