نزول محتوای قرآن بدون لفظ بر قلب پیامبر
واژه «تنزَّل» بر تکرار شب قدر تا روز قیامت دلالت دارد.جبرئیل در نزول دفعی در شب قدر، تمام محتوای قرآن را به طور مستقیم بر قلب پاک محمد(ص) نازل کرد.
محتوا و مفهوم کلی سوره قدر
این سوره در بیان نزول قرآن در شب قدر و اهمیت آن شب مبارک است و با توجه به آیه «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره-183) معلوم میشود که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است، در این سوره آمده است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، نزول قرآن در شب قدر که مقدرات انسانها در آن تعیین میشود، به خاطر این است که قرآن مهمترین منشور سرنوشت ساز بشر است، از طرفی میدانیم که قرآن طی بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آ له و سلم به تدریج نازل شده است.
از این روز از جمعبندی این دو موضوع، محققان به این نتیجه رسیدهاند که قرآن دارای دو نزول است.
1- نزول دفعی: آن عبارت است از نزول تمام قرآن به قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آ له و سلم در شب قدر «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر».
2 - نزول تدریجی: که ظرف بیست و سه سال انجام گرفته است، منتهی نبی اکرم (ص) در نزول دفعی قرآن، به تبلیغ آن مأمور نشده تا بگوییم که بعثت در همان شب بوده است، بلکه محتوای کلی قرآن در شب قدر بر قلب پاک آن بزرگوار نازل شد و جانش با معارف کلی قرآن منور شد و بعثت در مرحله اول در جان پاک آن حضرت برای خودش واقع شده و سپس این وجود منور در ماه رجب به طور رسمی با وحی اولین آیات سوره «علق»، آن هم با الفاظ تعیین شده از جانب خدا، به رسالت و پیام رسانی مبعوث شده و مأمور ابلاغ وحی به مردم شده است.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»؛ «وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْر»؛ «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»،
لغت: «أَنزَلْنَاهُ»: نازل کردیم، «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ»: همانا ما نازل کردیم آن را، «وَمَا أَدْرَیَ» (دری): چه چیز آگاه کرد،«َمَا أَدْرَاکَ»: چه چیز آگاه کرد تو را، تو چه میدانی؟، «مَا لَیْلَةُ الْقَدْر»: چیست شب قدر، «أَلْفِ شَهْر»ٍ: هزار ماه، «خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»: بهتر است از هزار ماه.
«ما آن را در شب قدر نازل کردیم - و تو از عظمت شب قدر چه میدانی؟ شب قدر در معنویت و کمال و کاربرد از هزار ماه برتر است»، یعنی به اندازه یک عمر طولانی برکت دارد و عبادت در آن شب معادل سالها عبادت است،. پس اگر عبادت هزار ماه سازندگی خاص خود را دارد، یک شب قدر به تنهایی همان تأثیر را خواهد داشت.
چرا ماه رمضان را که ماه نزول قرآن است، مبعث نمیگیرند؟
مفسران شیعه یک بیان زیبای علمی و منطقی دارند،قرآن دو نزول دارد:
1- نزول دفعی 2- نزول تدریجی بیست و سه ساله که آیات قرآن هم این موضوع را تایید میکند، جبرئیل در نزول دفعی که در شب قدر واقع شد، تمام محتوای قرآن را یکجا و به طور مستقیم بر قلب پاک پیامبر (ص) نازل کرد، اما این محتوا فاقد لفظ بود، برای مثال، شما جریان اصحاب کهف را به صورت فیلم میبینید و آن گاه مفهوم آن در ذهن شما وارد میشود، اما هنوز به صورت لفظ در نیامده است، پس محتوای این تاریخ، بدون لفظ در نفس شما حاضر است. بلا تشبیه در مورد قرآن نیز محتوای کل آن در شب قدر بر قلب پیامبر (ص) نازل شد، اما به او گفتند که نباید کسی با خبر شود، ما به موقع خواهیم گفت که آن مطالب نازل شده را برای دیگران بیان کن، ماه رمضان که تمام شد،. پس از چند ماه در بیست و هفتم رجب که پیامبر (ص) مبعوث شد به او گفته شد «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ».
نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که نزول کتاب آسمانی برای همه پیامبران یک جا بوده است، اما برای پیامبر ما قرآن یک بار یک جا نازل شده و بار دوم به تدریج و به مدت بیست و سه سال، در نزول دفعی یک کار نورانی روی پیامبر انجام گرفت، چون تا خود پیامبر نورانی نشود، نمیتواند نورانی کند، لذا اول باید پیامبر (ص) را برای خودش مبعوث کند، بعد برای دیگران؛ بنابراین پیامبر اسلام (ص) اول برای خودش مبعوث شد، (بعثت درونی در ماه رمضان) و بعد برای هدایت مردم به پیامبری برگزیده شد. (بعثت بیرونی در 27 رجب).
خلاصه این که فهمیدیم محتوای قرآن در نزول دفعی، بدون لفظ بر قلب پیامبر نازل شد، اما نزول تدریجی که شروع شد، خدا آن مفاهیم و محتوا را با الفاظ مخصوص و در قالب کلمات قرآن نازل کرد، معنای درست آیه فقط برای شیعه قابل فهم است.
