طوطیها بیست نمیگیرند
بارها از دانشآموزان شنیده میشود كه «ما بسیار مطالعه میكنیم و وقت زیادی هم صرف آن میكنیم، ولی بازده كار و نمرات ما متناسب با زمان مطالعه نیست.» براستی چه معمایی در كار است؟
بیشتر آنها دارای آسیبهایی در امر مطالعه هستند كه عمدهترینشان عبارتند از:
بلند خواندن: یكی از عوامل آسیبزا در مطالعه كه از عمر مطالعه میكاهد، بلند خواندن مطالب كتاب و محتوای دروس است. هر چند بلند خواندن در سال اول ابتدایی ضروری است، اما دانشآموز پس از یك ساعت صامتخوانی دارای آرامش روانی است و آمادگی برای مطالعه بیشتر را دارد.
از سوی دیگر بلند خواندن موجب كاهش سرعت دانشآموز در مطالعه میشود، در صورتی كه صامتخوانی سرعت دانشآموز در مطالعه را افزایش میدهد.
راه رفتن با كتاب: شكل دیگری كه در مطالعه دانشآموزان دیده میشود، این است كه آنان در حین مطالعه راه میروند. راه رفتن و مطالعه كردن موجب بروز مشكلات عدیدهای میشود؛ زیرا راه رفتن و حركت مداوم باعث خستگی میشود كه این خستگی زودهنگام فراگیری را سخت میكند و همچنین باعث كاهش زمان مطالعه و عدم تمركز حواس میشود بنابراین برای افزایش زمان مطالعه و داشتن تمركز حواس باید دانشآموز نشسته مطالعه كند.
مطالعه در كنار وسایل صوتی: هنگامی كه دانشآموز در كنار وسایل صوتی مانند رادیو،تلویزیون و ... مینشیند و مطالعه میكند استدلال او این است كه با شنیدن اصوات این گونه وسایل صوتی مطالب درسی را بهتر میآموزد؛ حال سوال این است كه آیا واقعا این چنین است یا اینكه آنها ادعایی واهی دارند؟
در این حالت فعالیتهای ذهن دانشآموز به دو بخش تقسیم میشود: بخشی به فراگیری مطالب درسی میپردازد و بخش دیگر به فراگیری مطالبی كه از طریق وسایل صوتی پخش میشود، اختصاص پیدا میكند. شایان ذكر است كه كودك یا نوجوان نمیتواند به طور همزمان هر دو مطلب را یاد بگیرد؛ زیرا ذهن آدمی وقتی به مطالعه میپردازد، دیگر نمیتواند مطالب دستگاههای صوتی را بشنود و وقتی آنها را میشنود و به آنها توجه میكند از توجه به سایر امور باز میماند.
خواندن بیش از حد: دختران معمولا بیش از پسران درس میخوانند. علاقه وافر در دختران به یادگیری و ادامه تحصیل در خور تحسین است، اما مشكلی كه وجود دارد و در میان دختران بیشتر مشاهده میشود این است كه عدهای از دختران بیش از حد مطالعه میكنند. به طوری كه از شدت مطالعه عصبی میشوند و رفتارهای عصبی از آنها سر میزند.
از ساده به مشكل خواندن: از دیگر عوامل آسیبزایی مطالعه این است كه عدهای از دانشآموزان وقتی از مدرسه به خانه باز میگردند، در حالی كه خسته هستند مطالعه را آغاز میكنند و علت خستگی اول سراغ كتابها و درسهای سادهتر میروند و پس از مطالعه و احساس خستگی بیشتر به كتابهای دشوارتر روی میآورند. این مساله باعث میشود، درسهای دشواری را كه در بخشهای انتهایی مورد مطالعه قرار میدهند كمتر بفهمند. در چنین حالتی مشاهده میشود كه هر چه شاگرد خستهتر میشود، به سراغ كتابی دشوارتر میرود و با توجه به كمتر شدن تمركز در حین خستگی، یا مطالب بسختی درك میشود یا اینكه اصولا فهمی صورت نمیگیرد.
