تبیان، دستیار زندگی
خداوند قادر قهار کوچک­ترین بد اخلاقی را در این «محبوب­ترین کانون» برنمی­تابد و بدون عقاب نمی­گذارد،هرچند که به مقام سعد بن معاذ نیز نایل گشته باشیم. یعنی اگر بازوی ولایت و امام زمانت نیز شده باشی، اگر در اخلاق خانوادگی ات نقصی باشد، به همان میزان باید حسا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عوامل فشار قبر

دکترآقا تهرانی

خداوند قادر قهار کوچک­ترین بد اخلاقی را در این «محبوب­ترین کانون» برنمی­تابد و بدون عقاب نمی­گذارد،هرچند که به مقام سعد بن معاذ نیز نایل گشته باشیم. یعنی اگر بازوی ولایت و امام زمانت نیز شده باشی، اگر در اخلاق خانوادگی ات نقصی باشد، به همان میزان باید حساب پس بدهی.
یاد داشتی از استاد گرانقدر حجت الاسلام و المسلیمن دکتر آقا تهرانی

سعدبن­معاذ یکی از بهترین اصحاب و یاوران پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بود. او بزرگ و آقای انصار و از نخستین کسانی از مردم مدینه بود که اسلام آورد و پیامبر را به مدینه دعوت کرد. او بازوی ولایت و رسالت بود.

وقتی که خبر رحلت سعدبن­معاذ را به پیامبر دادند، آن حضرت به سرعت با پای پیاده و برهنه به سوی جنازه سعد شتافتند در حالی که در بین راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنایی نکردند.

به هنگام تشییع جنازه سعد دیدند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در پشت تابوت، سمت راست تابوت، جلوی تابوت و سمت چپ تابوت حرکت می­کنند. پرسیدند: «یا رسول الله، این چه حالی است که از شما می­بینیم؟!» فرمودند:

به خدا، دستم در دست برادرم جبرائیل است که مرا دور تابوت سعد طواف می­دهد. اینک جبرائیل و میکائیل به همراه هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه سعد شرکت کرده­اند.1

پیامبر اکرم (سلام الله علیه و آله) با دست مبارک خویش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت و برای او از خداوند طلب مغفرت فرمود.

مادر سعد وقتی این صحنه را دید، خطاب به فرزندش سعد گفت: «یا سعد، هنیئاً لَکَ الجَنَّةُ؛ فرزندم، بهشت گوارای وجودت باد!»

پیامبر با شنیدن این جمله چهره درهم کشید و با ناراحتی و عتاب فرمود:

مادر سعد! درباره امر پروردگار این­گونه با قاطعیت سخن مگو! همینک قبر، چنان فشاری بر فرزندت سعد وارد ساخت که شیری که در دوران کودکی از سینة تو نوشیده بود، از سر انگشتانش خارج شد.2

قبر

همه مات و مبهوت مانده بودند، آخر چرا؟ کسی که هفتاد هزار ملک به تشییع جنازه­اش آمده­اند و پیامبر با دست خویش او را دفن کرده و برایش طلب مغفرت فرموده­اند، چرا باید چنین فشار قبری داشته باشد؟ حضرت در پاسخ فرمودند:

     آری، برای آن که اخلاقش با اهل و عیالش اندکی بد بوده است.

واژة "سوءٌ" در سیاق نکره آمده است تا نشانه تصغیر باشد. یعنی نه آن که به طور مطلق بد اخلاق بوده، بلکه بدین معناست که اخلاقش با اهل و عیالش اندکی بد بوده و در عرصة اخلاق خانوادگی کامل نبوده است.

ممکن است این سوال مطرح شود که آیا شرکت هفتاد هزار ملک در تشییع جنازة سعد و طلب مغفرت پیامبر برای او برای برداشته شدن فشار قبر از وی سودی نبخشید؟!

جواب این است که «بد اخلاقی» حق الناس به گردن انسان می­اندازد. طلب مغفرت ملائکة الله و پیامبر، باعث بخشیده شدن حق الله می شود. اما در مورد حق الناس، باید صاحب حق بگذرد تا خدا هم بگذرد. خداوند از حق خویش خیلی زود می­گذرد؛ چرا که سریع الرِّضا است، اما گذشتن از حق مردم را به گذشتن صاحب حق واگذار فرموده است.

سعد بن معاذ با بد اخلاقی خانوادگی­اش، حق همسر وفرزندان خویش را ضایع کرده است و تا ایشان از او به طور کامل راضی نشوند و او را حلال ننمایند، خدا هم از او نمی­گذرد.

بدین­سان رعایت «اخلاق خانوادگی» به طور کامل در کانون خانواده از سوی تمام اعضای خانواده ضرورت می­یابد؛ چراکه خداوند قادر قهار کوچک­ترین بد اخلاقی را در این «محبوب­ترین کانون» برنمی­تابد و بدون عقاب نمی­گذارد، هرچند که به مقام سعد بن معاذ نیز نایل گشته باشیم.

یعنی اگر بازوی ولایت و امام زمانت نیز شده باشی، اگر در اخلاق خانوادگی ات نقصی باشد، به همان میزان باید حساب پس بدهی و عقاب متحمل شوی؛ چرا که نقدکنندة اعمال تو بصیر و تیزبین است.

به اندازه سر سوزنی اخلاق نیک در خانواده نشان داده باشی، پاداشش را می­بینی: (فَمَن یَعمَل مثقال ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ)3 و به اندازه سر سوزنی اخلاق بد نشان داده باشی، عقابش را می­بینی: (وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ).4


پی نوشت ها:

1. شیخ طوسی، الأمالی، ص427، ح955.

2. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «مَه یا اُمِّ سَعدٍ، لا تجزمی علی ربک، فإن سعدا قد اصابته ضمه، قال: فرجع رسول الله ورجع الناس، فقالوا له: یا رسول الله، لقد رایناک صنعت علی سعد ما لم تصنعه علی احد، انک تبعت جنازته بلا رداء ولا حذاء... وامرت بغسله وصلیت علی جنازته، ولحدته فی قبره، ثم قلت: إن سعدا قد أصابته ضمة! ... فقال (صلّی الله علیه و آله): نعم انه کان فی خلقه مع اهله سوء» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج6، ص220، ح14، و شیخ طوسی، الأمالی، ص427، ح955؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص315، ح2.

3. زلزال (99)، 5.

4. زلزال (99)، 6.

منبع : سایت معظم له

تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان