تبیان، دستیار زندگی
کلمه شیطان satan در عربی« الشیطان» از ریشه «شطن» گرفته شده است و به معنای خطا کار، متجاوز و دشمن است. این یک عنوان است که معمولاً به هر موجود موذی اطلاق می‌گردد و به ابلیس نسبت داده می‌شود. ابلیس یک جن بوده که از فرمان خداوند سرپیچی کرده است. لذا توسط خدا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هبوط دوباره انسان


کلمه شیطان satan در عربی« الشیطان» از ریشه «شطن» گرفته شده است و به معنای خطا کار، متجاوز و دشمن است. این یک عنوان است که معمولاً به هر موجود موذی اطلاق می‌گردد و به ابلیس نسبت داده می‌شود. ابلیس یک جن بوده که از فرمان خداوند سرپیچی کرده است.


شیطان -شیطان پرستی

لذا توسط خداوند از بهشت رانده شده و محکوم شده است که به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان و جن باشد و ایمان آن‌ها را برای خدا بسنجد و او در زمان ظهور آخرین وصی پیامبر اسلام کشته خواهد شد.

شیطان پرستی یکی از اعتقاداتی است که به آن پیشینه هزاران ساله می‌دهند و دلیل آن را نیز پرستش هر موجود دارای قدرت، توسط مردمان هزاران سال پیش و یا در نظر گرفتن دو خدای ضد هم یعنی خدای خیر و خدای شر می‌دانند .اما شیطان پرستی مدرن آئینی است دارای شباهت‌هایی به اومانیسم که انسان را برترین موجود می‌داند و او را تنها در برابر خود مسئول می‌داند.

آنتوان اس زاندر لاوِی (مؤسس شیطان پرستی مدرن) در این باره می‌گوید: «خدای با عظمت و با شکوهی وجود ندارد، و جهنمی که در آن گناهکاران کباب می‌شوند هم نیست.

اینجا و حالا ، روز شکنجه و سختی ماست! اینجا و حالا روز خـوشی ماست! اینـجا و حـالا فـرصت ماست! این روز و این سـاعت را انتخاب کن که زندگی رهایی بخشی وجود ندارد!

شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد (archetype) می‌داند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می‌تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد. به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می‌شود که پیروانش به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق و یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارند . به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایش‌های خودپرستانه دارند .

شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی، طبیعت شهوانی و مرگ است و بهترین نشانه قدرت و ضد مذهب بودن است .شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق‌العاده قوی و بسیار قوی‌تر و مؤثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است. در شیطان پرستی، شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین است. قدرتی که به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد. و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می‌شود را قانونمند می‌کند. در شیطان پرستی؛ غیر از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق، از نیروها و اجنه و روح‌های پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف استفاده می‌شود. و در نهایت معنای شیطان پرستی، «پرستش قدرت پلیدی» است.

اما آنچه درباره شیطان پرستی باید بدان اشاره شود این است که، این مکتب ریشه در تاریخ کهن بشری دارد. البته عده‌ای سعی می‌کنند آن را یک مکتب نوظهور امروزی و مدرن قلمداد کرده و در این گذار خود را به نوعی نوگرا نشان دهند. ولی به واقع آن چه که در غـرب به عنوان مدرنیته از آن یاد می‌شود، سرابی است که هر نوع فرقه گمراه را در خود جای می‌دهد و در این گذار آنچه هیچ جایگاهی ندارد، خداوند است

شیطان پرستان با تعریف غلط از مفهوم استقلال، آن را به حربه‌ای برای تمرد و نافرمانی‌های اخلاقی و اجتماعی تبدیل کرده‌اند. همچنین شیطان پرستی خود را به عنوان تنها راه نجات برای توده‌های تسلیم شده مردم در مقابل دین‌های اصلی معرفی کرده، و بر شایستگی‌های آن‌ها در بی نیازی از دیگران و انزوا گرایی تاکید می‌کند و این انزوا گرایی به شیطان نسبت می‌دهد.

این اعتقاد معمولاً در بازخورد جوامع ناکار آمد است و برای جبران این خلاء از قوانین ادیان سنتی استفاده کرده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که شیطان پرستی یک حرکت مستقل و نوین نیست، بلکه تلفیق و تقلیدی از دیگر ادیان است آن هم برای مقاصد و اهداف ضد دینی.

