تبیان، دستیار زندگی
در این جهان، سعادت حقیقی انسان جزء از راه اختیار بدست نمی‌آید، خود انسان باید موجبات سعادت و نیکبختی و یا زیان و بدبختی خود را فراهم آورد، و هر یک از این
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خوش شانسی یا بدشانس؟!


چیزی به نام شانس در دین اسلام وجود ندارد و هر اتفاقی می‌افتد بر اساس عواملی است که ما قادر به درک آن‌ها نیستیم فقط به ظاهر می‌نگریم در صورتی که در پنهان عواملی وجود دارد .


شانس
آیا واقعاً شانس وجود دارد؟!

اصلاً چیزی به نام شانس در لغت فارسی نبوده است و این یک واژه فرانسوی است که معنای فرصت را می‌دهد .

همه ما به این اعتقاد داریم که هیچ چیز در عالم از روی تصادف رخ نمی‌دهد. و همه چیز بر اساس یه سری علت‌ها است ولی ما که هنوز به درک همه چیز نائل نیستیم که بخواهیم بفهمیم برای چه این اتفاق افتاده است . به همین دلیل چون ما خبری از این اتفاقی که برای ما می‌افتد نداریم اسمش را شانس می‌زاریم !!!

مثلاً به یک نمونه اشاره می‌نمایم :

خداوند در سوره جمعه آیه 1 می‌فرماید : هر آنچه در آسمان‌ها و زمین است خدا را تسبیح می‌گویند. این آیه در چند جای دیگر قرآن اشاره شده است.

حالا ما که هنوز چشم دلمان باز نشده است که بتوانیم این حقایق را درک کنیم گرچه افرادی هستند که این چیزها را می‌بینند و می‌فهمند . علمای ما و بزرگان ما وقتی برای آن‌ها اتفاقی پیش می‌آمد سریع آن را پی گیری می‌کردند که چرا این‌چنین شد و بهشون گوش زد می‌شد !!! اگر سرشان به دیوار می خورد پیگیری می کردند که چرا ؟

مثل شیخ رجبعلی خیاط که حکایتش رو می دونید یه دفعه داشت رد می‌شد از کنار یه دسته شتری که یه شتری لگد به سمت شیخ زد ولی به او برخورد نکرد ، شیخ گفت خدایا چرا ؟

بهش رساندند که تو یه فکر مکروه کردی این به اون خاطر بود!!! شیخ هم گفت: گناه که نکردم گفتند: آن شتر هم لگد که نزد !!!

و خیلی از این حکایت‌ها که زیاد است ومجالی برای گفتن نیست!

در نهج‌البلاغه خطبه 91 داریم که حضرت امیر (علیه السلام) می‌فرمایند : خداوند روزی‌ها را مقدر فرمود و آن گاه آن‌ها را زیاد و کم و به تنگی و فراخی عادلانه تقسیم کرد تا هر که را بخواهد به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و از این طریق سپاسگزاری و شکیبایی توانگر و تهیدست را به آزمایش گذارد

ما شانس نداریم!

در زندگی ما خیلی اتفاقات می افتد که مرتباً ما در مقام توجیه آنان بر آمده و برای آنکه از خود سلب مسئولیت نماییم می‌گوییم: " ما شانس نداریم!"

ولی غافل از آنیم که در قرآن ذکر شده همه‌ی آنچه از بدی‌ها به ما می‌رسد ، دستاورد عمل خودمان می‌باشد. (سوره نساء، یه 79)

بعضی مواقع گناه هایی که انجام می‌دهیم بدی آن به خود ما می‌رسد .

گاهی اوقات خیر ما در همین کار است ولی ما فکر می‌کنیم که این بلا است در صورتی که از پشت پرده خبر نداریم.

شما فرض کنید دارید یک مسیری رو پیاده طی می‌کنید در بین راه پایتان می‌لغزد و پایتان می‌شکند شما در اینجا با خود می‌گویید : کاش از این مسیر عبور نمی‌کردم ، ما که شانس نداریم !!

خوب من میگویم : شاید اگر پایتان نمی‌شکست و به مسیر خود ادامه می‌دادید ممکن بود در 100 متر جلوتر با ماشینی تصادف کنید و جان خود را از دست بدهید!!

پس نباید به همه چیز با دید شانس نگاه کنیم . ما که از بیشتر عواملی که در پشت پرده است خبر نداریم!!

