مدها تکرار می شوند
نحوه ورود مد به ایران به سال 1321 برمیگردد؛ زمانی كه زینت جهانشاه همراه همسرش وقتی از سوئیس به ایران برگشت، یك سال بعد، خیاطخانه خود را در خیابان امیریه راه اندازی كرد و با همراهی پنج كارگر هر آنچه در سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود، به خانمهای تهرانی عرضه كرد. جهانشاه برای این كه مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز كار او، برای نخستین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاطخانه خود را با یك نمایش مد لباس افتتاح كرد.
هنگامی که سراغ آلبومهای گذشته میرویم، باور نمیكنیم كه چگونه پدرها و مادرهای ما بیست، سی سال پیش، از چنین پوششهایی استفاده میكردند.
مانتوهای گشاد با اپلهای بزرگ كه هر كدام به اندازه 5 سانتیمتر به حجم شانهها میافزود. امروز دیگر نه تنها جذابیتی برای ما ندارد كه قدری خنده دار به نظر میرسد و گاه گمان میكنیم چه كسی امروز جرأت میكند چنین لباسهایی را به تن كند.
البته ناگفته نماند كه گاهی نوجوانها و جوانها به وقت ورق زدن عكسهای قدیمی، لباسهایی را به تن پدر و مادر خود میبینند كه به سلیقه امروز بسیار نزدیك است و با اعتراض به آنها میگویند كه چرا این لباسها را دور ریختهاند. آن لباسها دوباره مد شده است. مد، فرزند هنر و تنوعطلبی است كه چند سال یك بار در شیوه پوشش افراد یك جامعه ایجاد میشود و ناشی از حس تنوعطلبی جنس بشر است؛ همان حسی كه شاید در قرنها زندگی روی این كره خاكی انسان را برای اقناع آن به سمت هنر كشانده است.
در همین زمینه، تهمینه مفیدی در جام جم نوشته است: شاید به همین دلیل است كه وقتی انسان برای نخستین بار آهن را كشف كرد، به جای ساختن ابزارهای نو، نخست از آن به عنوان مادهای رنگی در نقاشی دیواری و ترسیم نقوش روی تن خود و رنگ آمیزی گیسوانش بهره گرفت. كشف مس، پی بردن به قدرت چكشخوری این فلز و امكان ساخت اشیا با آن نیز پیش از این كه به ساخت ظروف بینجامد، در شكل مهرههای گردنبند ظاهر شد.
مد، فرزند هنر و تنوعطلبی است كه چند سال یك بار در شیوه پوشش افراد یك جامعه ایجاد میشود و ناشی از حس تنوعطلبی جنس بشر است؛ همان حسی كه شاید در قرنها زندگی روی این كره خاكی انسان را برای اقناع آن به سمت هنر كشانده است
وقتی میل به آفرینش و تنوعطلبی در آدمی پدید آمد، فرزندان بسیاری زایید كه یكی از آنها مد نام گرفت و مد بود كه رفتهرفته ردپایی بزرگ برای پیروی از خود در كشورها بر جای گذاشت. این روزها فروشگاههای بزرگ و رنگارنگ، طراحان بزرگ و برندهای مطرح، مجلههای لباس و عكاسهای دنیا، دست به دست هم دادهاند تا مد را به صنعتی غولپیكر تبدیل كنند.
ساناز صادقی، طراح لباس در تعریف مد میگوید: مد، پدیدهای اجتماعی و خاص جامعه است كه شامل خلق، معرفی، تبلیغ، تولید انبوه و تقاضای جدید میشود. بهرهبرداری نظام سرمایهداری از رواج مد، منجر به تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی در كشورهای مخاطب میشود.
ورود مد به ایران همزمان با آغاز مشروطهخواهی و تمایل به تجددگرایی در میان مردان و تغییر ظاهر آنها صورت گرفت و شاید بتوان گفت مد در ایران با علاقه مردان به تغییر آغاز شد.
نحوه ورود مد به ایران به سال 1321 برمیگردد؛ زمانی كه زینت جهانشاه همراه همسرش وقتی از سوئیس به ایران برگشت، یك سال بعد بود که خیاطخانه خود را در خیابان امیریه راه اندازی كرد و با همراهی پنج كارگر، هر آنچه در سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود، به خانمهای تهرانی عرضه كرد. جهانشاه برای این كه مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز كار او، برای نخستین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاطخانه خود را با یك نمایش مد لباس افتتاح كرد. او در خیاطخانه خود در تهران، طرحهای خود را كه مجموعهای از ایدههایش بود در معرض فروش خریداران گذارد.
امروز دیگر طراحان اثر تازهای برای خلق ندارند و مجبورند مدام به سراغ گنجینه لباسهای قدیمی بروند و با تغییراتی دوباره آنها را وارد چرخه مد كنونی كنند و به همین دلیل است كه هر چند سال یك بار، شاهد تكرار مدهای متفاوتیم.
همچنین از آنجا كه فضای خیاط خانه كاملا زنانه بود، مانكنهای زن از میان دوستان و آشنایان برای نمایش لباسها برگزیده شدند و به نوعی تبدیل به نخسین برند غیررسمی ایران در تولید پوشش منحصر به فرد شد. به هر حال، امروزه تب رنگها و طرحهای گوناگون در هر فصل و سال، سبب میشود طراحان لباس، همه ابتكار خود را برای پیروزی در میدان رقابت و جذب مخاطبان بیشتر به كار ببندند.
