تبیان، دستیار زندگی
آنان که از دین خارج می‌شوند و ارتداد پیدا می‌کنند، ضرر و خطرشان برای دین بیش از کسانی است که از نخست، دین را نپذیرفته‌اند؛ زیرا برای توجیه ارتداد خود به تخطئه خود و دیگران و حتی به استهزای کارهای دینی می‌پردازند. این چنین وضعی پیوسته باید موجب نگرانی هر م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا انسان مرتد خطرناک است؟


از منظر قرآن کریم آنان که از دین خارج می‌شوند و ارتداد پیدا می‌کنند، ضرر و خطرشان برای دین بیش از کسانی است که از نخست، دین را نپذیرفته‌اند .


سلمان رشدی

ارزش‌های اخلاقی اسلام بر حقایق اعتقادی ثابت و لایتغیر استوار است و در تربیت اسلامی بیشتر روی عناصری که در حرکت انسان مؤثر هستند، تکیه می‌شود. محرّک اصلی انسان در هر یک از رفتارهای وی، امید به چیزی است که عاید او می‌شود یا فرار از خسارت‌ها و شروری است که وی را تهدید می‌کنند و از این جاست که تربیت انبیا عموماً بر اساس انذار و تبشیر انجام پذیرفته است:

"رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ؛ پیغمبرانی نویددهنده و بیم رسان". (نساء، 165)

این یک واقعیت انسانی است که ترس و امید او را به حرکت درمی‌آورد و اسلام، این واقعیت را به رسمیت می‌شناسد، با این تفاوت که سعی می‌کند با بالا بردن بینش انسان، بیم و امید وی را به متعلّقاتی ارزشمند مربوط کند؛ مثل ترس از محروم شدن از لقاءالله یا امید وصول به لقاءالله و جوار رحمت او. حال اگر به جای این بیم و امید بگویند "عقل حکم می‌کند" چندان اعتنایی به آن نمی‌کند و با آن مخالفت خواهد کرد و اهمیتی به مخالفت عقل نمی‌دهد؛ زیرا فرض این است که اثر سوء دیگری بر این مخالفت بار نمی‌شود. آن که واقعاً می‌تواند انگیزه باشد و انسان را وادار به عمل کند، اعتقاد به وجود حساب و کتاب و پاداش و کیفر است؛ چنان که خداوند می‌فرماید:

"... إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ؛ کسانی که از راه خدا گمراه شوند، به سزای آن که روز جزا را فراموش کرده‌اند عذابی دردآور دارند". (ص، 26)

اینان یا از نخست معتقد نبودند و یا در مقام عمل آن را فراموش کردند. در مقابل، آن کسانی که گمان دارند که حساب و کتابی در کار است اهل بهشتند و طبق دلخواهشان با خرسندی زندگی می‌کنند؛ چرا که این اعتقاد و ایمانْ، رفتار ایشان را کنترل می‌کند.

هنگامی که خداوند به تنهایی یاد شود، دل‌های کسانی که آخرت را باور ندارند رمیده گردد". (زمر، 45) بنابراین میان ایمان به آخرت و علاقه به ذکر خداوند، رابطه‌ای وجود دارد که اگر ایمان نباشد، آن علاقه هم پیدا نمی‌شود

در بسیاری از موارد هنگامی که قرآن موعظه‌ای می‌کند یا دستوری به مردم می‌دهد، استفاده از آن مواع0یا عمل به آن دستورات را معلق به ایمان به خدا و روز جزا می‌کند؛ نظیر:

"ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ هر که از شما به خدا و روز دیگر ایمان دارد از این اندرز می‌گیرد". (بقره، 232)

اشاره به این که بدون ایمان، این موعظه‌ها سودی ندارند.

قرآن در جای دیگر می‌فرماید:

"وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ؛ ِ هنگامی که خداوند به تنهایی یاد شود، دل‌های کسانی که آخرت را باور ندارند رمیده گردد". (زمر، 45)

بنابراین میان ایمان به آخرت و علاقه به ذکر خداوند، رابطه‌ای وجود دارد که اگر ایمان نباشد، آن علاقه هم پیدا نمی‌شود.