یکی دیگر از عوامل آن می‌تواند آزمایش ما باشد که چقدر در این راه صبر و شکیبایی داریم و یا از این آزمایش سر بلند بیرون میآ‌ییم یا خیر؟؟

در نهج‌البلاغه خطبه 91 داریم که حضرت امیر (علیه السلام) می‌فرمایند:

خداوند روزی‌ها را مقدر فرمود و آن گاه آن‌ها را زیاد و کم و به تنگی و فراخی عادلانه تقسیم کرد تا هر که را بخواهد به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و از این طریق سپاسگزاری و شکیبایی توانگر و تهیدست را به آزمایش گذارد.

شما آدم بد شانسی هستی یا خوش شانس؟

شانس دوباره

((وَأَن لَّیْسَ لِلاْ نسَـَانِ إِلا مَا سَعَیَ ، وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَیَ ;(نجم،39و40) و این که برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست و اینکه تلاش او بزودی دیده می‌شود.))

خیلی این کلمات را در مناسبت‌های مختلف از زبان افراد شنیده‌اید که اگر اتفاق بدی برایشان بیفتد می‌گویند : وای من چقدر بد شانسم و یا اگر یک اتفاق جالبی برای افراد  بیفتد می‌گویند ببین چه آدم خوش شانسی هستم .

همان طور که گفته شد چیزی به نام شانس وجود ندارد .

در این جهان، سعادت حقیقی انسان جزء از راه اختیار بدست نمی آ‌ید، خود انسان باید موجبات سعادت و نیکبختی و یا زیان و بدبختی خود را فراهم آورد، و هر یک از این دو را که اختیار کند، خداوند متعال همان را برای او امضا می‌کند; چنانکه می‌فرماید:

"ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس ."(انسان، 3)

همچنان که فرمود:

"وَأَن لَّیْسَ لِلاْ نسَـَانِ إِلا مَا سَعَیَ ، وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَیَ ;(نجم،39و40) و این که برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست و اینکه تلاش او بزودی دیده می‌شود.

چیزی به نام شانس در دین اسلام وجود ندارد و هر اتفاقی می‌افتد بر اساس عواملی است که ما قادر به درک آن‌ها نیستیم فقط به ظاهر می‌نگریم در صورتی که در پنهان عواملی وجود دارد

و همچنین:

کُلُّ امرئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ.(4) هر کس در گرو اعمال خویش است.

ریچارد وایزمن روان شناس دانشگاه در زمینه شانس می‌گوید :

مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را " شانس" می‌خوانند، ده سال قبل شروع شد. می‌خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی‌ها را می‌زند، اما سایرین از آن محروم می‌مانند.بالاخره بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدم که ما چیزی به نام خوش شانسی یا بد شانسی نداریم همه افراد می‌توانند خوش شانس باشند در صورتی که 4 نکته را در زندگی خود عملی کنند:

شانس (داستان)

به غریزه باطنی خود گوش کنید، چنین کاری اغلب نتیجه مثبت دارد.(همان طور که در آیات و روایات پیرامون رجوع هر انسانی به فطرت پاک خود صحبت شده است.)

با گشادگی خاطر با تجارب تازه روبرو شوید و عادات روزمره را بشکنید.(استفاده از تجربه دیگران در روایات بسیار نمود دارند.)

هر روز چند دقیقه‌ای را صرف مرور حوادث مثبت زندگی کنید.(در آیین اسلام وقرآن بیان شده است که برای حال زندگی کنید ، تنها از گذشته عبرت گرفته و برای آن زندگی نکنید.)

پیش از یک دیدار یا یک تماس تلفنی مهم، آن را برای خود مجسم کنید و خود را در آن موفق ببینید. بخت و اقبال اغلب همان چیزی است که انتظارش را دارید.

نتیجه

چیزی به نام شانس در دین اسلام وجود ندارد و هر اتفاقی می‌افتد بر اساس عواملی است که ما قادر به درک آن‌ها نیستیم فقط به ظاهر می‌نگریم در صورتی که در پنهان عواملی وجود دارد .

نکته‌ی مهم دیگر آنکه آدمی را حاصلی جز نتیجه تلاش و عملش نیست.

فرآوری : اجلال

بخش قرآن تبیان


منابع :

وبلاگ یه دنیا سؤال

صد سؤال،صدپاسخ

سایت اندیشه قم