بیوقفه خواندن: بعضی از دانشآموزان بیوقفه و پیوسته مطالعه میكنند. وقتی از آنها میپرسیم چرا چنین كاری را انجام میدهید، میگویند ما وقت كم داریم و نمیتوانیم استراحت كنیم. اینگونه دانشآموزان زمان استراحت كردن را به معنای زمان از دسترفته میدانند در حالیكه استراحتكردن فرصتی برای تمدد اعصاب و افزایش بازدهی است.
مطالعه طوطیوار: از دیگر آسیبهای مطالعه این است كه شاگردان درسها را همچون طوطیان حفظ كنند، بدون اینكه معانی آنها را دریافت نمایند. این روش بسیار نامطلوب است و شاگرد نهتنها وقت و عمر خویش را به بطالت میگذراند، بلكه چیزی هم یاد نمیگیرد. یادگیری را به اختصار «تغییر رفتار» گفتهاند و در تعریف مفصل آن چنین آمده است: یادگیری عبارت از تغییرات نسبتا پایداری كه در رفتار بالقوه شاگرد از طریق تجربه حاصل میشود.
در جریان یادگیری باید شاگرد فعال باشد و از طریق تجربه به فهم امور بپردازد. پس باید تلاش كرد شاگردان در جریان مطالعه و یادگیری به فهم نائل آیند و دارای بصیرت شوند، اما متاسفانه ممكن است همیشه چنین چیزی اتفاق نیفتد و شاگردان بهرغم صرف وقت برای مطالعه و فراگیری، چیزی را درك نكنند.
وجود اضطراب:
عوامل دیگر آسیبزا در مطالعه كه لطمهای جدی به مطالعه میزند، اضطراب است. اضطراب عوارض خاصی در پی دارد كه از جمله آنها ترشح هورمونهایی است كه در روند فعالیتهای شناختی آدمی ایجاد وقفه و اختلال میكند. توانایی تمركز و قدرت حافظه بر اثر اضطراب دچار اختلال میشود و این مساله باعث میشود فرد هنگام مطالعه نتواند بخوبی مطالب را فرا بگیرد.شایان ذكر است اضطراب به گونه دیگری هم مانع مطالعه میشود و آن وقتی كه فرد هنگام مطالعه اضطراب ندارد اما هنگامی كه میخواهد در برابر معلم بایستد و درس را جواب بدهد دچار اضطراب شده، به كسب نمره مطلوب دست نمییابد.
وسواس در مطالعه: ابتلا به وسواس بیاختیاری نیز از جمله عواملی است كه به مطالعه دانشآموزان آسیب میرساند. دانشآموز وسواسی مطلبی را یك بار میخواند و دچار تردید میشود كه آیا آن را خوب فهمیده یا نه و به واسطه این تردید، مجددا به مطالعه همان مطلب میپردازد و تردید مجدد او را به مطالعه دوباره سوق میدهد.
این روند چندین بار تكرار میشود تا وی مطمئن شود واقعا مطلب را یاد گرفته است. از آنجا كه چنین فردی برای حصول اطمینان بارها و بارها به مطالعه همت میگمارد و این موضوع او را دچار خستگی میكند.
ابتلا به افسردگی: ازجمله عواملی كه موجب آسیب رساندن به مطالعه عدهای از دانشآموزان میشود، ابتلای آنها به بیماری افسردگی است؛ نوعی بیماری خلقی كه با افت فعالیتها و تلاشهای فرد مبتلا و كمی اشتها در غذا خوردن همراه است. وقتی دانشآموز افسرده میشود، دیگر حال وحوصله درس خواندن ندارد. او به سمت كتاب درسی میرود و آن را باز میكند، ولی حوصله خواندن را در خود نمییابد و بعد از یكی دو ساعت كه میبیند پیشرفتی در مطالعه او حاصل نمیشود، كتاب را به كناری نهاده، از این وضعیت احساس ناراحتی وعدم رضایت میكند.
