ناخن نجوید!
این زمانها را نمیدانم، اما در زمان ما هر هفته ناظم مدرسه به شکل بسیار ضربتی وارد کلاس درس میشد و وسط کلاس فیزیک یکهو میگفت: باید ناخنها را ببینم.
کلاس درس تعطیل میشد. بعضیها که ناخنهایشان بلند بود، دچار اضطراب و دلشوره میشدند و رنگ از رخسارشان میپرید. اما من از این لحاظ هیچ گاه دچار ترس و نگرانی نمیشدم. نه برای اینکه همیشه بچه مرتب و منظمی بودم، نه؛ به خاطر اینکه بنده همیشه مشغول جویدن ناخن بودم.
همیشه از ته ته ناخنهایم کوتاه بود. خیلی دلم میخواست که کمی ناخنم بلند شود، اما افسوس و صدافسوس...
یکبار دبیر زبان انگلیسی که خانمی بسیار جدی بود، دعوایم کرد.
! ای دختر نادان! چرا این همه ناخن میجوی؟ مریض میشوی... میافتی گوشه خانه
راستش تا به آن روز کسی این جور مرا دعوا نکرده بود.
- اجازه، چه مریضیای میگیرم؟
او گفت:« سل...»!
یکهو ته دلم خالی شد. مادر بزرگم همیشه خاطرات تلخی از بیماری سل تعریف می کرد. او همیشه به این بیماری فحش و ناسزا میداد، چون در کودکی پدر و مادرش را بر اثر آن از دست داده بود. خیلی ترسیدم. هر وقت ناخنهایم را می خواستم بجوم، یاد حرف دبیر زبانمان میافتادم و این کار را نمیکردم.
ناهید محمدی، مشاور روانشناس میگوید:«ناخن جویدن یک عادت عصبی است که به سبب ایجاد آلودگی در روده و خراب شدن انگشتان دست، باید درمان شود. خیلی از نوجوانان عصبی و پرخاشگر معمولاً ناخن میجوند».
او میگوید:«ناخن جویدن بیشتر در حالت تشویش و فشارهای روحی پیش میآید. زمانی این حالت شدید میشود که فشار روحی زیادی بر فرد وارد شود».
او میگوید:« مشغول شدن نوجوان به هنر مثل نقاشی و خطاطی و ورزش و... میتواند این رفتار را کاهش دهد»
به هر حال دوستان من، ناخن نجوید. یک وسیله به نام ناخنگیر هست. بهتر است از آن استفاده کنید. البته میدانم ترک این عادت چهقدر سخت است...
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع:همشهری آنلاین