شناسنامه ی یک مؤمن واقعی !
شناسنامه ی یک مؤمن واقعی ! در اصطلاح قرآنی[راغب اصفهانی، حسین بن محمّد؛ المفردات فی غریب القرآن، ماده‌ی «أمن»] مؤمن به کسی گفته می‌شود که خدا، فرشتگان، فرستادگان الهی، کتابهای آسمانی و روز قیامت (آخرت) و غیب را پذیرفته باشد . "مؤمن" اسم فاعل از واژه‌ی ایمان و از ماده‌ی امن است " اَمْن" عبارت است از آرامش و رفعِ ترس و نگرانی، و ایمان عبارت است از خود یا دیگری را در امنیت و آرامش قرار دادن. پس مؤمن یعنی مطمئِنّ، آمَنَ باللهِ؛ یعنی برای او اطمینان و آرامش نسبت به خدای متعال حاصل شد.[مصطوفی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، ج 1، ص 150-151] در اصطلاح قرآنی[راغب اصفهانی، حسین بن محمّد؛ المفردات فی غریب القرآن، ماده‌ی «أمن»] مؤمن به کسی گفته می‌شود که خدا، فرشتگان، فرستادگان الهی، کتابهای آسمانی و روز قیامت (آخرت) و غیب را پذیرفته باشد قرآن کریم می‌فرماید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ و َرُسُلِهِ...» (بقره/285) «پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.) و همه‌ی مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش ایمان آورده‌اند...» همچنین می‌فرماید: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ...» (بقره/3)«کسانی که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان می‌آوردند.» «عَمِلوا الصالحاتِ...» بیانگر حُسن فعلی است یعنی بشارت به بهشت ویژه کسانی است که افزون بر اعتقاد به مبدأ و معاد و سایر اصول دین دارای عمل صالح نیز باشند و در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است: «إِنَّ الایمَانَ هُو الصدیقُ بِالقَلْبِ و الاقرارُ بالسانِ وَ الْعَمَلُ بالارکانِ » : «ایمان، تصدیق به قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.» ایمان و عمل صالح در بسیاری از آیات قرآن، ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده‌اند: «وَ بَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ...» (بقره/25) «به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده...» و در جایی که هر یک به تنهایی آمده باید آن‌را تقیید کرد و عمل صالح در فرهنگ قرآن، عملی است که مطابق با یکی از منابع دین باشد، عبارت «الّذین آمنوا» حاکی از حسن فاعلی[جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، ج 2، ص 472.] و «عَمِلوا الصالحاتِ...» بیانگر حُسن فعلی است یعنی بشارت به بهشت ویژه کسانی است که افزون بر اعتقاد به مبدأ و معاد و سایر اصول دین دارای عمل صالح نیز باشند.[ طبری، فضل بن حسن؛ مجمع‌البیان،ج 1، ص 122.] و در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است: «إِنَّ الایمَانَ هُو الصدیقُ بِالقَلْبِ و الاقرارُ بالسانِ وَ الْعَمَلُ بالارکانِ » : «ایمان، تصدیق به قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.» نشانه‌هایی برای اهل ایمان 1) مؤمنان با یاد خدا ایمانشان زیاد می‌شود «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا...» (انفال/ 2) «مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آن‌ها خوانده می‌شود، ایمانشان فزون‌تر می‌گردد...» ولی کافران، کفرشان بیشتر می‌شود: «وَ إِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا » (نوح/7) «(نوح گفت: پروردگارا) و من هر زمان آن‌ها را دعوت کردم که ایمان بیاورند و تو آن‌ها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوش‌هایشان قرار داده و لباس‌هایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند» 2) سرپرست مؤمنان خداست «اللهُ ولِیّ الّذینَ آمنو...» (بقره/257) «خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند...» ولی سرپرست کافران، طاغوت‌ها هستند. «...و الّذین کَفَروُا اَوْلِیاءُ الطاغُوت...» (بقره/257) «...کسانی که کافر شدند اولیای آن‌ها طاغوت‌ها هستند...» 3) خداوند بر دل مؤمن، آرامش نازل می‌کند «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ...» (فتح/4) «او کسی است که آرامش را بر دل‌های مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند...» ولی بر دلِ کفّار ترس و وحشت می‌افکند: «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ...» (انفال/12) «بزودی در دل‌های کافران ترس و وحشت می‌افکنم...» 