تبیان، دستیار زندگی
من نمی‌توانستم متنی جدی را که مربوط به این اتفاق بود، بنویسم؛ بنابراین تک‌داستان «بابا باتری‌دار می‌شود» را پیدا کردم، کمی تغییرش دادم و در وبلاگم گذاشتم و پس از گذشت چند روز متوجه شدم داستان مورد توجه قرار گرفته است و بعد از آن اقدام به چاپ کتاب کردم که
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پدری در آستانه مرگ

نقد «بابا باتری‌دار می‌شود»


من نمی‌توانستم متنی جدی را که مربوط به این اتفاق بود، بنویسم؛ بنابراین تک‌داستان «بابا باتری‌دار می‌شود» را پیدا کردم، کمی تغییرش دادم و در وبلاگم گذاشتم و پس از گذشت چند روز متوجه شدم داستان مورد توجه قرار گرفته است و بعد از آن اقدام به چاپ کتاب کردم که در مراسم سالگرد فوت پدرم کتاب به چاپ رسید.


پدری در آستانه مرگ

بابا باتری دار می شود /رضا ساکی/انتشارات گل آقا

«بابا باتری دار می شود» عنوان مجموعه داستانی است که به قلم «رضا ساکی» به رشته تحریر در آمده است . این مجموعه شامل یازده داستان کوتاه پیوسته و دنباله دار است  که با تصویر سازی زیبای «سلمان طاهری» در چهل و هشت صفحه و قطعی کوچک توسط انتشارات «گل آقا» به تازگی منتشر شده است .

رضا ساکی متولد سال 1359 در خرم آباد است . تحصیلاتش را در رشته ادبیات فارسی و در مقطع کارشناسی به پایان برده است . با نشریات مختلفی همچون گل آقا ، همشهری و جام جم همکاری داشته است . همچنین در شبکه های رادیویی به عنوان نویسنده  ، سردبیر و تهیه کننده ؛ برنامه های مختلفی را اجرا کرده است .

بابا معرفی می شود ، بابا آماده می شود ، بابا انحصار ورثه می شود ، بابا شکارچی می شود ،بابا یول برینر می شود ، بابا باتری دار می شود ، بابا مور‌مور می شود ، بابا گسل دار می شود ، بابا پنجاه پنجاه می شود ، بابا وب‌گرد می شود ، بابا محرمانه می شود . عناوین داستانهای کوتاه این مجموعه است که به زندگی پدری می پردازد که فراز و فرود یک زندگی کارمندی ساده را تجربه کرده است  و حالا  بعد از بازنشستگی با انواع و اقسام بیماریها دست و پنجه نرم می کند و در آستانه مرگ است .

مجموعه‌ی داستان طنز «بابا باتری‌دار می‌شود» رضا ساکی دوشنبه هفته‌ی پیش در چهل و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های دگر‌خند حوزه هنری توسط جلال سمیعی نقد شد.

رضا ساکی در این نشست درباره چگونگی نگارش این کتاب، اظهار کرد:‌ زمانی که پدرم فوت کرد، می‌خواستم مطلبی در وبلاگم بنویسم تا از دوستانم که در زمان مریضی پدر در کنارم بودند، تشکر کنم و همچنین خبر فوت ایشان را بدهم.

من نمی‌توانستم متنی جدی را که مربوط به این اتفاق بود، بنویسم؛ بنابراین تک‌داستان «بابا باتری‌دار می‌شود» را پیدا کردم، کمی تغییرش دادم و در وبلاگم گذاشتم و پس از گذشت چند روز متوجه شدم داستان مورد توجه قرار گرفته است و بعد از آن اقدام به چاپ کتاب کردم که در مراسم سالگرد فوت پدرم کتاب به چاپ رسید.

واقعیت این است که به قدری درگیر داستان تلخ و غم‌انگیز بیماری پدرم بودم که حتی فرصت نکردم بخواهم فرم خاصی به داستان‌ها بدهم و تنها دغدغه‌ام این بود که اگر کسی که بیماری مشابه پدرم را دارد، کتاب را بخواند، روی او تأثیر بدی نگذارم.

