تبیان، دستیار زندگی
وقتی به تهران بازگشت تا در آخرین وداع با غلامعلی شركت كند، در بهشت زهرا، پیش از شستن بدن غلامعلی، صورت بر صورت رفیق گذاشت و ... شاید نجوایی كرد كه كسی نشنید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خداحافظ رفیق

وقتی به تهران بازگشت تا در آخرین وداع با غلامعلی شركت كند، در بهشت زهرا، پیش از شستن بدن غلامعلی، صورت بر صورت رفیق گذاشت و ... شاید نجوایی كرد كه كسی نشنید.

شهید موحددانش پیچک

آذر ماه سال 1360، وقتی غلامعلی پیچك به ضرب گلوله ی بعثیان، روی ارتفاعات «برآفتاب» افتاد، علی رضا انگشت به دهان ماند كه این چه رفاقت نیمه راهی بود.

به گزارش مشرق، غلامعلی پیچك و علی رضا موحد دانش در جبهه های غرب با هم آشنا شدند و این آشنایی به صمیمیتی عمیق و محكم تبدیل شد. 20 آذر ماه سال 1360، وقتی غلامعلی پیچك به ضرب گلوله ی بعثیان، روی ارتفاعات «برآفتاب» افتاد، علی رضا انگشت به دهان ماند كه این چه رفاقت نیمه راهی بود. وقتی به تهران بازگشت تا در آخرین وداع با غلامعلی شركت كند، در بهشت زهرا، پیش از شستن بدن غلامعلی، صورت بر صورت رفیق گذاشت و ... شاید نجوایی كرد كه كسی نشنید. اما دوربینی، بی سر و صدا از این حالات دو رفیق و بوسه آخر حاج علی رضا بر گونه غلامعلی تصویری به یادگار ثبت كرد.

شهید موحددانش پیچک

امروز این دو تصویر را هدیه می كنیم به تمام دل هایی كه در گرو رفاقت با شهیدانند.

روحمان با یادشان شاد

بخش فرهنگ پایداری تبیان