تحرك بیش از حد (بیش فعالی): از دیگر اختلالاتی كه باعث آسیب رساندن به مطالعه برخی از دانشآموزان میشود، ابتلا به اختلال تحرك بیش از حد یا بیشفعالی است. به طور معمول در مبتلایان به بیش فعالی اختلال توجه دیده میشود. وجود اختلال توجه در این گونه دانشآموزان باعث میشود آنها نتوانند روی مطالب مورد مطالعه متمركز شوند و زمان توجه آنها كمتر است.
گفته میشود آنها معمولا گوشهای بسیار تیزی دارند و در اثر شنیدن كمترین صدایی حواسشان پرت میشود. این مساله هنگام حضور آنها در كلاس نیز مشهود است، به طوری كه مدام حواس آنها در سر كلاس پرت میشود. این قبیل دانشآموزان هنگام مطالعه هم با مشكل حواسپرتی مواجه میشوند و به صورت متوالی تمركز آنها از دست میرود.
ضعف در یك درس، تاثیر بر بقیه: یكی دیگر از مشكلاتی كه در مطالعه دانشآموزان دیده میشود، این است كه آنها در درسی ضعیفاند و این موضوع روی سایر دروس آنها تاثیر میگذارد. این تاثیر در اشكال گوناگونی خود را نشان میدهد كه به بررسی برخی از ابعاد آن میپردازیم.
نخست این كه به علت سرزنشهایی كه انجام میشود ممكن است روحیه دانشآموز ضعیف شود و در روند فعالیت مطالعه وی تاثیر منفی به جای بگذارد و از رغبت او به مطالعه بكاهد، اما نكته دیگر این كه وقتی فردی در یك درس ضعیف است یا این كه دچار اختلال است، قطعا در درك دروس دیگر نیز دچار اشكال میشود.
خواندن بیش از حد در شبهای امتحان: صاحبنظران بر این باورند كه شبهای امتحان باید خوب خوابید و از استراحت كافی برخوردار بود. چرا كه بیداری زیاد در شبهای امتحان و انجام مطالعه نابهنگام كه معمولا به قصد یادگیری بیشتر و كسب آمادگی بهتر برای امتحان انجام میشود، آثار و عوارض منفی به جای میگذارد. بیداری زیاد، باعث خستگی میشود و از زمان استراحت شبانه نیز میكاهد لذا دانشآموز با خستگی وافر راهی امتحان میشود و چون خسته است، در چنین حالتی تمركز كافی ندارد و وقتی تمركز كافی نباشد، مطلب به یاد وی نمیآید.
افزایش سنوات تحصیلی: عامل دیگری كه موجب آسیبزایی در مطالعه شاگردان میشود این است كه بهرغم افزایش سنوات تحصیلی، بر میزان مطالعه آنان افزوده نمیشود، حال آن كه دانشآموزان برای دست یافتن به موفقیت در امر تحصیل و نیز برخوردار شدن از مطالعهای خوب و مناسب باید متناسب با افزایش حجم كتابها و نیز دشواری آنها هر سال بر میزان مطالعه خود بیفزایند.
نكته دیگری كه باید بدان عنایت داشت این است كه مطالب از دوره نوجوانی به بعد، حالت انتزاعی پیدا میكند، زیرا دانشآموز در دوره عملیات صوری (انتزاعی) به سر میبرد و قطعا برای درك این مطالب، نیاز به صرف وقت بیشتری دارد تا بتواند بخوبی آنها را فرا بگیرد. این موضوع نیز باید با ظرافت خاصی به شاگردان تفهیم شود و اگر در فهم آن دچار مشكل باشند، میتوان نیاز به صرف زمان بیشتر برای فراگیری را مطرح كرد.
بیتوجهی به پیشنیازها: یكی دیگر از عوامل آسیبزایی مطالعه عدم فراگیری مطالب قبلی است. باید گفت برای فراگیری هر درس باید به مبانی و مطالب قبلی آن اشراف و آگاهی داشت و اگر این مساله میسر نشده باشد، دانشآموز در آموختن مطالب بعدی با مشكل مواجه میشود.