با چهار نفر که این بیماری را داشتند و کتاب را خوانده بودند، صحبت کردم و متوجه شدم رابطه خوبی با کتاب برقرار کرده‌اند و بازخورد‌ها نسبت به کتاب خوب بوده است.

من ظرفیت نوشتن بیش‌تر از این داستان را نداشتم و شاید اگر بیش‌تر می‌نوشتم، می‌توانستم به شخصیت‌های دیگر هم بپردازم و حتی خودم یک بار بیش‌تر «بابا باتری‌دار می‌شود» را نخوانده‌ام؛ چرا که داستان‌ها یادآور اتفاقات تلخی بود

ویراستار خوب خیلی جاها می‌تواند به نویسنده کمک بدهد و توصیه می‌کنم کسانی که می‌خواهند داستان خود را چاپ کنند، حتما با ویراستار خوب درباره آن صحبت کنند.

زمانی که نوشتن داستان به اتمام رسید، نمی‌دانستم با پایان آن چه کار کنم و درک و برداشت صحیح ویراستار بود که به من کمک کرد کتاب را این‌گونه به پایان برسانم.

در برخی از داستان‌های طنز به خودمان اجازه می‌دهیم که با هر ساختاری بنویسیم، پس از آن‌که داستان را چاپ می‌کنیم و منتقدین به زبان آن اعتراض می‌کنند، گفته می‌شود که داستان طنز است و ایرادی ندارد که چگونه نوشته شود؛ در صورتی که داستان طنز نیز باید از قواعد اصول داستانی پیروی کند.

جز کارکتر بابا در این کتاب کارکتری وجود ندارد و همه کارکتر‌ها در خدمت کارکتر بابا هستند؛ چرا که در این‌گونه بیماری‌ها کسی که بیمار می‌شود، باید مریضی خود را بپذیرد و پدرم آن‌قدر خوش‌ذوق بود که حتی به آدم‌های اطراف خود نیز روحیه می‌داد.

من ظرفیت نوشتن بیش‌تر از این داستان را نداشتم و شاید اگر بیش‌تر می‌نوشتم، می‌توانستم به شخصیت‌های دیگر هم بپردازم و حتی خودم یک بار بیش‌تر «بابا باتری‌دار می‌شود» را نخوانده‌ام؛ چرا که داستان‌ها یادآور اتفاقات تلخی بود.

پدری در آستانه مرگ

در ادامه، جلال سمیعی با ابراز خوشحالی از این‌که فاصله نگارش کتاب تا چاپ آن کوتاه بوده است، عنوان کرد: در وضعیتی که آثار مختلف بایگانی می‌شوند و مدت‌ها به چاپ نمی‌رسند، چاپ این کتاب با فاصله کم پس از نگارش، کار خوبی است.

خوشحال‌ام آقای ساکی در دوره بیماری پدرش، نویسندگی را فراموش نکرد و حتی از اتفاقات بدی که برایش رخ داد، طنز هم نوشت.

کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» زمینه‌های برون‌متنی و درون‌متنی زیادی دارد، زبان کتاب به لطف وجود ویراستار خوب آن، رضا شکراللهی، بوده و خیلی به‌روز و صمیمی نوشته شده است.

خیلی وقت‌ها اتفاق می‌افتد که نویسنده به قدری در قصه‌نویسی گرفتار فرم و ساختار می‌شود که قصه گفتن را فراموش می‌کند؛ اما در کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» راوی تنها خواسته است قصه بگوید و یکی از دلایلی که می‌توان کتاب را در یک ساعت خواند و خسته نشد، این است که در حال خواندن کتاب دچار دست‌انداز نمی‌شویم.

مسأله دیگر که باعث راحت و ساده بودن متن کتاب است، وبلاگ‌نویس بودن رضا ساکی است و تأثیر آن‌لاین نوشتن روی نوشته‌های او مشخص است.

