دانشمندانمان را به تاراج بردند!

ملت ها هزینه های زیاد مادی ومعنوی تقبل می نمایند تا افراد جامعه به سطح تحصیلاتی بالایی دسترسی پیدا نمایند تا در بازه زمانی گوناگون این هزینه ها تبدیل به فرصت هایی گردد در مسیر پشرفت همه جانبه ی میهنشان. پیشرفتهایی در زمینه های علمی، فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، پزشکی واجتماعی و... که جامعه را رو به رشد وتعالی نگاه داشته و در نگاهی دیگر بی نیاز از ملل دیگر نماید، ضمن اینکه بتواند در روابط بین الملل تجربیات  و داشته های فرهنگی و علمی خود را در اختیار مردمان دیگر کشور ها قرار داده و مفید فایده واقع گردد و کشور در روابط منسجمی با دیگر کشورها در مراود باشد و از طرفی فرصت های جدید ترو نویی نیز بوجود آورد. این مهم در عصر کنونی بنا بر ارتباطات بیش از پیش افراد و ملیت ها از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.

البته نباید فراموش شود این رویکرد منطقی و خواسته ی واقعی و مورد انتظار ملت ها همیشه تحقق نمی یابد چرا که امروزه شاهد آنیم که کشورهایی هستند که بنا برهر دلیلی نمی توانند آنطورکه شاید و باید این هزینه های مادی ومعنوی را پرداخت نمایند و خود را به پیشرفتی رسانند که بتوان گفت اینان در زمره کشورهای توسعه یافته قرار گرفته اند. در بیان دلایل این عقب افتادگی از تحصیل اگر بخواهیم یکی از موارد را ذکر کنیم ، به وضعیت ناامنی ای که در این کشورها خواه بر اثر جنگهای مختلف باشد وخواه بعلت ناتوانی حکومت ها و ... می توانیم اشاره نمائیم.امنیت شاخصه ی بسیار مهمی در پیشرفت ملت ها و ذیلاً بدست آوردن دستاوردهای علمی مطبوع آن کشورهاست.

مردمان ایران زمین همواره در طول تاریخ این را به دنیا نشان داه اند که اگر علم در ثریا هم که باشد برای تحصیل علم پا پیش گذاشته و علم کسب می نمایند.

فرهنگ و تمدن والای کشور پهناورمان به خوبی صحه براین مدعا می گذارد .فرهنگی غنی ایرانی این است که با بدست آوردن علم صرفا به پیشرفت ملت خود نیاندیشیده بلکه برای دنیا آثار و برکات زیادی نیزبه همراه داشته است .حال در این گذر ازنوشته جای نقدی ایجاد گردید که مطرح می شود:

متاسفانه شاهد ترور یکی از نخبگان جوان میهنمان بودیم در حالی که می دانیم ملت ما همواره هزینه های سنگین مادی ومعنوی ای پرداخت نموده است تا به کسب علم پردازد تا این مشخصه ی تاریخی ملت همچنان حفظ گردد وهمچنان این افتخار زبان زد خاص وعام در دنیا باشد.

امروزه در حالی این هزینه ها پرداخت می گردد تا علم بدست آید و افراد به سطوح بالایی ازتحصیلات دست یابند ، که استکبار جهانی دائما سنگ اندازی های زیادی را در راه پیشرفت این ملت دریغ نمی نماید واین موضوع به خوبی در روابط بین الملل آشکار و غیر قابل انکار است. از طرفی نیز شاهد پدیدهایی اجتماعی ای همچون فرار مغزها و خروج بی رویه فارغ التحصیلان از کشور هستیم . فارغ التحصیلانی که هر کجای دنیا باشند یقینا پاره های تن این ملت و مایه مباهات و افتخار ولیکن جای این تأسف باقی است  که بار سنگین هزینه ها مادی ومعنوی حصول علم و دانش به دوش ملت بزرگ ایران می ماند.

با این وجود حال چه غم انگیز است که جلوی چشمان ملت عزیز ، جوان غیور ونخبه کشورداریوش رضایی نژاد بازیچه ی مقاصد شوم و دشمنی های کینه توزانه ی استکبار گردد و خون پاکش نیز دستاویز اهداف وسیاست های ناپاک گرگ صفتان عالم شود و مسلما این ، بار سنگینتر از همیشه به دوش ملت می نشیند. بی شک برای این عزیز نیز اینچنین باید سرداد که: یاران چه غریبانه رفتند واز این خانه...

حال در این برهه ی زمانی شاهد آنیم که با توجه به اینکه هنوز صدای سوت مسابقه ی انتخابات نواخته نشده است افرادی که قرار است بر کرسی نمایندگی ملت بنشینند چه هزینه های گزافی را می پردازند تا پیروز میدان مسابقه ی انتخابات باشند در حالی که تنی  چند از افراد با ارزشی همچون استاد شهید شهریاری و استاد شهید علیمحمدی و این بار داریوش رضایی نژاد باید تقدیم کرد تا دیگران از خواب غفلت برخیزند و حداقل امثال ایشان را برای ملت از شر دشمن محفوظ نگاه دارند؟! حداقل با این عنوان می توانیم متذکر می شویم! چرا امثال ایشان از داشتن محافظ محروم باشند در حالی که این افراد بی آلایش ترین و سخت کوشترین و با همت ترین افراد جامعه هستند و قدر هزینه های مادی و معنوی ملتشان را به خوبی می دانند و مخلصانه به کار و تلاش پرداختند.

مخلصانه فعالیت کردن این بزرگمردان را دشمن کور دل به خوبی می فهمد و قبل از اینکه این نهال به درخت تنومند مبدل شود درسدد قطع  آن برمی آید وصد تاسف که برخی از سیاسیون هنوز اندر خم یک کوچه اند، و پای درس الف و با سیاستی هستند که استکبارجهانی مولفش هست و ما برای امثال این سیاستمداران تیم محافظتی مقرر کردیم در حالی که اگر محافظ هم نداشته باشند دشمن به خودش زحمت هم نمی داد در موردشان فکرهم کند ،چه برسد به اینکه دست به ترورشان بزند !

در حالی که امثال شهید داریوش رضایی نژاد باید در شهر غریب زندگی کنند به طوری که درایام ترور ایشان ازخبر گزار ها شنیده شد ،آمد حتی همسایه های وی از سطح علمی ایشان با خبر نبودند و ایشان را فقط به ادبشان وخوبی هایشان می شناختند . و غریبانه تر آن که در این روزگار که ملت ما به وجود نازنین امثال ایشان نیاز مبرم داشت باید زیر تابوت به پیچیده به پرچم سه رنگ قرمز و سفید و سبز را گرفته و شهادت مبارک بخواند.

بی شک چشمان مردمان محروم میهن پر اشک تر از حتی خانواده ی این شهید بزرگوار است . مردمانی که عاشقانه و سخاوتمندانه بار سنگین مادی ومعنوی تحصیل علم جوانان این مرز وبوم را بدوش کشیدند تا شاید روزی از دست پاک این محصلان غیورخدماتی بگیرند.

انتظار ملت این است که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشورکوشاتر از گذشته در محافظت از چنین اشخاصی که همچون گوهری در ساحل دریای ملت بزرگ ایران می درخشند، تلاش نماید. و یقینا زمستان می رود و روسیایی برای زغال باقی می ماند.

علی اصغر معبادی

بخش سیاست تبیان