کسانی که به یک نزول قائلند و میگویند در رمضان نزول قرآن شروع شده است، آنها نمیتوانند این دو آیه را به درستی معنا کنند، آنجا که فرمود «وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَی إِلَیْکَ وَحْیُهُ»؛ «ای پیامبر، قبل از آنکه وحی جبرئیل بر تو تمام شود، به قرائت آن جلو نیفت» (طه-114)، در جای دیگر فرمود «زبان خود را با عجله برای قرائت وحی نگردان، چرا که بر ماست جمع و قرائت آن. پس چون ما آن را قرائت کردیم، از قرائت ما پیروی کن.»
این آیات نشان میدهد که وقتی جبرئیل آیات را بر پیامبر (ص) قرائت میکند، پیامبر از جبرئیل در جملههایی جلو میزده و این حکایت از آن دارد که پیامبر قبلاً از محتوای وحی اطلاع داشته و گر نه جلو زدن او بر گفتار جبرئیل مفهوم نخواهد داشت، ما میگوییم آری! پیامبر محتوای کلی قرآن را در شب قدر دریافت کرده بود، فکر میکنم با این مثال مطلب جا بیفتد، من برای شما دو بیت شعر میخوانم که مثلاً شما از آن شعر هیچ سابقه ذهنی ندارید و چون از آن اطلاعی ندارید، طبعاً نمیتوانید، جلوتر از من آن را بیان کنید،
کار این دنیا همه ما و منی است عاقبت این نردبان بشکستنی است
ابله است آن کس که بالاتر نشست استخوانش سختتر خواهد شکست
در این جا همه ساکت میمانند؛ زیرا از این شعر سابقه ذهنی ندارند. اما اگر شعری بخوانم که مخاطبین ما از آن اطلاع دارند، همه سعی میکنند، جلوتر از من کلماتی از این شعر را بخوانند. آن گاه میبینید، یک نفر دو کلمه جلو میزند، دیگری سه کلمه و همین طور، مثلاً
بنیآدم اعضای یکدیگر/ که در آفرینش ز یک گوهرند
قرآن میفرماید: وقتی وحی به تو القا میشود، «لا تعجل»، زبانت را نگردان؛ عجله در گفتار نکن که پس از اتمام وحی با انشای خود کلمه یا جملهای را ادا کنی؛ زیرا ما تعیین میکنیم که به چه لفظی و چه قرائتی بخوانی.
فرشتگان را عاشق خود کنیم !
در شب قدر اگر کسی به ولایت الهی مورد توجه قرار گیرد، بیش از هشتاد و چهار سال عمر مفید است، از این رو خدا برای این که بندگانش را بر این خیر کثیر مشتاق کند، آن را در شبهای ماه رمضان مخفی کرده که تمام ماه رمضان و خصوصاً چند شب مذکور را با توجه به خدا و با ذکر و عبادت سپری کند، ای انسانها! بگردید و آن شب قدر را پیدا کنید،. در آن شب، کافی است خدا لحظهای به شما توجه کند، آن وقت است که شما از این رو به آن رو میشوید؛ دریچههای معرفت و حکمت به رویتان باز میشود، گاهی اوقات افاضات ربانی و تحولات روحی در غیر شب قدر هم برای بعضی افراد اتفاق میافتد.
در مناجات شعبانیه آمده است «فناجینه سرا و عمل لک جهرا»، گاهی اوقات خداوند با کسانی که استعداد و قابلیت روحی داشته باشند، سخن میگوید؛ حرف میزند؛ با آنها نجوا میکند، در آن شب به او آب حیات میدهند، این است که اگر کسی عاشق خدا شود، برای کسب فضایل و معنویات از هیچ کوششی دریغ نمیکند و شب و روز نمیشناسد و خستگی احساس نمیکند.
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ»، «سَلَامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»
لغت: «تَنَزَّلُ»، تنزل: نازل میشود، فرود میآید، «بِإِذْنِ رَبِّهِم»: با اذن پروردگارشان، «مِّن کُلِّ أَمْرٍ»: از بابت هر امری، «سَلَامٌ هِیَ»: سلامتی است آن «شب»، «مَطْلَعِ»: زمان طلوع، «فَجْرِ»: سپیده دم.
«تَنَزَّلُ» فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد و نشان میدهد که شب قدر تنها به زمان پیامبر گرامی اسلام منحصر نبوده و امری مداوم است و هر سال تا قیامت تکرار میشود و فرشتگان و روح در آن شب به اذن خدا برای مقدر کردن امورات انسانها و هر موضوعی نازل میشوند.
نکته:
ما وقتی به کسی نگاه میکنیم، ظواهر او از بدن و نوع لباس و آرایش ظاهر و نشاط و جوانی چهره یا افول پیری او را میبینیم، ولی فرشتگان وقتی به انسان مینگرند به طور مستقیم روح او و آرایش روح به صفات زیبا و حسنه و یا آلایش روح به رذایل و پلیدیها را میبینند و از او متنفر میشوند و دوری میکنند، فرشتگان به روح مؤمن که به صفات عالی انسانی و معرفت توحیدی مزین است رو میآورند و برایش استغفار میکنند و این موضوع در شب قدر با شدت بیشتری خواهد بود.منبع :سایت فارس - ابوالفضل بهرام پور