به این دلیل که به اقلیم آقای ساکی نزدیک بودم، می‌دانم فرهنگی که در آن زندگی می‌کرده، چگونه بوده است. در داستان‌های کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» مخاطب پدر بیمار و شوخ‌طبعی را می‌بیند که دائم شوخی می‌کند و با کنایه با دیگران حرف می‌زند و این برگرفته از فرهنگ لری است.

قصه‌نویس بودن رضا ساکی در ادبیات طنز کشورمان مهم است، خیلی وقت است از قصه نوشتن در طنز فاصله گرفته‌ایم و تعداد کمی از طنزنویسان کار منظم طنز می‌کنند و همچنین تعداد کمی از آن‌ها آثار خود را به چاپ می‌رسانند و تعداد کمی نیز از این افراد قصه طنز می‌گویند. شرایط سیاسی و اجتماعی کشورمان و تغییرات سیاسی و اجتماعی که در 15 سال اخیر داشته است، نویسندگان را به سمت طنزهای ژورنالیستی برده است.

یکی از ویژگی‌های کتاب، وجود قصه در آن است و قصه‌نویسی طنز سنتی است که رو به فراموشی می‌رود.

به تازگی در سریالی که از تلویزیون پخش می‌شود، دیدم که یکی از شخصیت‌ها به خانمی که ام اس گرفته بود، گفت،‌ به خاطر کارهای بدی که کردی، این بیماری را گرفته‌ای و با خودم فکر کردم کسانی که این بیماری را دارند، حتما از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند.

پدری در آستانه مرگ

شرط لازم برای طنز خوب، پاکیزه نوشتن و رعایت عمومی طنز است.

خیلی مواقع پیش آمده که خیلی از طنزها ظرف خوش‌طبعی‌شان تنها در زمان خودشان جا داشته است. اگر طنز‌های خارجی را هم بخوانید، با طنز‌هایی ارتباط برقرار می‌کنید که بیش‌تر برای خودمان مصداق داشته باشد و کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» به لحاظ ماهیت و زمینه آفرینش، اثر کم‌یابی است.

فکاهی،‌ هجو،‌ هزل و ... هم بخش‌هایی از شوخ‌طبعی هستند؛ اما متأسفانه در کشورمان هر نوع شوخ‌طبعی را طنز می‌دانند ؛ در صورتی که این نوع نگاه اشتباه است.

کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» در عرصه طنز قرار می‌گیرد؛ چرا که اصل ماجرای کتاب خیلی تلخ است و رضا ساکی ماجرای تلخی را روایت می‌کند و از این بابت داستان‌هایش طنز است که تلخی‌های اتفاق‌افتاده را در داستان شیرین می‌کند.

تناقض‌ها در داستان زیاد دیده می‌شود و تناقض در خنده‌آفرینی بسیار مهم است و تکرار نیز یکی دیگر از عناصر طنزآفرینی و شوخی است که در داستان رضا ساکی زیاد استفاده شده است. همچنین قصه کتاب به مقدار قابل توجهی از انعکاس شرایط اجتماعی سخن می‌گوید.

این انتخاب باعث شده که کتاب به لحاظ ساختار روایت در بخش‌هایی بلاتکلیف باشد.

ما در حوزه‌هایی از زندگی آدم‌ها که مربوط به فیزیک آن‌ها می‌شود و در اختیار خودشان نیست، حق نداریم شوخی کنیم. این مسأله مهمی است که در خیلی از آثار طنز و حتی روابط اجتماعی‌مان رعایت نمی‌شود.

کارکتر‌های دیگر در کتاب «بابا باتری‌دار می‌شود» پرداخت نشده‌اند و تمام تمرکز نویسنده بر روی شخصیت بابا‌ست و این موضوع یکی از ضعف‌های کتاب محسوب می‌شود.

این‌که تجربه واقعی را بتوان به روایت طنزآمیزی تبدیل کرد، مهم است و نوشتن چنین کتاب‌هایی خیلی سخت است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری دانشجویان ایران، لوح