در جایی دیگر چنین آمده است:

"وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ * وَلِتَصْغَی إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ... و همچنین برای هر یک از پیامبران دشمنی قرار دادیم، شیطان‌های انس و جنّ که گفتار آراسته و فریبنده به یکدیگر القا می‌کنند برای فریب، و اگر پروردگار تو می‌خواست چنین نمی‌کردند؛ پس آنان را بگذار با دروغ‌هایی که می‌گویند و نیز تا آنان که به آخرت ایمان ندارند به آن گفتار دل سپرند". (انعام، 113 ـ 112)

سلمان رشدی

کسانی که ایمان به آخرت ندارند گول این فریبکارها را می‌خورند و نه‌تنها گوش، که به سخنان فریبکارانه آنان دل می‌دهند، و اگر ایمان به آخرت داشته باشند، چنین نمی‌کنند؛ پس این یک نوع رابطه بین ایمان و عمل شایسته و نیز بی‌ایمانی و عمل ناشایسته مطرح می‌سازد و تأثیر ایمان را در عمل مسجّل می‌کند؛ چنان که از سوی دیگر آیاتی نیز تأثیر عمل شایسته را در رشد و بقای ایمان و یا تأثیر اعمال نادرست را در رکود و زوال آن اظهار می‌دارد؛ نظیر:

"فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ؛ پس خدا تا روز قیامت در دل‌هاشان نفاق انداخت، برای تخلّفی که با خدا کردند نسبت به وعده‌هایی که به او داده بودند و برای دروغ‌هایی که می‌گفتند". (توبه، 77)

افرادی مؤمن ولی فقیر بودند، با خدا چنین عهد کردند که اگر خداوند آنان را از فقر برهاند، مقداری از درآمدشان را در راه خدا انفاق کنند؛ ولی هنگامی که رهایی یافتند و خداوند به ایشان ثروت داد، به عهدی که با خدا بسته بودند وقعی ننهادند و به مقتضای آن عمل نکردند. خداوند هم به این صورت آنان را کیفر نمود که:

"فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ".

این عمل سبب شد که دلشان از ایمان تهی گردد و به جای آن، نفاق بروید و ریشه بدواند و تا روز قیامت به رشد خود ادامه دهد. در این زمینه آیه دیگری هست که می‌فرماید:

"ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَی أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُون؛ پس سرانجام کسانی که بد کردند، این شد که آیات خدا را تکذیب کنند و آن‌ها را مورد تمسخر قرار دهند". (روم، 10)

کارهای زشت و گناه و آلودگی روح، به تدریج آنان را به آن‌جا کشاند که دیگر دل‌های آنان از ایمان تهی گشت و نه‌تنها به تکذیب آیات خدا، که به استهزای آن‌ها پرداختند.

کارهای زشت و گناه و آلودگی روح، به تدریج آنان را به آن‌جا کشاند که دیگر دل‌های آنان از ایمان تهی گشت و نه‌تنها به تکذیب آیات خدا، که به استهزای آن‌ها پرداختند.

از این آیه می‌توان دریافت، آنان که از دین خارج می‌شوند و ارتداد پیدا می‌کنند، ضرر و خطرشان برای دین بیش از کسانی است که از نخست، دین را نپذیرفته‌اند؛ زیرا برای توجیه ارتداد خود به تخطئه خود و دیگران و حتی به استهزای کارهای دینی می‌پردازند. این چنین وضعی پیوسته باید موجب نگرانی هر مؤمنی باشد که به ایمان و اعمال و اخلاص خود مغرور نشود؛ بلکه باید همگی به خداوند پناه ببریم و عاقبت خیر و فرجام نیکو از او بخواهیم تا مبادا که سرانجام پس از این همه رنج و زحمت، ایمان از ما سلب شود.

بخش قرآن تبیان


منبع :ایکنا