تبیان، دستیار زندگی
شخص ذاكر در بازار به منزله چراغى است در خانه ظلمانى . خود را بى خود در امور دنیویه مردم داخل نكند. مردم را دور خود جمع نكند، حتى موعظه هم نكند. بلى ، اگر منكرى دید از كسى ، به طریق خوش اگر بتواند، آن را رفع كند. و اما اگر دید تاثیرى نخواهد كرد، یا (اگر) گ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه ای از شیخ محمد بهاری همدانی
دستورالعمل

الحاصل ،

طالب خدا اگر صادق باشد، باید انس خود را یواش یواش از همه چیز ببرد، و همواره در یاد او باشد، مگر اشخاصى را كه در این جهت مطلوب به كارش بیاید، و آن هم به مقدار لازمه آن كار. پس با آنها بودن منافاتى با یاد خدا بودن ندارد،

و محبت این اشخاص هم از فروغ محبت الهى است - جل شانه - منافات با محبت الهى ندارد.

اگر شیخ بگوید: اینها حق است ، ولیكن من با این حال نمى توانم بجا بیاورم ، زیرا كه شیاطین انس و جن به دور ما احاطه كرده ، متصل (یعنى پیوسته ) وسوسه مى كنند، همیشه مانعند، و ما هم كناره بالمره نچشم

مى توانیم بكشیم

امر معاش اختلال پیدا مى كند، از عهده خودمان هم بر نمى آئیم ، تا كار به كار كسى نداشته مشغول خودمان باشیم . ما كجا این حرفها كجا؟

جواب مى گوئیم : اگر امورات آنى باشد، همین طور است كه مى گوئى ، از این هم بزرگتر، مثل كوه بدوا (یعنى در نگاه اول ) به نظر آدم مى آید، كوچك نیست ، لیكن اشكال در این است كه تكلیف شاق نكرده اند، امورات تدریجى است . پس همین قدر كه تدریجى شد، دیگر كار درست مى شود. مردم به تدریج باز و شاهین و سایر مرغ هاى صیدى را رام كرده ، به دست گرفته اند. پس ملخص كلام اینكه در هر مرتبه كه هستى ، آن نیم رمق كه دارى ، آن قدر را كه به سهولت مى توانى به عمل آورى ، اگر در آن مسامحه نكردى ، آن را به جا آوردى . یك چنین هم بر قوت تو مى افزاید، بلكه زیاده . زیرا كه فرموده : (تو یك وجب بیا، من یك زارع )

و اگر نه ، مسامحه كردى ، آن مقدار قوتت هم در معرض زوال است . مثلا شب را تا صبح خوابیدى ، بناى بیدارى داشتى نشد، حالا كه اول صبح است ، تا ملتفت شدى پاشو، بین الطلوعین (یعنى بین طلوع فجر و طلوع خورشید) را بیدار بودن ، این خودش هم فیض على حده (یعنى جداگانه ) و توفیقى است از جانب حضرت اله - جل جلاله -، این را به مسامحه بر خودت تقویت مكن . به شیطان گوش مده كه مى گوید (حالا وقت نماز صبح زیاد است ، قدرى بخواب )

غرض او معلوم است . و همچنین در مجلسى نشستى خیلى لغو و بیهوده گفتى ، دلت سیاه شد، اما مى توانى نیم ساعت زودتر پاشوى به تدبیر و حیل ، پس این نیم ساعت را از دست مده ، پاشو برو، و مگو چه فایده دارد، من از صبح به خرابى مشغولم باز مى توانى با این جزئى خیلى كارها پیش ‍ ببرى ، ان شاء الله تعالى .

پس بر شیخ احمد لازم آمد عمل كردن (به ) این ترتیب كه مى نویسم :

اولا، هر كارى دارد باید اوقات خود را ضایع نكند، بعضى از وقت او مهمل در برود. باید (براى ) هر چیزى وقتى قرار دهد. اوقات او منقسم گردد، وقتى را باید وقت عبادت قرار دهد. هیچ كارى در آن وقت غیر از عبادت نكند وقتى را وقت كسب و تحصیل معاش خود قرار دهد، و وقتى را (به ) رسیدگى به امور اهل عیال خود، و وقتى را براى خور و خواب خود قرار دهد. ترتیب اینها را به هم نزند، تا همه اوقات او ضایع گردد.

