آیا دنیا با آخرت ارتباط دارد؟!
ممکن است شخصی در دنیا و آخرت سعادتمند باشد و نیز ممکن است که در هر دو جهان محروم و از سعادت هر دو عالم بیبهره باشد. آیات بسیاری در قرآن داریم که شاهد بر این مدّعا هستند یادداشت پیش رو به این آیات نگاهی کرده است که در پی میآید.
ممکن است شخصی در دنیا و آخرت سعادتمند باشد و نیز ممکن است که در هر دو جهان محروم و از سعادت هر دو عالم بیبهره باشد. آیات بسیاری در قرآن داریم که شاهد بر این مدّعا هستند و بر این حقیقت دلالت میکنند که بهرهمند شدن از نعمتهای دنیوی و اخروی و محروم شدن از هر دو و یا بهرهمند شدن از یکی و محروم شدن از دیگری، هر یک علل و عوامل ویژه و ملاکات خاص خود را دارند.
قرآن از کسانی مثل حضرت سلیمان(علیهالسلام) یاد میکند که هم دنیا را دارند و هم آخرت را و درباره حضرت ابراهیم(علیهالسلام) میفرماید: "وَآتَیْنَاهُ فِی الْدُّنْیَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و اعطا کردیم به وی در دنیا سعادت را و او در آخرت از شایستگان است". (نحل، 122)
چنان که درباره بعضی از مؤمنین میفرماید: "فَآتَاهُمُ اللّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ؛ پس اعطا کردشان خداوند، پاداش دنیا و نیکی پاداش آخرت را". (آلعمران، 148)
و در آیه دیگر باز هم درباره حضرت ابراهیم(علیهالسلام) میفرماید: "وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و حقاً که برگزیدیم وی (حضرت ابراهیم) را در دنیا و او در آخرت از شایستگان است". (بقره، 130)
چنان که از آیات دیگری نیز میتوان امکان این حقیقت را دریافت که انسان در هر دو جهان زیانکار و از نعمتها و لذایذ آن دو محروم باشد:
"خَسِرَ الدُّنْیَا وَالآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ؛ در دنیا و آخرت زیان کردند و این زیان آشکار است". (حج، 11)
در نهجالبلاغه آمده است که شخصی در حضور علی(علیهالسلام) از دنیا مذمّت کرد، آن حضرت خطاب به وی با لحنی تند که حاکی از مخالفت شدید وی با سخنان مذمّت کننده بود، فرمود: "ثکَلَتْکَ اُمُّکَ! چرا دنیا را مذمّت میکنی"، دنیا "متجر اولیاء الله" و محل پرورش و تکامل دوستداران خداوند است
و نیز در آیه دیگری آمده است که:
"لهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ برایشان در دنیا خواری، و برایشان در آخرت عذابی بزرگ است". (بقره، 114)
یعنی آن کسانی که مردم را از یاد خدا در مساجد بازمیدارند و سعی در ویرانی آنها دارند، مشمول خواری دنیا و عذاب بزرگ آخرت هستند.
در آیه دیگری چنین آمده است که:
"لَّهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ؛ برایشان (کسانی که مردم را از راه خدا بازمیدارند) محنتی است در زندگی دنیا و محنت آخرت سختتر است و نیست برایشان از (طرف) خداوند نگهبانی". (رعد، 34)
زندگی دنیا مذمّت ندارد؛ بلکه برخورد ما با دنیاست که میتواند صحیح یا غلط باشد؛ ولی از آنجا که متعلّق و موضوع برخورد انسانْ دنیاست، گاهی به تبع رفتار انسان، دنیا نیز مورد مذمّت و نکوهش قرار میگیرد؛ مذمتّی که در اصل به رفتار انسان تعلّق دارد، رفتار اختیاری انسان که موضوع اخلاق و متعلّق ارزش یا ضد ارزش اخلاقی قرار میگیرد. دنیا منهای رفتار انسان، از امور عینی است که اصولاً نمیتوانند موضوع اخلاق و ارزش و ضد ارزش قرار بگیرند.
بالأخره زیانکاریم یا سعادتمند؟!
نقطه اساسی انحراف از اینجا پیدا میشود که انسان بیش از این حدّ به دنیا توجه کند، نگران آن باشد، بدان دل ببندد، به طور مستقل و به خاطر خودش آن را مورد توجه قرار دهد و بدان اهتمام ورزد. چنین نگرش و دلبستگی، نشانه نادانی انسان و تاریکی دل وی خواهد بود؛ چرا که اگر انسان معرفت یابد که در واقع دنیا جای ماندن نیست، بلکه ماهیّت آن، ماهیت گذر است و ما پیوسته در آن سیر میکنیم به سوی جهانی که در آن ثبات و ابدیت حاکم است، به سوی قرار و زندگی جاودانی و ماندن، جایی که در ورای آن دیگر جایی نیست برای رفتن، به دنیا دل نخواهد بست.
"وَأَنَّ إِلَی رَبِّکَ الْمُنتَهَی؛ و این که (سیر و حرکت) به سوی پروردگارت پایان مییابد". (نجم، 42)
از سخنان فوق این نتیجه به دست میآید که زندگی در دنیا اشکالی ندارد؛ ولی دلبستگی به آن زیانبار و خطرناک است.
در نهجالبلاغه آمده است که شخصی در حضور علی(علیهالسلام) از دنیا مذمّت کرد، آن حضرت خطاب به وی با لحنی تند که حاکی از مخالفت شدید وی با سخنان مذمّت کننده بود، فرمود: "ثکَلَتْکَ اُمُّکَ! چرا دنیا را مذمّت میکنی"، دنیا "متجر اولیاء الله" و محل پرورش و تکامل دوستداران خداوند است.
زندگی دنیا مذمّت ندارد؛ بلکه برخورد ما با دنیاست که میتواند صحیح یا غلط باشد؛ ولی از آنجا که متعلّق و موضوع برخورد انسانْ دنیاست، گاهی به تبع رفتار انسان، دنیا نیز مورد مذمّت و نکوهش قرار میگیرد؛ مذمتّی که در اصل به رفتار انسان تعلّق دارد، رفتار اختیاری انسان که موضوع اخلاق و متعلّق ارزش یا ضد ارزش اخلاقی قرار میگیرد. دنیا منهای رفتار انسان، از امور عینی است که اصولاً نمیتوانند موضوع اخلاق و ارزش و ضد ارزش قرار بگیرند.
بخش قرآن تبیان
منبع :
سایت ایکنا