اما آنچه درباره شیطان پرستی باید بدان اشاره شود این است که، این مکتب ریشه در تاریخ کهن بشری دارد. البته عده‌ای سعی می‌کنند آن را یک مکتب نوظهور امروزی و مدرن قلمداد کرده و در این گذار خود را به نوعی نوگرا نشان دهند. ولی به واقع آن چه که در غـرب به عنوان مدرنیته از آن یاد می‌شود، سرابی است که هر نوع فرقه گمراه را در خود جای می‌دهد و در این گذار آنچه هیچ جایگاهی ندارد، خداوند است.

شیطان -شیطان پرستی

غرب و مدرنیته با اعتقادات و معتقد بودن مخالف نیست، آنچه افیـون شناخته می‌شود و مورد تشکیک قرار می‌گیرد، اعتقاد به خداوند یکتاست، نه خدا به معنای مطلق آن. زیرا شیطان پرستان نیز شیطان را به عنوان خدا معرفی کرده و او را می‌پرستند. در غرب امروزی توتم پرستی دیگر یک فرهنگ منحوط آفریقایی نیست. بلکه نهایت تمدن است.

از همین رو گروه‌های موسیقی شیطان پرست عملاً و علناً پرچم جنگ با خدا را بر افراشته و مدعی هستند که، «هدفشان دست‌یابی به یک قدرت جهانی است و هیچ‌گونه محدودیتی برای حوزه فعالیت‌های آن‌ها وجود ندارد. همچنین توده مردم باید صرفاً به وسیله آن‌ها اداره شوند.» این نکته در آموزه‌های آنتوان لاوی مؤسس فرقه شیطان پرستی دیده می‌شود.

این گروه ضمن برگزاری مراسم‌های خاصی، تبلیغ پوشیدن لباس خاص به عنوان لباس مقدس منقوش به نماد گروه‌های شیطان‌پرستی، از گردنبند (صلیب شكسته) انگشتر با نقوش استخوانی و جمجمه انسان استفاده می‌‌كنند. اعضای گروه در برگزاری مراسم، ضمن شرب‌ خمر، اقدام به رقص و پای‌کوبی و فحاشی نسبت به یكدیگر می‌نمایند. آنان براین باورند كه شیطان به جهت حكومت 666 سال قبل از خلقت، بر بشر برتری دارد و معتقدند كه باید برخلاف دین اسلام عمل كرد و با انجام اعمال دلخواه، دنیا را به هرج‌ومرج و آشوب بكشانند.

از مهم‌ترین پیامدهای شیوع شیطان پرستی در جوامع می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

1. رواج فرهنگ ضدیت با ارزش‌های انسانی و بشری

2. رواج فرهنگ ضدیت با دین و ارکان آن

3. جعل تاریخ قیام و حرکت پیامبران و نقش شیطان در انحرافات جامعه بشری

4. ترویج فحشا و بی بند و باری و انواع اعتیاد به انواع مواد مخدر شیمیایی و الکل

5. ترویج فرهنگ لاابالی گری و گریز از فعالیت‌های سازنده فردی و اجتماعی

6. شیوع یافتن فرهنگ کلامی مبتذل و فاقد عنصر اخلاق

7. انتشار آموزه‌های اساطیری ناقص و بدون استناد تاریخی و علمی از سایر فرهنگ‌ها

8. حساسیت زدایی از فحاشی و هتک حرمت نسبت به نظام اسلامی

9. سیاه نمایی و ترویج نیهیلیسم (پوچ گرایی ) به صورت گسترده.

شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد (archetype) می‌داند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می‌تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد. به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می‌شود که پیروانش به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق و یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارند

قدرت‌های مستكبر دنیای زر و زور در طول تاریخ بشریت راه‌های بسیاری را برای از بین بردن قدرت معنویت و دین امتحان كردند تا بتوانند دنیای مطلوب خود را بسازند، دنیایی بدون دین و تهی از اعتقادات تا اهداف سیاسی و اقتصادی آن‌ها بیش از پیش تأمین شود. در واقع حجم عظیم از فرق و مکـاتب منحط گوناگون از مانیفیسم گرفته تا نهیلیسم و سیطنیسم، همگی به طرزی مشخص و هدفمند، در راستای فاصله انداختن بین مردم و خداوند تأسیس شده و هیچ پوشیده نیست که تمامی این فرق همگی از یک مسیر و مجرا وارد شده و نشأت گرفته است.آنجا كه انواع بمب‌های شیمیایی و تحریم‌های اقتصادی و ترورهای فردی و جمعی نتواند وحدت ملت‌ها را درهم شكند، آن‌ها در پی ایجاد گروه‌های تخدیری و فرقه‌های انحرافی به امید فنا و نابودی اسلام و جامعه اسلامی هستند.

فرآوری: فاطمه برادران

بخش اجتماعی تبیان


منابع: رجا/ سیمرغ