عوامل و موانع کار آفرینی در کشور
در ادامه مباحث کارآفرینی در کشور به بررسی موانع کارآفرینی میپردازیم. امید است که در فرصتهای بعدی طرحهای کارآفرینانه رابه شما معرفی کنیم
چند هفته پیش تجلیلی از بعضی از کار آفرینان کشور صورت گرفت ؛ که برایتان جالب بود اگر از صدا و سیما جریان این تجلیل را مشاهده میکردید . این تجلیل صرفا با یک لوح تقدیر و یک تندیس بود. بسیاری از کار آفرینان اظهار کردند که زحمات آنان اصلا مورد توجه مسئولین قرار نمیگیرد و همچنین هیچ نوع خدمات و امکاناتیبرای آنها در نظر گرفته نمیشود . به همین دلیل در یک نگاه گذرا سعی شد تا در مقالهای به این موضع پرداخته شود .
از یک دید مثبت و امیدوارانه کشورمان آمادگی و ظرفیت ریسک پذیری در زمینه کار آفرینی را دارد ، و بر اساس گزارش موسسه دیده بان کار آفرینی جهانی ایران بالاترین میزان پذیرش ریسک در کسب و کار خطرآفرین را داشته و همین طور درصد کار آفرینان در ایران به نسبت سایر کشورها نیز2 برابر متوسط جهانی است .
ولی جای یک سوال باقی است که چه مقدار پذیرش چنین خطر و ریسکی به نتایج مفید و مثبتی می انجامد ؟ و آیا چنین خطر کردنهایی جای امیدواری برای کار آفرینی در مراحل بعدی در کشور میگذارد ؟ و یا برای افراد کار آفرین حیطههایی را میگشاید تا دست به خلاقیت و ابداع در شرایط مختلف بزنند ؟
*یکی از شرایطی که در بحث کار آفرینی در ایران جای ابهام دارد، این است که نمیتوان به خوبی بازار موجود را پیش بینی و مطالعه کرد. مثلا اگر کار آفرینی بخواهد دست به یک شرایط کاری جدیدی بزند، نمیتواند حداقل درصدی را برای موفقیت خود پیش بینی کند. اگر چه که همیشه باید امیدوار بود و هر شکستی چه جزیی و چه کلی را به گفته حضرت علی (علیه اسلام ) به منزله پلههای اول موفقیت دانست .
حتی اگر کار آفرینان دست به تصمیمات جدیدی برای را اندازی کار جدیدی بزنند و به دنبال راه حل تازهای هم باشند، باز امکان زیادی وجود دارد که موفق نشوند . علت چیست ؟ میتوان گفت که علت اصلی آن، غیر قابل پیش بینی بودن بازار موجود و یا موقعیت کنونی است .
با این که خلأ های فراوانی در زمینه کاری در ایران وجود دارد و افراد کار آفرین این خلأ ها را درک میکنند، اما از طرف دیگر میزان درک این ریسکها هم بالا میباشد
به همین دلیل اغلب کار آفرینان در ایران بعد از مدتی از ادامه کار دلسرد شده و دوباره کار را از سر نمیگیرند و بسیاری از آنان از حیطههای کار آفرینی کنار میکشند. زیرا هزینهای که باید پرداخت کنند بیشتر از آن چیزی است که فرض یا پیش بینی میشود. از طرف دیگر امکانات در دسترس این افراد کم است. امکانات اقتصادی و اجتماعی افراد کار آفرین محدود است .
* مثلا در گام اول بحث وام و پشتوانه مالی است. وامها با بهرههای بالا، محدود بودن سقف وامها و مالیاتها از ابتدای کار مشکل دیگری بر سر راه کار آفرینان است. زیرا یک کار آفرین باید بتواند در ابتدای کار پیش بینی کند که تا چه حدی میتواند بهره وری داشته باشد تا وامها را پرداخت کند. پس حداقل باید سیستم اقتصادی به گونهای باشد که مالیات برای کار آفرینان به حداقل برسد و سودهای بانکی نیز کمتر باشد و یا مالیات و سودهای زیاد از کار آفرینان زمانی گرفته شود، که کار آنان راه اندازی شده و بازدههای آنها چند دوره ارزیابی شود تا جرات کار آفرینی مفید در بین افرادی که خلاقیت بالا در این زمینه دارند بالا رود.
با این که خلأ های فراوانی در زمینه کاری در ایران وجود دارد و افراد کار آفرین این خلأ ها را درک میکنند، اما از طرف دیگر میزان درک این ریسکها هم بالا است و همین درک میزان ریسک و خطر پذیری باعث میشود که کار آفرینان اغلب دلسرد شوند . علت عمده این خطرها ، وضعیت اقتصادی کنونی است .
*مشکل دیگر که باعث احساس عدم امنیت در بین کار آفرینان میشود، ثابت نبودن نرخها در مواد اولیه است. بسیاری از کارهای تولیدی نیاز به مواد اولیه دارد که اغلب از خارج از کشور وارد میشوند و ثابت نبودن نرخ دلار و ارزهای خارجی و مشکلات گمرکی باعث میشود که بسیاری از کار آفرینان که علاقه وافری به کار آفرینی و ایجاد مشاغل جدید دارند را با یأس مواجه میسازد؛ اگر مواد اولیه هم از داخل کشور تهیه شود ، نیز از این قاعده خارج نیست .
*بسیاری از اوقات و در بسیاری از زمینهها ، کار آفرینی نیز برای یک فرد در موقعیت کنونی فایدهای ندارد. شرایط اقتصادی موجود به فرد اجازه نمیدهد که کار آفرینی توأم با ضرر داشته باشد؛ بنابراین بسیاری از افراد سرمایه دار ترجیح میدهند که به جای کار آفرینی و ایجاد کارهای تولیدی به صورت فردی کار کنند. مثلا دیده میشود بسیاری از تجار به چین سفر میکنند و بجای راه اندازی یک تولیدی، همان محصول را ارزانتر (و اغلب بی کیفیتتر ) خریداری کرده و بسیار گرانتر در بازار ایران فروش میکنند .
*مشکل اساسیتر زمانی پیش میآید که در جامعه و در سطح مدیریتی این افراد کمتر مورد استقبال قرار میگیرند و یا کمتر دیده میشود تا علتهای موفقیت افراد کار آفرین موفق ریشه یابی و یا اطلاع رسانی شود. بهتر است در سایتهای مربوط به کار آفرینی راهها و علتهای موفقیت کار آفرینان مطرح شده و به صورت راهنماهایی در اختیار افراد تازه کار قرار گیرد؛ تا کار آفرینان تازه کار با موانع و سدهای سر راه خود بیشتر آشنا شده و هر شکست کوچکی را بزرگ قلمداد نکرده و بدانند که این راهی را که انتخاب کردهاند ممکن است با هر چیزی مواجه باشد .
فاطمه رئیسی
بخش اقتصاد تبیان
لینکهای مرتبط: