تبیان، دستیار زندگی
در این مقاله تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی مورد بررسی قرار می گیرد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی

استاندارد سازی برنامه

یکی از راه کارهای اساسی در آموزش و پرورش کشور ما، برای بهبود کیفیت، توجه به استاندارد سازی در برنامه ی درسی است. اهمیت تدوین استانداردهای برنامه ی درسی به حدی است که در برخی از کشورها، عمده مباحث مطرح شده در «سند ملی»، به این امر مهم اختصاص دارد.

چکیده:

تعیین استاندارد های محتوا و عملکرد در مواد درسی گوناگون، می تواند نقطه ی شروع مناسبی برای اصلاحات برنامه  تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسیدرسی از جمله تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی محسوب شود. برخلاف این که تصور می شود، استاندارد سازی فقط در نظام آموزشی متمرکز قابل پیاده شدن است، باید گفت تأثیر این استانداردها در نظام آموزشی غیر متمرکز غیر قابل انکار است. استفاده از استانداردهای برنامه ی درسی در کشورها دارای نظام آموزشی غیر متمرکز، حاکی از نقش تأثیر گذار آن هاست.

وجود استاندارد سازی نباید محتوای درسی یکسان و روش های آموزشی مشابه را به ذهن متبادر سازد.

هر منطقه یا استان می تواند، بر اساس استانداردهای ملی و با حفظ و رعایت آن، خود رأساً به تهیه ی محتوا بر اساس ویژگی های محلی بپردازد.

استانداردهای برنامه ی درسی به عنوان معیارهای قابل اتکا در سطح محلی، ایالتی و ملی قابل استفاده هستند و بر مبنای آن می توان برنامه ی درسی محلی غنی و عمیقی را بنا نهاد.

برای رفع معضل مغایرت مقوله ی «عدم تمرکز» با مسئله ی «وحدت ملی» تهیه و تدوین استانداردهای برنامه ی درسی راهکاری است که در پرتو آن، می توان امکان واگذاری اختیارات و اعتبارات به مناطق گوناگون را فراهم آورد و در عین حال، وحدت و انسجام ملی را نیز حفظ کرد. زیرا مناطق می توانند بر اساس رهنمودهای کلی و استانداردهای تعیین شده، به امر برنامه ریزی منطقه ای بپردازند.

بسیاری از کشورها با وجود نظام آموزشی غیر متمرکز، از استانداردهای برنامه درسی برای رسیدن به سطحی خاص از کیفیت، راهنمای عمل برای ایالت ها و مناطق، و سنجش و ارزشیابی عملکرد استفاد می کنند.

در این مقاله، ضمن توضیح مفهوم استاندارد برنامه ی درسی و انواع آن و شرح ضرورت تهیه ی استانداردهای برنامه ی درسی، پیشنهادهایی را در این زمینه ارائه می کنیم...

مفهوم استاندارد برنامه ی درسی و انواع آن  

«استانداردهای برنامه ی درسی» بیان منسجم و متوازن انتظاراتی است که در یادگیری دانش آموزان مطرح اند.

 در واقع این استانداردها به سطح مطلوب یا کیفیت ملاک های یادگیری اشاره می کنند و تعهد دست اندرکاران تعلیم و تربیت برای بهتر شدن برنامه محسوب می شوند. استانداردهای برنامه ی درسی، معیار مناسبی برای قضاوت در سطح محلی، ایالتی و ملی است و ساختاری را فراهم می آورد که بر مبنای آن می توان برنامه ی درسی محلی غنی و عمیقی را بنا نهاد. استانداردهای برنامه ی درسی، در واقع سطح مطلوب ها را نشان می دهد؛

به طوری که بر اساس آن می توان وضعیت عملکرد را در سه بعد فرد، واحد و سازمان سنجید و در تعیین موارد آموزشی، تعیین وظایف معلمان و تصمیمات آموزشی، از آن بهره برد.

تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی

برای این که بتوان از استانداردهای برنامه ی درسی، هم در سطح ملی و هم در سطح محلی استفاده کرد، باید در تدوین آن موارد زیر را لحاظ کرد:

  1. 1- ضمن تأکید بر نیازهای ملی، به نیازهای محلی، بومی و منطقه ای هم توجه کرد.
  2. 2- واقع بینانه و قابل حصول باشند و فردی که در چارچوب این استانداردها قرار می گیرد، آن ها را قبول داشته باشد. لذا باید شناخت صحیحی از فرد و ویژگی های او در اختیار باشد تا بر مبنای آن برنامه ریزی صورت گیرد.
  3. 3- اصول همکاری و مشارکت مورد توجه قرار گیرند. استانداردهایی که کارشناسان ستاد مرکزی عمدتاً بر اساس تحصیلات دانشگاهی و از طریق مطالعه ی تطبیقی، تدوین و ابلاغ می کنند، در عمل در همه ی شرایط، موقعیت ها و مناطق، بازدهی مشابه نخواهند داشت، مگر این که از طریق مشارکت فراگیرنده به دست آیند.
  4. 4- پویا و منعطف باشند تا بتوان از آن ها در موقعیت های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی استفاده کرد. استانداردها را نمی توان در مدتی کوتاه تدوین کرد و برای مدت زمان مدیدی از آن ها بهره گرفت. لازم است متناسب با پیشرفت، مقتضیات و الزامات محیطی، این استانداردها به روز شوند و از پویایی و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند.تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی

تدوین استانداردهای برنامه ی درسی کار پیچیده و دشواری است. بدین لحاظ، باید کمیته های خاصی در «دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی» در هر موضوع درسی شکل گیرد تا با همکاری معلمان خبره، صاحب نظران و محققان و با انجام کار میدانی و تطبیقی، استانداردهای موضوع های درسی را متناسب با ویژگی های فرهنگی و ارزشی حاکم بر جامعه تدوین کنند.

«استاندارد سازی» یا استاندارد گذاری در برنامه ی درسی، معمولاً در دو حیطه ی کلی مورد استفاده قرار می گیرد؛

  1. «استاندارد محتوا» و  «استاندارد عملکرد».

استاندارد محتوا:

آن چه را از دانش آموزان انتظار می رود که بدانند و قادر به انجام آن باشند، مشخص می کند.

استاندارد محتوا، ایده ها، مهارت ها ودانش ها را در هر یک از رشته های علمی منعکس می سازد و در بیان این دانش ها و ایده ها، عدالت را برای تمامی دانش آموزان از همه نوع رعایت  می کند.

از استانداردهای محتوا می توان به عنوان نقطه ی شروع اصلاحات برنامه ی درسی استفاده کرد، زیرا

استانداردهای محتوا، آن چه را معلمان برای تدریس در نظر دارند و آن چه را که برای یادگیری هر ماده ی درسی از دانش آموزان انتظار می رود، روشن می کنند.

معیار یا سنجه، از استاندارد محتوا استخراج می شود. در واقع، زیر مؤلفه ی استاندارد محتواست و مهارت ها و ادراکات مورد انتظار برای یک استاندارد محتوا را در پایه های گوناگون تحصیلی مشخص می کند.

برای مثال اگر استاندارد، «فهم مفهوم اندازه گیری» باشد، معیار آن، می تواند در پایه ی اول راهنمایی حل مسائل مربوط به محیط انواع شکل ها مانند متوازی الاضلاع، مثلث و دایره، و در پایه ی دوم دبیرستان، فهم مفهوم خطای مطلق و نسبی دراندازه گیری باشد.  تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی

همان طور که در مثال بالا مشهود است،

هر استاندارد می تواند در پایه های گوناگون تحصیلی معیارهای متفاوت به خود بگیرد.

استانداردهای محتوا به طور کلی باید ویژگی های زیر را دارا باشند تا در سطوح و در مناطق گوناگون کشور قابل استفاده باشند:

  1. • انعکاسی از وفاق جمعی (مبتنی بر توافق)؛
  2. • متعادل؛
  3. • ریشه در رشته های علمی؛
  4. • پایه ی مشترک؛
  5. • دقیق و بی عیب؛
  6. • واضح و مفید؛
  7. • قابل ارزیابی؛
  8. • انعطاف پذیر؛
  9. • متناسب با ویژگی های رشدی؛
  10. • تمرکز روی محتوای علمی و دقیق؛
  11. • قابل فهم و اجرا برای کسانی که باید استاندارد ها را اجرا کنند،مانند برنامه ریزان درسی، ناظران و معلمان.

استاندارد عملکرد:

استانداردهای عملکرد از استانداردهای محتوا اخذ می شوند و میزان سودمندی و شایستگی هایی را که دانش آموزان در زمینه ی مهارت ها و دانش مورد نظر کسب کرده اند، اندازه می گیرند. در واقع تغییرات خاصی را که از دانش آموزان پس از کسب مهارت انتظار داریم، با استاندارد عملکرد مشخص می کنیم.

در تدوین استانداردهای عملکرد، سطح تبحر و مهارت دانش آموزان باید با توجه به سطوح متفاوت رشد آن ها تعیین شود. معمولاً در تدوین چنین استانداردهایی، وجود ابزار سنجش عملکرد و تمایز بین سطوح متفاوت تبحر از ضروریات است.

برای مثال، ممکن است عملکرد دانش آموز در چهار سطح پیشرفته، شایسته، پایه و مبتدی، و یا دو سطح خوب و عالی تعریف شود.

استاندارد عملکرد به طور کلی شامل سه مؤلفه ی (عنصر) اساسی است.

  1. 1- توصیف عملکرد: توصیفی نقلی را از آن چه دانش آموزان باید بدانند و قادر به انجام آن باشند، نشان می دهد.
  2. 2- نمونه های کار: این نمونه ها مرتبط با استاندارد هستند و دانش آموزان می توانند پس از اتمام مطالعه ی یک یا چند استاندارد، به آن ها برسند.
  3. 3- گزارش ها: هر گزارش جنبه هایی از کار را در ارتباط با توصیف عملکرد نشان می دهد.

از دیدگاه «کیث»، استاندارد عملکرد از سه جزء ترکیب یافته است.

  1. • عبارتی که یک رفتار را بیان می کند.
  2. • فهرستی از هدف هایی که مشخص می کند چگونه می توان آن رفتار را شناسایی کرد.
  3. • قضاوت درباره ی سطح شایستگی در اجرا.

استانداردهای عملکرد میزان و اندازه ی شایستگی های فردی و حرفه ای را نشان می دهند و چار چوبی برای ارزیابی کیفیت عملکرد دانش آموزان فراهم می آورد.

در مجموع باید گفت استاندارد محتوا و عملکرد دید روشن و دقیقی از موفقیت های تحصیلی برای تمام دانش آموزان فراهم می کند و برای اصلاح نظام آموزشی، به طرق متفاوت از جمله حرکت به سمت تمرکز زدایی، می توان از آن استفاده کرد.

برای مثال، معلمان برای سازمان دهی برنامه ی درسی و تدریس، ناشران کتاب های درسی برای تهیه و تولید منابع آموزشی برای مدارس، و مسئولان آموزش ضمن خدمت و قبل از خدمت معلمان به منظور آمادگی معلمان برای انجام آن چه از آن ها انتظار می رود، می توانند از آن استفاده کنند.

تدوین استانداردهای برنامه ی درسی، ضمن ایجاد وحدت در فعالیت های اساسی تربیتی، می تواند چارچوبی برای طراحی برنامه ی درسی، معیاری برای ارزشیابی از عملکرد آموزشی، رهنمودی برای واگذاری فعالیت ها به مناطق، و نهایتاً به وجود آورنده ی حاکمیت نظم و قانونمندی در انجام فعالیت های گوناگون تربیتی باشد.

استاندارد برنامه ی درسی نباید با آن چه در استاندارد به مفهوم صنعتی آن وجود دارد، یکسان نگریسته شود.

در نگاه صنعتی به مفهوم استاندارد سازی، استاندارد شکل عینی، کمیت پذیر و کاملاً تجویزی پیدا می کند که پای بندی یا عدم پای بندی به آن ها قابل مشاهده و اندازه گیری است. لیکن در استاندارد برنامه ی درسی، استاندارد شکل کمی و کیفی دارد و  خصلت کاملاً تجویزی پیدا نمی کند. تشخیص میزان پای بندی به آن نیازمند ادراک هوشمندانه ی موفقیت و قضاوت کیفی، و نه صرفاً اندازه گیری کمّی است. بدین لحاظ، استاندارد سازی برنامه ی درسی به ویژه در مسیر تمرکز زدایی، فقط با تعریف یا قرائتی می تواند قابل قبول باشد که معلم را در تعارض با خلاقیت، آزادی عمل، اعطای فرصت قالب شکنی، و تفکر حین عمل قرار ندهد.

ارتباط بین استاندارد سازی برنامه ی درسی و تمرکز زدایی آموزشی

یکی از شعارهای اساسی طرف داران آموزش و پرورش غیر متمرکز، استفاده ی بهینه از ظرفیت های محلی و منطقه ای و برنامه ریزی بر اساس نیازهای منطقه ای است. استانداردهای برنامه ی درسی، با توجه به ماهیت پویا و انعطاف پذیر خود، هم در نظام آموزشی غیر متمرکز قابل استفاده است. تمرکز زدایی در برنامه ریزی درسی

تدوین استانداردهای برنامه ی درسی، برخلاف تصور عمومی، می تواند در امر تمرکز زدایی در برنامه ی درسی مؤثر واقع شود. برای رفع معضل مغایرت مقوله ی «عدم تمرکز» با مسئله ی «وحدت ملی»، تهیه و تدوین استانداردهای برنامه ی درسی و سند ملی، راهکاری است که در پرتو آن امکان واگذاری اختیارات به مناطق گوناگون فراهم می آید و در عین حال به وحدت و انسجام ملی جامعه نیز آسیبی وارد نمی شود. زیرا مناطق می توانند بر اساس رهنمودهای کلی و استانداردهای تعیین شده، به برنامه ریزی منطقه ای بپردازند.

هنر نوشتن استانداردهای برنامه ی درسی در این است که:

گروه تدوین کننده ی استانداردها  که متشکل از افراد صاحب نظر، معلمان خبره، نمایندگان مناطق و برنامه ریزان است، هویت های چند گانه ی دانش آموازن از قبیل هویت فردی، اجتماعی، ملی و اکولوژِیکی آن ها را لحاظ کند تا استاندارد تهیه شده به عنوان رهنمودی کلی، برای تمام مناطق کشور قابل استفاده باشد.

استانداردها در حکم کاتالیزور و تسهیل کننده ی اصلاحات، از جمله افزایش کیفیت و تمرکز زدایی عمل می کنند.

شعار اصلی طرف داران استاندارد سازی برنامه ی درسی،

تغییر از «دست رسی برای همگان» به «یادگیری با کیفیت بالا برای همگان»

 است.

چرا که معتقدند برابری و عدالت آموزشی را نمی توان از تلاش برای اصلاح کیفیت جدا دانست.

حامیان استانداردهای آموزشی بر این باورند که استانداردها یکی از ابزارهای اساسی برای برابری و عدالت آموزشی هستند، چرا که آموزش با کیفیت را برای تمام دانش آموزان طلب می کنند.


مرکز یادگیری سایت تبیان

گردآوری: شکوفه باصری - تنظیم: یگانه داودی