ویترینهای فروشگاههای لباس در ایران نیز از این قاعده مستثنا نیستند و در هر فصل فضای شهری به واسطه پوشش مردم تغییرات چشمگیری میكند؛ تغییراتی كه هرچند در ظاهر جدید و تازه به نظر میآید، ولی با كمی دقت میتوان رد پای مدهای قدیم و كهنه را نیز در آن یافت؛ نظیر شلوارهای پاچهگشاد كه در دورهای كاملا بورس بود و تمام جوانان از آن پیروی میكردند، پس از مدتی كه از رونق افتاد و كارایی خود را از دست داد، دوباره به فاصله یك دوره نسبتا طولانی، وارد پوشش نسل بعدی شد.
صادقی در مورد علت چنین تغییراتی كه در پوشش و نوع لباس مردم به وجود میآید، میگوید: مد عمومی دنیا بر اساس یك رنگ تغییر نمیكند، چرا كه با فرا رسیدن هر فصل برندهای متفاوت، طرحها و رنگهای منحصر به فردی را آماده میكنند و میزان استقبال از این طرحها بنا بر سبك زندگی، نیاز و الگوی جامعه متفاوت است.
وی با اشاره به سیر دورانی مد میافزاید: مد هر چند سال یك بار دوباره به جایگاه اولیه خود بازمیگردد، با این تفاوت كه این بازگشت با توجه به ذایقه روز جامعه كمی تغییر میكند. مثلا این روزها پوشیدن شلوارهای پیلهدار و فاق بلند و آرایش موی ساده كه در دهه 70 اروپا متداول بود، بار دیگر وارد چرخه مد شده و طرفداران بسیاری نیز پیدا كرده است.
آزاده صادقزاده، طراحی كه آثارش تلفیقی از طرحهای تمدن گذشته ایران با نیازهای مدرن امروز است، نیز درباره این تغییرات مد میگوید: امروز دیگر طراحان اثر تازهای برای خلق ندارند و مجبورند مدام به سراغ گنجینه لباسهای قدیمی بروند و با تغییراتی دوباره آنها را وارد چرخه مد كنونی كنند و به همین دلیل است كه هر چند سال یك بار، شاهد تكرار مدهای متفاوتیم.
وی در عین حال میافزاید: امروزه بیشتر طراحان لباس برای پرهیز از تكرارهایی كه باعث از بین رفتن شور و شوق مخاطب میشود، بیشتر تمركز خود را صرف تلفیق رنگ و پارچههای گوناگون میكنند.
غیر از لباسها و مدهای تكراری كه بسیاری از آنها قابل پوشش است، در دنیای غرب بسیاری از طرحها و مدهای جدید كه به بازار عرضه میشود، نه تنها قابل پوشش نیست، بلکه از نظر ما مورد تمسخر نیز قرار میگیرد؛ مدهای عجیب و غریبی كه واقعا هدف از خلق آن برای ما مبهم و ناشناخته است، اما برای صاحبان آن درآمدهای كلانی به همراه دارد.
صادقزاده درباره این طرحهای عجیب و غریب میگوید: عموما طراحان غربی برای ستارههای گوناگون اینگونه لباسهای غیرمتداول را طراحی میكنند كه در سطح عموم مردم طرفدار ندارد و حتی مورد تمسخر قرار میگیرد.
تغییراتی كه هرچند در ظاهر جدید و تازه به نظر میآید، ولی با كمی دقت میتوان رد پای مدهای قدیم و كهنه را نیز در آن یافت؛ نظیر شلوارهای پاچهگشاد كه در دورهای كاملا بورس بود و تمام جوانان از آن پیروی میكردند، پس از مدتی كه از رونق افتاد و كارایی خود را از دست داد، دوباره به فاصله یك دوره نسبتا طولانی، وارد پوشش نسل بعدی شد.
طراحان غربی بر این باورند که بهره گیری از برندهای مشهور بر اعتبار آنها میافزاید و همین طور سبب افزایش مشتریان آنها میشود؛ لباسهایی كه از نظر فرهنگ ما كاملا مطرود تلقی میشود و تنها در فرهنگ غرب طرفدار دارد.
ایران یكی از بسترهایی است كه در ده سال گذشته طراحان ترك همه تلاش خود را در جذب مخاطبان جوانش به خرج دادهاند و میتوان گفت بسیار موفق بودهاند؛ نظیر تولید مانتوهایی كه جوانان و نوجوانان ایرانی به سمت خرید آن كشیده میشوند؛ مانتوهایی كه هم ورود آن به كشور راحتتر است و هم در مقایسه با برندهای مطرح اروپایی قیمت و ظاهر مناسبی دارند.
با این همه، گرایش به مدهای گوناگون گاهی با عوارضی چون ناهماهنگی با فرهنگ یك جامعه روبهرو میشود كه عموما این شكل از پوشش هرچند برای جوانان جذاب است، اما موقعیت و نگاه كلی جامعه آن را برنمیتابد.
جواهری، طراح لباس در این باره تأكید كرد: ظهور بعضی مدها نظیر پوشیدن شلوارهای پاره پوره، پیشینهای به اندازه یك طومار دارد. شاید نخستین بار این پانكها و هیپیها بودند كه با گرایشهای گوناگون و نظریات و عقاید متفاوت، پوشش خود را نیز تغییر دادند. اما مد شدن دوباره این شلوارها و استفاده جوانان ایرانی، شاید پاسخی به حس تنوعطلبی آنها باشد، اما با عرف و فضای عمومی جامعه ما تناسبی ندارد.
بخش اجتماعی تبیان
منبع : تابناک