تبیان، دستیار زندگی
معلم:احمد، چرا دیر اومدی؟ احمد:زنبور نیشم زد آقا! معلم،کجا تو گزید؟ببینم! احمد:نمی تونم نشون بدم، آقا! معلم:خیلی خب برو سر جات بنشین. احمد:نمی تونم بشینم آقا!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بخند، تا دنیا بهت بخنده
بخند، تا دنیا بهت بخنده

نیش زنبور

معلم:احمد، چرا دیر اومدی؟

احمد:زنبور نیشم زد آقا!

معلم،کجا تو گزید؟ببینم!

احمد:نمی تونم نشون بدم، آقا!

معلم:خیلی خب برو سر جات بنشین.

احمد:نمی تونم بشینم آقا!

اتوبوس دو طبقه

مرد نادانی سوار اتوبوس دو طبقه شد و به طبقه دوم اتوبوس رفت. تا اتوبوس حرکت کرد، او خودش را از طبقه دوم به خیابان پرت کرد. مردم دورش جمع شدند و گفتند: این چه کاری بود که کردی؟

مرد نادان رو به مردم کرد و گفت: شما اگر جای من بودید، چه می کردید؟ اتوبوس بدون راننده داشت حرکت می کرد.

یقه

قصاب:تو که تو گل فروشی کار می کنی، چرا هیچ وقت یک شاخه گل به یقه ات نمی زنی؟

گل فروش گفت:مگر تو که توی قصابی کار می کنی، هر روز یک تکه گوشت به یقه ات می زنی؟

دندان درد

دندان پزشک به فوتبالیست:کدام دندان شما درد می کند؟

فوتبالیست:دندان گوش راست.

خواب سنگین

مسافر:آقا من یک اتاق می خواهم که یک تختواب محکم داشته باشد.

پذیرش هتل:برای چه؟

مسافر:برای این که خواب من خیلی سنگین است.

مرد چاق

پزشک:آقا شما خیلی چاق هستید، باید رژیم بگیرید. یک تکه نان صبح، یک تکه نان ظهر و یک تکه نان شب بخورید.

مرد چاق: نان را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟

ستون فقرات

پیرمردی در اتوبوس، پشت سر راننده نشسته بود. در بین راه با عصایش به پشت راننده زد و گفت: آقا من می خواهم در میدان فردوسی پیاده شوم. این جا کجاست؟

راننده جواب داد: این جا ستون فقرات بنده است.

نصف سیب

پدر گفت:جواد! به عقیده ی تو دو تا نصف سیب بهتر است یا یک سیب درسته؟

پسر:دو تا نصف سیب.

پدر:چرا؟

پسر:برای این که اگر توی سیب کرم باشد، آدم می تواند آن را ببیند.

سکنجبین

معلم بهداشت:کاهو را با چه چیز ضدعفونی می کنید؟

 دانش آموز:با سکنجبین.

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:سروش کودکان

مطالب مرتبط:

با هم بخندیم

زنگ خنده

لطیفه های بامزه

لطیفه 

قهقه ی شادی

بفرمایید خنده

خنده بازار

دنیای خنده و شادی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.