مثال خوب برای این مطلب درس ریاضی است زیرا در ریاضی سلسله مراتب عمودی وجود دارد، یعنی دانشآموز باید اعداد را بلد باشد تا بتواند جمع و تفریق را یاد بگیرد. باید جمع و تفریق را بداند تا بتواند ضرب را یاد بگیرد و فراگیری ضرب مقدمه آموختن تقسیم است. حال اگر دانشآموزی به عمل تقسیم بپردازد، اما عمل ضرب را فرا نگرفته باشد، درعمل تقسیم ناتوان میشود.
مطالعه منفعل: از دیگر عواملی كه باید در جریان آسیبشناسی مطالعه دانشآموزان مورد بررسی قرار بگیرد، وجود حالت انفعالی در مطالعه آنهاست. مطالعه انفعالی این است كه در انجام آن، فراگیر تلاش وافری انجام نمیدهد، بلكه صرفا روی نوشتههای متون و كتابها نگاه كرده، از آنها گذر میكند. طبیعی است در چنین حالتی حجم مطالبی هم كه میآموزد زیاد نیست. مطالعه زمانی پربازده است كه فرد در جریان مطالعه فعال باشد و لذا میگویند نمیتوان مطالعه را رابطهای یكجانبه دانست.
بی موقع خواندن: سوال این است كه آیا زمانهای مناسبی برای خواندن وجود دارد یا خیر و مراد از بیموقع خواندن چیست؟ خواندن درس در موقعی كه فرد آمادگی برای یادگیری دارد، میتواند زمان مناسب برای مطالعه و خواندن باشد و در غیر این صورت دیگر زمانها معلوم نیست كه زمان مناسبی برای مطالعه باشد.
پیوسته خواندن یك درس: گاه دیدهاند دانشآموزان در مراجعه به مراكز مشاوره سوال میكنند كه آیا خوب است پس از مطالعه یك درس به مدت طولانی، آن را كنار بگذاریم و به سراغ مطالعه درس دیگری برویم؟ این شیوه درستی برای مطالعه نیست، زیرا مطالعه را یكنواخت میكند و یكنواختی خستگی میآورد و باعث دلزدگی نسبت به مطالعه میشود.
خواندن و مرور كردن به جای تمرین كردن: بارها از والدین دانشآموزان شنیده شده است فرزندشان در ریاضی قوی نیست و دلیل عمده آن هم این است كه او تمرین نمیكند. بارها والدین اعلام كردهاند فرزندانشان در شبهای امتحان به جای تمرین كردن، به دفترچه تمرین ریاضی خود صرفا نگاه میكنند و این باعث میشود آنها درس ریاضی را خوب یاد نگیرند.
حال در برخورد با این دانشآموزان چه باید كرد؟ نخست باید به دانشآموزان تفهیم شود كه هر درسی روشهای خاصی برای مطالعه و یادگیری دارد كه جز با به كار بستن آن روشها، یادگیری مطلوب آن ممكن نیست.
درس ریاضی نیز برای یادگیری محتاج به تمرین است. انجام تمرینات مختلف، باعث میشود ذهن دانشآموز ورزیدگی خاصی پیدا كند و دریابد كه مسائل ریاضی متعدد و متنوعند و هریك با شكل خاصی مطرح میشوند و راهحلهای گوناگونی را هم میطلبند.
دمای نامناسب: مطالعه هنگامی خوب و موفق انجام میشود و تداوم مییابد كه فضای مطالعه از دمای مناسب برخوردار بوده؛ هوا حالتی متعادل داشته باشد. به طور قطع وقتی شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقهای كه فرد در آن زندگی میكند و مطالعه مینماید، متعادل باشد، عمر مطالعه او نیز طولانیتر خواهد بود، یعنی شرایط خوب آب و هوایی و تداوم مطالعه، با یكدیگر همبستگی مثبت دارند؛ اما چون برای همه علاقهمندان به مطالعه چنین شرایطی وجود ندارد، باید ترتیبی اتخاذ كرد كه حتیالامكان چنین شرایطی به طور مصنوعی ایجاد شود.
