تبیان، دستیار زندگی
به دلیل آنکه رد شدن از دوران نوجوانی احتیاطها و مراقبتهای بسیاری می طلبد ،برای کنترل و مراقبت از نوجوان علاوه بر کاراکتر دوستی و رفاقت ،عوامل دیگری نیز چون حساب بردن نوجوان از بزرگتر های خود لازم است تا در مواقعی که...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آزاد با کنترل نامحسوس


به دلیل آنکه رد شدن از دوران نوجوانی احتیاطها و مراقبتهای بسیاری می طلبد ،برای کنترل و مراقبت از نوجوان علاوه بر کاراکتر دوستی و رفاقت ،عوامل دیگری نیز چون حساب بردن نوجوان از بزرگتر های خود لازم است تا در مواقعی که میل نوجوان برای اقدام به عمل نادرستی شدید می شود بتواند ،در کنترل موقت او تا زمان عبور از مرحله نوجوانی کمک کننده باشد.

اضطراب

این شعار که نوجوانت را آزاد بگذار و تنها از طریق رفاقت با او ،او را کنترل کن ،شعار  قشنگی است اما نتایج خوبی ندارد .امیال نوجوان معمولا شدید است تنها رفاقت و اعتماد کافی نیست کنترل کننده های قوی تری نیز لازم است .

نوجوان استعداد عجیبی دارد که از هر امتیازی که به او می دهند آن را در جهت رسیدن به خواسته های خود بکار گیرد.منظور شما از رفاقت ایجاد پلی ارتباطی بین خود و نوجوانتان است تا از طریق آن بتوانید نوجوانتان را هدایت کنید شما انتظار دارید در اثر این رفاقت اسرار خود را بگوید و به خاطر شما ملاحظاتی را انجام دهد هرچند این مسئله بسیار خوب است اما کافی نیست و کنترل علی رغم میل شما باید گاهی از طریق محدودیت و ترس نیز به وجود آید.وقتی نوجوان میل شدیدی به انجام کار نادرستی پیدا کرد دیگر  منطق شما روی او تاثیر گذار نیست او از رفاقت موجود ،تنها اعتماد و محبتش را می طلبد تا آزادی خود را بیشتر کند.

نوجوان مانند کودکی است که می خواهد از روی یک پل لغزنده ای که روی رودخانه ی عمیقی بسته شده عبور کند .اگر می خواهید به سلامت بگذرد نباید دستش را رها کنید اما لازم هم نیست که او را بغل کنید .باید روی پاهای خودش راه برود .

وقتی شما با استبداد همه ی اختیارات نوجوانتان را از او سلب می کنید و در تمام زمینه های کوچک و بزرگ او به جای نظارت ،دخالت می کنید و امیال خودتان را جایگزین امیال معقول و بی ضرر خودش می کنید و اجازه ی تمرین مدیریت زندگی و کسب مهارتهای لازم برای مسئولیت پذیری را به او نمی دهید مثل این است که او را بغل کرده اید .و چنانچه  هیچ کنترل و نظارتی روی او نداشته باشید گویا دستش را رها کرده اید. بهترین کار این است که علاوه بر درونی کردن برخی از عوامل کنترل کننده مثل دینداری و پایبندی به اخلاق(مخصوصا در دوران کودکی)،او را با عوامل بیرونی نیز چون عامل ترس از خشم و ناراحتی خودتان کنترل کنید.

ترسی که بتواند نوجوان را از وارد شدن در محوطه های ممنوعه دور کند تا اصلا درگیر وسوسه امیال نادرست نشود بسیار خوب است .بنابراین ترس باید محدود کننده و تعیین کننده باشد

نوجوان وقتی می خواهد در خانه میل خود را با خشونت به اعضای کوچکتر خانواده تحمیل کند ،باید به خاطر ترس و حسابی که از شما می برد ،خویشتن داری کند . وقتی شب بیرون از خانه است و میل زیادی به ادامه تفریح خود در بیرون خانه دارد ،باید به خاطر ترس از پاسخگویی زود به خانه برگردد.نوجوان باید این احتمال را بدهد که ممکن است شما ،در جستجوی او بوده و برای شناسایی رفقایش وقت بگذارید در این صورت از رفتن به هر جایی و دوست شدن با هرکسی ابا خواهد کرد.