4) افراد مؤمن، پیرو حق هستند «وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ...» (محمد/3) «...مؤمنان از حقّی که از سوی پروردگارشان بود تبعیّت نمودند...» ولی افراد کافر پیرو باطل‌اند: «... الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ...» (محمد/3) «...کافران از باطل پیروی کردند...» آثار و نتایج ایمان 1- آرامش «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ أَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَ آتَوُاْ الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ » (بقره/277) «کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است! و نه ترسی بر آن‌هاست و نه غمگین می‌شوند.» از عبارت «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» استفاده می‌شود که امنیّت و آرامش واقعی، در سایه ایمان و عمل صالح و پیوند با خدا و بندگان خداست. واژه استجابت به معنای اجابت دعا است و از آنجایی که عبادت خود نوعی دعوت و خواندن خدای متعال است لذا از قبول عبادت آنان تعبیر به استجابت کرد به دلیل اینکه دنبالش فرمود: «ویزیدُهُم مِنْ فَضْلِه» چون ظاهر این جمله است که منظور از زیاد کردن فضل از یاد کردن ثواب باشد و همچنین از اینکه در مقابل استجابت مؤمنان فرموده: «و کافران عذابی شدید دارند» این معنی (قبولی اعمال مؤمنان) استفاده می‌شود 2- قبولی اعمال «وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ الْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ» (شوری/26) «و (خداوند) در خواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده‌اند می‌پذیرد و از فضل خود بر آن‌ها می‌افزاید امّا برای کافران عذاب شدیدی است.» واژه استجابت به معنای اجابت دعا است و از آنجایی که عبادت خود نوعی دعوت و خواندن خدای متعال است لذا از قبول عبادت آنان تعبیر به استجابت کرد به دلیل اینکه دنبالش فرمود: «ویزیدُهُم مِنْ فَضْلِه» چون ظاهر این جمله است که منظور از زیاد کردن فضل از یاد کردن ثواب باشد و همچنین از اینکه در مقابل استجابت مؤمنان فرموده: «و کافران عذابی شدید دارند» این معنی (قبولی اعمال مؤمنان) استفاده می‌شود.[ طباطبائی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 18، ص 72] 3- نزول خیر و برکت الهی «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَ اتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَ الأَرْضِ...» (اعراف/96) «و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان‌ها و زمین را بر آن‌ها می‌گشودیم...» 4- بهره‌مندی از حیات معنوی «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً...» (نحل/97) «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم...» حیات[9] طیّبة، حیات حقیقی و جدیدی است که در عین اینکه از زندگی دیگران جدا نیست ولی غیر از آن است و در مرتبه‌ی والا و برتری از آن قرار دارد صاحب چنین زندگی، در خود؛ نور، کمال، قوّت، عزّت، لذت و سروریاحساس می‌کند که قابل وصف و اندازه‌گیری نیست . 5- نورانیّت «یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَی نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِم...» (حدید/12) «روزی که مردان و زنان با ایمان را می‌نگری که نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت می‌کند» 6- دریافت پاداش به طور کامل «وَ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ ...» (آل عمران/57) «امّا آن‌ها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد...» 7- آمرزش و پاداش بزرگ الهی «وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ » (مائده/9) «خداوند به آنها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند وعده‌ی آمرزش و پاداش بزرگی داده است.» 8- ورود به بهشت و بهره‌مندی از روزی بی‌حساب «...وَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ » (غافر/40) «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد یا زن در حالی که مؤمن باشد آن‌ها وارد بهشت می‌شوند و در آن، روزی بی حسابی به آن‌ها داده خواهد شد.» فرآوری : زهرا اجلال بخش قرآن تبیان منبع : سایت حوزه؛ مقاله کاظم احمدزاده