نور كم: برای مطالعه كردن به صورت مطلوب، نور كافی لازم است كه گاه شاهد برخی از افراط و تفریطها در این زمینه هستیم. گاه فضا به قدری تاریك است كه كلمات كتاب را به دشواری میتوان دید و گاه چراغها به قدری پرنور و زیاد است كه انعكاس نور از روی صفحه كتاب به چشم خواننده آسیب میرساند و او را آزار میدهد و در هر دو صورت چشم خسته شده، متحمل فشار زیادی میشود.
به طور قطع در چنین حالتی از عمر مطالعه كاسته شده، این نیز آسیب دیگری برای مطالعه قلمداد میشود كه برای موفقیت در مطالعه باید با آن مبارزه كرد.
نابسامانی فضای مطالعه: فضای نابسامان مطالعه مشكلآفرین است و باعث آسیب رسیدن به مطالعه دانشآموزان میشود. عوامل نابسامانی فضای مطالعه متعددند . در زیر به برخی از آنها اشاره میكنیم:
الف) نابسامانی در رنگ فضای مطالعه: به طور قطع رنگ اتاقی كه فرد در آن به مطالعه میپردازد، در حالات روانی او و در تمایل وی به مطالعه و نیز عدم علاقهمندی او به مطالعه تاثیر دارد. رنگهای آبی ملایم و سبز و زرد روشن میتوانند آرامشدهنده باشند. رنگ قرمز و صورتی سیر، تحریك كننده و برانگیزانندهاند و رنگهای سرد سیر، ایجاد دلزدگی میكنند و نشستن در چنین فضایی دشوار میشود. پس هنگام رنگآمیزی اتاقها باید از روانشناسی رنگها بهره بگیریم تا به رنگآمیزی مطلوب منازل و اتاقهای آن، آرامش روانی لازم برای مطالعه مطلوب را فراهم كنیم.
ب) بینظمی و به هم ریختگی در فضای مطالعه: نكته دیگر به هم ریختگی فضای مطالعه است. اگر خانه فاقد نظم و ترتیب كافی باشد به یقین میتواند بر تمایل دانشآموزان به مطالعه تاثیر منفی بگذارد، بویژه اگر دانشآموز مبتلا به وسواس بیاختیاری هم باشد.
مبتلایان به وسواس در نظم نمیتوانند در فضایی شلوغ و به هم ریخته احساس آرامش كنند. به هر حال ضمن آن كه نظم، نیاز روانی آدمی است، تحقق آن در فضای خانه زمینه مناسبی را برای مطالعه و فراگیری فراهم میآورد.
ج) ناراحتی در فضای مطالعه: به دانشآموز خود در انتخاب فضای مطالعه در خانه آزادی بیشتری بدهید تا او بتواند در جای مورد علاقهاش به مطالعه بپردازد. شایان ذكر است اگر كتابخانهها نیز واجد شرایط سهگانه رنگآمیزی خوب، نظم و بسامانی و راحتی فرد مطالعهكننده باشند، قطعا مراجعان بیشتری خواهند داشت و به یقین دوام مطالعه آنها نیز طولانیتر خواهد بود.
قطع یكباره كمكهای درسی
برخی از دانشآموزان از بدو ورود به مدرسه در كنار مادران به مطالعه میپردازند. یعنی از ابتدا این امكان را مییابند كه به هنگام درس خواندن و مطالعه كردن از والدین خود و بویژه مادران بهره بگیرند چون این وابستگی شدت مییابد، فرزند خانواده به آن عادت میكند لذا اولا بدون حضور مادر یا پدر مطالعه نمیكند، ثانیا بعد از قطع كمكهای آنها به مطالعه روی نمیآورد و رفته رفته دچار افت تحصیلی میشود.