تبیان، دستیار زندگی
زبان، ترجمان دل، نماینده عقل، کلید شخصیت و مهم‌ترین دریچه روح آدمی است. آنچه بر صفحه زبان و در لا به لای گفته‌های انسان ظاهر می‌شود، نمودی از آن چیزی است که بر صفحه روح انسان نقش می‌بندد. زبان در عین این که یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند و ابزاری برای ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه‌های درمان پر حرفی


هر صبح، زبان آدمی تمام اعضای بدنش را زیر نظر گرفته، و می‌گوید: چگونه هستید؟ چگونه صبح کردید؟ پاسخ می‌دهند به خیر و خوبی است به شرط آن که تو [دست از سر ما برداری] و ما را به خود رها کنی؟ و او را به خدا سوگند می‌دهند [که سخن ناروایی نگوید و آنان را به مشقّت نیندازد] و می‌گویند [شکی در این نیست که] به خاطر تو، ثواب و پاداش به ما می‌رسد، و به سبب تو است که کیفر می‌شویم.


پرحرفی

زبان، ترجمان دل، نماینده عقل، کلید شخصیت و مهم‌ترین دریچه روح آدمی است. آنچه بر صفحه زبان و در لا به لای گفته‌های انسان ظاهر می‌شود، نمودی از آن چیزی است که بر صفحه روح انسان نقش می‌بندد. زبان در عین این که یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند و ابزاری برای رشد و روابط با دیگران بوده، در عین حال آفات فراوانی نیز دارد و می‌تواند سرچشمه گناهان بی شماری باشد؛ از این رو، برای کنترل زبان و استفاده به جا از آن، دو راه پیشنهاد می‌شود:

انسان باید مواظب زبان و سخن خود باشد؛ زیرا هر کلامی که از او صادر شده در نامه عمل او ثبت و ضبط می‌شود. در قرآن کریم آمده است: «انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر این که همان دم، فرشته‌ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است

الف. درمان علمی:

توجه به خطرات زبان و مراقبت از آن، بهترین درمان عملی برای پرحرفی است. زبان و سخن گفتن با آن، در عین حال که در جاهایی بسیار مفید است، آفات و خطرات فراوانی هم دارد. هر صبح که انسان از خواب بیدار می‌شود، لازم است به خود توصیه کند که مراقب زبانش باشد؛ زیرا این عضو می‌تواند انسان را به اوج سعادت یا خاک ذلت و شقاوت بکشاند. امام سجّاد (ع) فرمود: «هر صبح، زبان آدمی تمام اعضای بدنش را زیر نظر گرفته، و می‌گوید: چگونه هستید؟ چگونه صبح کردید؟ پاسخ می‌دهند به خیر و خوبی است به شرط آن که تو [دست از سر ما برداری] و ما را به خود رها کنی؟ و او را به خدا سوگند می‌دهند [که سخن ناروایی نگوید و آنان را به مشقّت نیندازد] و می‌گویند [شکی در این نیست که] به خاطر تو، ثواب و پاداش به ما می‌رسد، و به سبب تو است که کیفر می‌شویم».[1]

پس انسان باید مواظب زبان و سخن خود باشد؛ زیرا هر کلامی که از او صادر شده در نامه عمل او ثبت و ضبط می‌شود. در قرآن کریم آمده است: «انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر این که همان دم، فرشته‌ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است».[2]

در احادیثی از امام علی (ع) می‌خوانیم:

1 آن حضرت از نزدیک مردی عبور کردند که بسیار پرحرفی می‌کرد، حضرت در نزد او توقف کرده و فرمودند: ای مرد! تو بر فرشتگان حافظ خود با این پر حرفی کتابی را املاء می‌کنی؛ از آنچه به تو سود می‌دهد سخن بگو و از سخنان واهی دوری کن.[3]

از نگاه آیات و روایات، بهترین روش برای پرهیز از آفات زبان، خودداری از پرگویی و ترک گفتارهای بی فایده است؛ زیرا اگر انسان بداند سخنانش جزو اعمال او محسوب می‌شود و در برابر آن مسئول است، از پر حرفی که نوعاً به دروغ، غیبت، اتلاف وقت، آزار دیگران، قساوت قلب و… منتهی می‌شود اجتناب خواهد نمود

2 «سخن در اختیار تو بوده مادامی که آن را بر زبان جاری نکرده‌ای، ولی هرگاه سخن گفتی تو در بند آن گرفتار می‌شوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره‌ات حفظ کن؛ بسا سخنی که نعمتی را از انسان سلب می‌کند. پس هر چه نمی‌دانی از گفتن آن خودداری کن. خداوند بر اعضا و جوارحت چیزهایی واجب کرده که روز قیامت از آن‌ها سؤال خواهد کرد، در آن روز خوار خواهد شد کسی که زبانش بر او حکومت کند. هرکس پر حرف شد خطایش هم زیادتر می‌شود، و هر کس این چنین باشد حیایش کم می‌شود، و هرکس حیایش کم شد، ورعش [دوری از گناهان و امور شبهه ناک] کم خواهد شد، دلش می‌میرد و هر که دلش مرد، وارد دوزخ می‌شود».[4]

3 «هنگامی که عقل کامل شود، سخن کم می‌شود».[5]

بنابراین، از نگاه آیات و روایات، بهترین روش برای پرهیز از آفات زبان، خودداری از پرگویی و ترک گفتارهای بی فایده است؛ زیرا اگر انسان بداند سخنانش جزو اعمال او محسوب می‌شود و در برابر آن مسئول است، از پر حرفی که نوعاً به دروغ، غیبت، اتلاف وقت، آزار دیگران، قساوت قلب و… منتهی می‌شود اجتناب خواهد نمود.

شاید بتوان ریشه روانی زیاد حرف زدن را در این نکته دانست که ما انسان‌ها دوست داریم همیشه مورد توجه و محبت دیگران باشیم و برای این که محبت کافی را از دیگران کسب کنیم دست به کارهایی می‌زنیم که باعث جلب توجه شود، ولی نباید فراموش کرد که اگر انسان ارتباط خود را با خدا درست نماید و انگیزه او در انجام کارها کسب رضایت خدا باشد، و تلاش در این نماید که محبوب او شود، خداوند او را محبوب دیگران می‌کند، بدون این که نیازی به ریا و جلب توجه آنان داشته باشد. پس نیازی به پر حرفی و یا هر کار ناپسند دیگری برای جلب توجه دیگران نیست.

ب. درمان عملی:

می‌توان با تمرین و تلقین و احیاناً با نذر و یا جریمه کردن خود در صورت پرحرفی، به تدریج خود را به دوری از آن عادت داده و صفت ثابت و راسخی را در این زمینه کسب نمود.

نکته قابل توجه این که، منع زبان از پرگویی، کاری تدریجی و طولانی بوده و به گذر زمان نیاز دارد. کسی که به پرگویی و کنترل نداشتن بر زبانش عادت داشته و این عمل در او به صورت ملکه درآمده است، نمی‌تواند یک روزه بر خلاف آن عمل کند، بلکه باید قرار بر این بگذارد که هر روز مقداری از پرگویی‌اش را کم کند تا به تدریج با تسلط بر زبان و سخنانش بتواند به مقدار لازم و ضروری از زبانش استفاده کند و سخن بگوید.

پی نوشت ها :

[1] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 68، ص 302، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[2] . ق، 18:«ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقیبٌ عَتیدٌ».

[3] . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 396، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق.

[4] . بحارالانوار، ج 68، ص 286

[5] . بحارالانوار، ج 1، ص 159

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : اسلام پدیا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.