تبیان، دستیار زندگی
صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مربی بزرگ

مربی بزرگ

صـاحب جواهر شاگردان متعددى داشته است كه در مكتب پرفیض فقهى اوتربیت یافته اند چون حـوزه درسـى او مـركز تجمع فضلا و دانشمندان از هر نقطه ودیار بود، و در حق او گفته اند كه هـیـچ شـهر شیعه نشینى وجود نداشت كه یكى ازشاگردان او به عنوان مرجع مسائل مردم به آن نقطه نرسیده باشد او در رعایت حقوق شاگردان و تكریم و تعظیم آنان ، روش پسندیده اسلامى و سـلـوك عـالى داشت.

شیخ آقا بزرگ‏ تهرانى مى‏نویسد:

«صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است.»

برخى از شاگردان ممتاز او عبارتند از:

1 - آیت اللَّه سید حسین کوه کمرى : فرزند سید محمد، که با 24 واسطه، نسبش به امام حسین‏(ع) مى‏رسد. او در روستاى اَرْوَنَق، از توابع کوه کمره تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس براى ادامه تحصیل عازم کربلا شد و پس از مدتى به حوزه علمیه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و شیخ انصارى شرکت کرد و به اجتهاد رسید. ماجراى‏ تواضع و شرکت وى در درس شیخ انصارى بسیار شنیدنى است.

آیة اللَّه کوه کمرى بعد از وفات شیخ انصارى (متوفى 1281 ق.) به مرجعیت رسید. بسیارى از شیعیان آذربایجان، تفلیس و ایروان از او تقلید مى‏کردند. سر انجام وى در سال 1299 ق. در نجف در گذشت و در مقبره‏اى که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.

مرحوم شیخ مرتضى انصارى به عنوان تیمن وتبرك در درس او شـركـت مـى جـسـت از درایت و كاردانى و دلسوزى او به حفظ شئون حوزه اسلام ، این بود كه در مـرض مرگ خویش ، استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ ‌مرتضى انصارى را به عنوان زعیم حوزه علمیه معرفى كرد، با آنكه آن روز شیخ ‌مرتضى یك فرد گمنامى بیش نبود.

2 - آیه اللَّه شیخ جعفر شوشترى : فرزند حسین و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد. پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بیش از سى سال در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت. در سال 1291 ق. به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت على(ع) به سخنرانى مى‏پرداخت و گفتارش مشتاقان زیادى داشت.

در سال 1302 ق، براى زیارت امام رضا(ع) به ایران آمد و علماى بزرگ تهران از او درخواست کردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.

آیه اللَّه شیخ جعفر شوشترى، مرجع تقلید و محدثى بزرگ بود و مى‏بایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل بیت(ع) وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضه‏هاى جانسوز بر شنوندگان تأثیر بسیار گذارد.

سرانجام در 28 یا 29 صفر 1303 ق، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.

3 - ملا على کنى: در سال 1220 ق. در روستاى «کن» تهران به دنیا آمد. سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانه‏اى چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت. تا اینکه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تألیف و تبلیغ پرداخت. از وى آثارى در زمینه اصول، فقه، تفسیر، حدیث و رجال به یادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306 ق. درگذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.

4 - شیخ محمد ایروانى: فرزند محمد باقر ایروانى است که در سال 1232 ق. به دنیا آمد. در جوانى از ایروان به کربلا رفت و در درس سید ابراهیم قزوینى شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و شیخ انصارى حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به «فاضل ایروانى» شهرت یافت. او پس از وفات آیه اللَّه سید حسین کوه کمرى (متوفى 1299 ه ‍ .ق) مرجعیت تقلید بسیارى از شیعیان ایران، هند، ترکیه، قفقاز، و روسیه را عهده‏دار گردید و در کرسى تدریس عالیترین سطح دروس حوزوى، به تربیت شاگردان پرداخت.

از وى کتابهایى در زمینه اصول، فقه و تفسیر برجاى مانده است. سرانجام در سال 1306 ق. رخت از جهان بر بست.

5-  شیخ محمد حسن آل یس :در وصف ایشان مى گویند: مرحوم شیخ، محمد حسن آل یس را به بـغـداد اعـزام داشـتـه بـود تـا بـه وظـیـفـه اسـلامى خویش قیام ورزد، روزى یكى از تجار بغداد سـى هـزار(بـیشلك ) پول رایج آن روز عراق از حقوق واجب دینى به نجف پیش شیخ آورده بود، و شیخ با ناراحتى تمام آنها را رد كرد و فرمود: مگر شخصى مانند آل یس دربغداد نبود كه این پولها را تـا نـجف آورده اى این عمل شیخ ، حسن تاثیر فراوانى در آن منطقه ایجاد كرد و مردم را به عالم شـهـر خویش متوجه نمود.

گـویـنـده این سخن اظهار مى دارد كه پس از بازگرداندن تصور كردم (با توجه به وضع مالى آن روز صـاحـب جواهر) شیخ محمد حسن خودش از گرسنگى وبى چیزى از دنیا خواهد رفت ، ولى لـطـف پروردگار آن چنان او را فراگرفت كه دسته هاو گروهها و هیاتها از بغداد و كربلا و دیگر مـنـاطـق اسـلامـى به دیدن او مى شتافتند ونیازمندیهاى حوزه را تامین مى نمودند با چنین دید اسـلامـى و عـلاقه و درایت این چنین سنجیده بود كه صاحب جواهر شاگردان صمیمى و وفادار فراوانى تربیت كردكه از میان جمع كثیر آنان مى توان افرادى دیگرمانند: آیة اللّه میرزا حبیب اللّه رشتى ، آیة اللّه سید حسن مدرس اصفهانى ،آیة اللّه شیخ محمد حسن مامقانی، آیة اللّه میرزا حسین خلیلى ، آیة حاج شیخ محمد حسین كاظمى آیة اللّه شیخ عبدالحسین شیخ العراقین تهرانى و و دهـهـا تـن دیـگـر را نـام برد.


تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه

منبع: سایت دانشنامه نیکان