مهما امكن (یعنى تا آنجا كه امكان دارد) اول شب را وقت خواب قرار دهد. بى خود ننشیند آخر شب از او فوت شود. و متذكرا او را خواب ببرد. با طهارت بخوابد. ادعیه ماثوره را بخواند. خصوص تسبیح حضرت صدیقه طاهره - سلام الله علیها - را و در سیرى شكم هیچ وقت خود را جنب نكند. و پیش از صبح بیدار شود، تا بیدار شد، سجده شكرى بجا آور. اگر خودش هم بیدار نمى شود، اسباب بیدارى فراهم بیاورد. بعد از بیدار شدن به اطراف آسمان نگاه كرد، به تامل چند آیه مباركه كه اول آنها (ان فى خلق السموات و الارض ) است تا (انك لا تخلف المیعاده ) (111) را بخواند. بعد تطهیر كرده ، وضو گرفته ، مسواك نموده عطرى استعمال كرده ، سر سجاده خود بنشیند دعاى (الهى غارت نجوم سمائك ) را بخواند. پس شروع به نماز شب نماید، به آن ترتیب كه فقها - رضوان الله علیهم - نوشته اند، مثل شیخ بهاء علیه الرحمه - در (مفتاح الفلاح ) و دیگران را (مصابیح ) و غیرها نوشته اند، به مقدار وقتش ملاحظه عمل تفصیل و اختصار آن را بنماید.

الحاصل ، تا اول آفتاب را وقت عبادت قرار دهد، هیچ شغلى بجا نیاورد، غیر از عبادت ، كارهاى دیگر را به آن وقت نیندازد.

همه را در اذكار و اوراد مشروعه مشغول باشد. اگر هنوز اهل فكر نشده باشد، و اما اگر مرورش با ساحت فكر افتاده ، هر رشته فكرى كه در دست داشته ، در خلال این اوقات اعمال نماید. اگر دید به سهولت فكر جاریست ، پى فكر برود عوض اوراد و تعقیبات . و اگر دید فكر جامد است ، آن را ول كرده پى ذكر برود، و ملاحظه نماید هر عملى را كه بیشتر در وى تاثیر دارد، آن را برهمه اوراد مقدم دارد، چه قرائت قرآن ، چه مناجات ، چه دعا، چه ذكر، چه نماز، چه سجده .

بارى ، بعد از آن ، ترتیبات امور خانه را داده ، به مقدار ضرورت با اهل خانه محشور شده ، به بازار برود، و هركس را كه دید غیر از سلام چیزى نگوید، مشغول ذكر خودش باشد، تا وارد بازار شود ذكر مخصوصى در ورود بازار (یعنى براى هنگام ورود به بازار) وارد شده ، آن را بخواند. بساط خود را پهن نماید. متذكرا به كار خود مشغول باشد. ذكر كردن در بازار ثواب خیلى دارد.

شخص ذاكر در بازار به منزله چراغى است در خانه ظلمانى . خود را بى خود در امور دنیویه مردم داخل نكند. مردم را دور خود جمع نكند، حتى موعظه هم نكند. بلى ، اگر منكرى دید از كسى ، به طریق خوش اگر بتواند، آن را رفع كند. و اما اگر دید تاثیرى نخواهد كرد، یا (اگر) گفتى بدتر مى كنند، نباید دست بزند، كار نداشته باشد. و اوقات مخصوصه نمازها را مراعات نماید، و مهما امكن (یعنى تا آنجا كه امكان دارد) غالبا با طهارت باشد.

بعد از نماز صبح صد مرتبه استغفار، و صد مرتبه كلمه توحید، و یازده مرتبه سوره توحید، و صد مرتبه (اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم ) را ترك نكند، و استغفار خاصه بعد از نماز عصر را بخواند، با ده مرتبه سوره قدر.

و مهما امكن روزه را ترك نكند، خصوص سه روز از ماه را كه پنج شنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط هر ماه است ، اگر مزاج او مساعد باشد، و الا مراعات مزاج اولى است ، زیرا كه بدن مركوب انسان است . اگر صدمه خورد از پا مى افتد، و لذا نباید خیلى هم به هواى آن بچرخد تا اینكه یاغى شود، كه او را دیگر اطاعت نكند (خیر الامور اوسطها) (یعنى بهترین كارها، كارهایى است كه به اعتدال نزدیك تر باشد) در همه چیز جارى است . افراط و تفریط هیچ كدام صحیح نیست ، در هیچ مرتبه این است كه فرموده اند: (علیكم بالحسنه بین السیتین ) (یعنى بر شما باد به خوبى كه در میان دو بد قرار گرفته است ) و در هر وقت از شب كه بتواند، خوب است كه یك سجده طولانى هم بجا بیاورد، به قدرى كه بدن خسته شود، و ذكر مبارك آن را هم (سبحان ربى الاعلى و بحمده ) قرار دهد، و مهما امكن ، هر چه مى خواند باید با قلب حاضر باشد. حواسش جاى دیگر نباشد، و مداومت هم بكند، عمل ملكه و عادت او شود، تا اینكه ترك نگردد

فعلا مطلب بیش از این گنجایش ندارد. این چند كلمه (على سبیل الاختصار) (یعنى به صورت مختصر) قلمى گردید، و اگر مطالبى دیگر هم لازم شد، شاید بعدا نوشته شود، ان شاء الله (112)

حرره محمد البهارى الهمدانى

التماس دعا دارد در هر اوانى


تهیه و تنظیم : گروه حوزه  علمیه تبیان