آرزوهای دور ودراز یک شهر
فقط کافی است چند لحظهای از کار روزانهات دست بکشی و کنار خیابان بایستی و به تب و تاب و رفت و آمد مردم در یک روز کاری که پیش رو دارند بنگری.
سر و صداهای زیادی از شهر بلند است و صدای بوق اتومبیلها نشان از عجلهی آدمهای این شهر دارد. بازار انواع معاملات گرم و رانندگان تاکسی هم با صدای بلند مسافران را دعوت به حرکت میکنند. خلاصه هر کسی به تصور کار خودش در شهر در حال برو بیا است.
شهر با همهی اتفاقاتی که در آن روی داده است دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیه به شب نزدیکتر میشود تا شهر در سکوت و آرامشی زیبا فرو رود. آدمهای زیادی در جامعه دیده میشوند که با علاقه فراوان بنا بر این سکوت و آرامش، شب را برای دقایقی پیاده روی کردن انتخاب مینمایند.
امروزه شهرهای دنیا با مشکلات عدیده ای روبرو هستند. این شهرها هر چند بزرگتر میشوند مشکلاتشان نیز افزونتر میشود. یکی از این مشکلات حل ناشده ی شهرها که هزینههای مادی و معنوی و روانی زیادی به بار میآورد معضلی همچون ترافیک است. آدمها فرصتهای زیادی را پشت ترافیکهای سنگین از ماشینها تلف میکنند. این وقت تلف کردنها نه فقط ناخواسته از سوی آدمهاست بلکه بسیار زجر آور و نا خوشایند نیز برای آنها است. انسانهایی که در این شهرها زندگی میکنند در بسیاری از مواقع مجبورمی شوند ساعتها وقت خود را بیهوده و کسل آور و خسته کننده در ترافیک بگذرانند. این لحظهها و ساعتهای کسل آور و خسته کننده ظاهراً پایان ناپذیر است و هر روزه قسمتی از وقت با ارزش شهروندان را هدر مینماید.
در این گیر و دار رانندگی حتماً افرادی نیز هستند که یا بنا بر عجول بودنشان و یا خودخواهی و هر مسئلهی دیگری اتفاقی با ما هم مسیر میشوند و لحظههای پشت ترافیک و رانندگی در خیابانهای شلوغ را خسته کننده ترکرده و حقوق دیگران را زیر پا میگذراند.
آیا بهتر نبود فعالیتها و کار و تلاشی که از سوی افراد و اداراتی که در ساعاتی از روز متمرکز گردیده، تغییر میکرد و با برنامه ریزی از بیست و چهار ساعت شبانه روز بهرهمند میشدیم تا از اتفاقهای ناخوشایند و صدمات جبران نا پذیری که بنا بر ترافیک رخ میدهد، جلوگیری نماییم؟
جامعه همواره باید به محیط زیست خود اهمیت دهد چرا که با مهیا بودن محیطی امن و زیستگاهی سالم از هر نظر، افراد جامعه زندگی با نشاطتر خواهند داشت. ترافیک مسلماً محیط زیست انسان را با چالشهای زیادی روبرو کرده است. اگر از این منظر به شهر نگاه کنیم که روز به روز ترافیک سنگینتر شود و وقت زیادی از شهروندان در نارضایتی روزانه به سر آید، مسلماً صدمات فراوان و جبران نا پذیری درمرحله اول به تک تک افراد و در نگاهی کلیتر به جامعه وارد میشود و در این حین در نگاهی گذرا متوجه میشویم این شهر همچون انسانی افسرده و بی نشاط و بی روح است. افراد جامعه وقت میگذرانند و شب را به روز و روز را به شب میرساند بی آنکه از موهبت الهی، بودن و زیستن بهرهای ببرند. ضمن اینکه آخرت خواهی مردم نیز به خطر میافتد. چرا که فشار خسته کننده روزانه حاصل از تحمل لحظات پشت ترافیک منجر به رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی برخی از مردم میشود. این رفتارها ممکن است در همان لحظات بروز پیدا کند و در غیر این صورت است که در رفتار افراد در زمان و موقعیت دیگر تأثیر گذاشته و رفتارهای افراد رفتاری شایسته و بایسته در خور انسانیت نباشد.
در چند خط ادامه این مقاله در وهلهی اول صاحب نظران و اهل فکر و در وهلهی بعدی مدیران شهری را دعوت مینماییم تا به موضوعی که مطرح خواهد شد با نگرشی نو بنگرند.
ظرفیت زمانی شب و روز در اختیار انسانها بیست و چهار ساعت است. شهر شاهد آن است که حداکثر فعالیتهایی که انجام میشود در روز بوده و در ساعتی معین نمود دارد. حال سوال مطرح میگردد که آیا بهتر نبود فعالیتها و کار و تلاشی که از سوی افراد و اداراتی که در ساعاتی از روز متمرکز گردیده، تغییر میکرد و با برنامه ریزی از بیست و چهار ساعت شبانه روز بهرهمند میشدیم تا از اتفاقهای ناخوشایند و صدمات جبران نا پذیری که بنا بر ترافیک رخ میدهد، جلوگیری نماییم؟
منظور از طرح این سوال یقیناً اشاره به این موضوع و جواب نیست که با استفاده مناسب از همهی ساعات شبانه روز معضلات کاملاً بر طرف میشود، ولیکن به نظر میرسد این راهکار در جای خود کمک قابل توجه ای به رفع مشکل بزرگی همچون ترافیک مینماید.
در اینجا نظر شما را به مثالی ساده جلب مینماییم. هم زمان با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها که مقرر شد دولت مبالغی به حساب مردم واریز نماید و این واریزی مصادف شد با زمانی که بسیاری از افراد دیگر جامعه نیز حقوق ماهانه خود را در این فرجه دریافت میکردند، نهایتاً نتیجه این شد که شاهد صفهای طولانی بودیم که جلوی بانکها و عابر بانکها تشکیل میشد و مردمی که در این زمانه به خاطر کمی وقت به بسیاری از کارهای خود نمیرسیدند حال باید لحظاتی از عمر خود را در این صفهای طولانی هدر میدادند. البته اشاره به این موضوع فقط جنبهای از ایرادات هم زمانی پرداخت حقوق و یارانهها بوده است ولیکن خوشبختانه مدتی پیش دولت تصمیم گرفت تا یارانهها در زمان دیگری به حساب مردم واریز گردد تا از تبعات این موضوع جلوگیری شود.
آدمها فرصتهای زیادی را پشت ترافیکهای سنگین از ماشینها تلف میکنند. این وقت تلف کردنها نه فقط ناخواسته از سوی دمهاست بلکه بسیار زجر ور و نا خوشایند نیز برای نها است
در ضربالمثلهای گران مایه کشور پهناورمان نیز این چنین آمده است که وقت را با ارزش همچون طلا دانستهاند. مردم برای وقتشان ارزش قائل هستند و واقف به این موضوع میباشند که این موهبت الهی برای فرد فرد انسانها فقط یک بار بودن را مهیا کرده است و سعادت دنیا و عقبای بشر در استفاده بهینه و شایسته و بایسته از فرصتی است که خدای بزرگ در اختیارش قرار داده است. امید است مدیران شهری با بهره جستن از فکر صاحب نظران و اهل فکر و با استفاده از همهی پتانسیل موجود جامعه، زمان را به نحو شایستهای مدیریت نمایند تا وقت شهروندان ارزش واقعی خود را پیدا نماید.
علی اصغرمعبادی
بخش اجتماعی تبیان