البته عامل ترس برای آنکه مانع دوستی نباشد باید مخفی نگه داشته شود و به رخ کشیده نشود .نوجوان ضمن آنکه با پدر و مادرش دوست است و با آنها شوخی می کند ،بحث و جدل می کند...باید این نکته را هم بداند که فرضا پدرش به هیچ وجه اجازه تنها رفتن به سفرهای بیرون شهری را به او نمی دهد باید درک کرده باشد چنین خواسته ای  در فضای خانوادگی آنها چنان قبیح و نامتناسب است که اصلا مطرح کردنش نیز فایده ای ندارد .

نوجوان

لذا وقتی در جمع دوستانش کسی چنین پیشنهادی می دهد ،او خود نمی پذیرد و با بهانه ای پیشنهاد دوستانش را رد می کند و کار به جر و بحث با والدین نمی کشد .ولی اگر آزادی بیش از حدی برای خود درک کرد و قرار خود را گذاشت و سپس علی رغم انتظارش با مخالفت های پدر و مادر روبرو شد ،رنجیده شده و با والدین خود درگیر می شود.

ترسی که بتواند نوجوان را از وارد شدن در محوطه های ممنوعه دور کند تا اصلا درگیر وسوسه امیال نادرست نشود بسیار خوب است .بنابراین ترس باید محدود کننده و تعیین کننده باشد.

نوجوان را آزاد بگذارید ولی رها نکنید

 باید زمینه های دوستی و رفاقت را حفظ کرد.اما نباید به بهانه رفاقت نوجوان را رها کرد .رها کردن با آزاد گذاشتن فرق دارد .نوجوان آزاد کسی است که اسرار خود را بدون نگرانی به پدر و مادرش می گوید،کسی است که می تواند از رفتن به مهمانی های بزرگتر ها بدون ناراحتی پدر و مادر سر باز زند، کسی است که می تواند دوستانش را با خیال آسوده به خانه دعوت کند،می تواند با اختیار خود در فعالیتهای مثبت اجتماعی مثل فعالیتهای ورزشی و فرهنگی شرکت کند،می تواند خودش برای درس خواندن و تفریحش برنامه ریزی کند، اما نوجوان رها کسی است که هر کار درست و غلطی را بدون نگرانی انجام می دهد.پاسخگوی کارهایی که انجام می دهد نیست و کسی خبر از کارهایش ندارد .

بهترین کار برای نوجوان این است که علاوه بر درونی کردن برخی از عوامل کنترل کننده مثل دینداری و پایبندی به اخلاق(مخصوصا در دوران کودکی)،او را با عوامل بیرونی نیز چون عامل ترس از خشم و ناراحتی خودتان کنترل کنید

ایجاد ترس مطلوب از آزادی جلوگیری نمی کند از رها بودن جلوگیری می کند .ترس مطلوب در تربیت به هیچ وجه ،مشکل ایجاد نمی کند .ترس مطلوب مثل ترس سربازی است که می داند در صورت تخلف ،قطعا از طرف مافوق به زحمت خواهد افتاد اما ترس منفی و نادرست مثل ترس کارمندی است که نگران است به دلیل بی عدالتی و فساد موجود در اداره ،حق او توسط بالاتری ها ضایع شود و به دیگران داده شود .فرزندی که از عدالت و خیرخواهی پدر و مادرش مطمئن است هیچ گاه دچار ترس و نگرانی های منفی نخواهد شد بلکه به دلیل همان شناخت می داند که والدینش در مقابل کجروی های او کوتاه نخواهند آمد.

    ادامه دارد...

انسی نوش آبادی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط :

باورش کنید تا بتواند

دلهره های نوجوانی

مصائب نوجوانی

فصل بحرانی زندگی

راز های خصوصی در نوجوانی 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.