تبیان، دستیار زندگی
متن زیر درددل های جالب یک اقتصاددان آمریکایی است. فیلیپ ویلیامز معتقد است که سیایتگذاران اقتصادی کشورش بدون توجه به واقعیت های اقتصادی و با اهداف شخصی سیاست هایی را تعیین کرده اند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صحبت های جالب اقتصاددان آمریکایی


 متن زیر درددل های جالب یک اقتصاددان آمریکایی است. فیلیپ ویلیامز معتقد است که سیایتگذاران اقتصادی کشورش بدون توجه به واقعیت های اقتصادی  و با اهداف شخصی سیاست هایی را تعیین کرده اند

اقتصاد-امریکا-دلار

10 سال بعد از چالش‌های زیاد بیل کلینتون با کنگره برای  متعادل کردن بودجه و کاهش بدهی‌های ملی، جورج دبلیو بوش همه اقدامات انجام شده را نابود کرد. از الان 10 سال طول می‌کشد تا این آشفتگی از بین برود.

زمانی که بوش به ریاست جمهوری انتخاب شد وضعیت اقتصاد خوب بود هرچند بخش‌های فن آوری و دات کام دیگر پر رونق نبود.  بوش باید برای اختصاص پول بیشتر برای آموزش و پرورش و بازسازی پل‌ها و بزرگراه‌های این کشور برنامه ریزی می‌کرد.

اما مشغله اصلی او کاهش مالیات ثروتمندان بود.  او برای اینکه بتواند ما را متقاعد به انجام این کار کند (چون به همراهی ما احتیاج داشت) ماه‌ها قبل از رییس جمهور شدنش عبارت بد " اوضاع اقتصادی وخیم بوده است" را بارها تکرار کرد.  تکرار این جمله توسط رییس جمهوری که انتخابش به عنوان رییس جمهور با شبهه همراه بود، به صورت جدی تبدیل به یکی از بحث‌های  داغ شرکت‌های بزرگ و کوچک شده بود. آن‌ها استخدام‌ها خود را متوقف کردند و خرید خود را کاهش دادند.  بوش با ایجاد بحران اقتصادی توانست تا طرح کاهش مالیات خود را به تصویب برساند.

همچنان که دوره ریاست جمهوری  وی ادامه می‌یافت او هیچ گامی در جهت کنترل مخارج بر نداشت و در واقع، او بسیار ظالمانه باعث افزایش هزینه‌های دولت فدرال در تاریخ کشور ما شد.

به غیر از لایحه تحقیقاتی سلول‌های بنیادی که به نجات جان انسان‌ها کمک می‌کند، بوش عملاً جلوی هیچ مصوبه‌ای را نگرفت و اعضای کنگره وحشیانه قانون‌هایی را به نفع ایالات خودشان تصویب کردند. برخی تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که دولت بوش عمدا فروپاشی اقتصادی ایالات متحده را مهندسی کرده است.

معافیت‌های مالیاتی را به مردم طبقه متوسط که واقعا به آن نیاز دارند بدهید. آمریکایی‌ها می‌توانند دوباره کسب و کار داشته باشند اگر و فقط اگر رهبرانشان به واقعیت بیاندیشند

در قدم دوم بوش ، همه مردم به غیر از پولدارها تاثیرات اخراج‌ها و کاهش مالیات را احساس کردند. با این حال وی از خوش‌بینی آمریکایی‌های مسن توسط سخنرانان چیره دست – شما هر آنچه بخواهید می‌توانید داشته اگر آن را باور کنید- سوء استفاده کرد .

بطوریکه طبقه متوسط جامعه وام‌های خرید خانه گرفتند و با صورت حساب‌های عجیب و غریب کارت‌های اعتباریشان به سرعت آن را خرج کردند. این ادعای مزخرف رمزآلود "راز the secret" نامیده می‌شد. این ادعا به تجارت و حتی کلیساهای کاتولیک رفت و به مردم القا کرد که اگر تجسم موفقیت داشته باشند رکود اقتصادی اتفاق نخواهد افتاد.

دولت بوش، که باید نگاه واقع بینانه ای به اقتصاد می‌داشت، دقیقا هنگامی که در خواب بود ورق برگشت. جرج دبلیو بوش در رویای لباس نظامی، ناوهای هواپیما بر، سلام‌های نظامی و مدال‌ها غرق شده بود. در حالیکه رسانه‌ها از احترام به قهرمان‌های زمین خورده‌مان در جنگ‌های تمام نشدنی منع می‌شدند. زیرا که مردم با دیدن تا بوتهایی با پرچم کشور افسرده شده و حس میهن پرستیشان از بین خواهد رفت. اکنون ما باید از کشورهای دیگر استقراض کنیم تا این رکود را در هم بشکنیم.

همچنان که دوره ریاست جمهوری بوش ادامه می‌یافت او هیچ گامی در جهت کنترل مخارج بر نداشت و در واقع، او بسیار ظالمانه باعث افزایش هزینه‌های دولت فدرال در تاریخ کشور ما شد.

آمریکا بیش از چهارده تریلیون دلار به کشورهای خارجی  بدهکار است. در همین حال وال استریت همچنان  سود خود را برداشت می‌کند و این کابوس هرگز به پایان نمی‌رسد.

این روزها دیگر ثابت شده که نظریه بودجه ریزی ریگان که نادرست است. اکثر آمریکایی‌ها با وجود سه یا حتی 4 شغله بودن نمی‌توانند ادعای داشتن یک زندگی استاندار قابل قبول را داشته باشند.

ما حتی نمی‌توانیم گاز و خواروبار را بدون کارت اعتباری و بهره سر سام آور آن خرید کنیم. همین امروز به اوباما نامه بنویسید. به او بگویید که تنها راه حل بازسازی دوباره اقتصاد است.  مقداری از میلیاردها دلار پول ثروتمندان را بگیرید و صرف زیرساخت‌ها و آموزش و پرورش کرده  و حقوق کارگران را بدهید.

معافیت‌های مالیاتی را به مردم طبقه متوسط که واقعا به آن نیاز دارند بدهید. آمریکایی‌ها می‌توانند دوباره کسب و کار داشته باشند اگر و فقط اگر رهبرانشان به واقعیت بیاندیشند نه به خوش بینی‌های فانتزی و پیمانشان را با مردم حفظ کنند.

بخش اقتصاد تبیان


منبع : تابناک