راهکارهای رهایی از سوءظن و بدبینی
یکی از نکاتی که در بحث بدگمانی مطرح میباشد این است که گناه بدگمانی در خود گناه بزرگ غیبت یا بدگویی افراد نسبت به یکدیگر را نیز در بر دارد .
بستری برای بدگمانی
غیبت بستر ساز بدگمانی است. زیرا غیبت کننده که وارد حریم خصوصی دیگران میشود. سستیها و کاستیهای اخلاقی و اعتقادی آنان را آشکار میسازد، بی تردید این حرکت بدخواهانه ، شک و بدبینی انسانها نسبت به یکدیگر را فراهم میسازد. از این روست که خداوند، ایمان آورندگان را به اجتناب از گمانهای بی جا و تجسس در احوال شخصی و نیز غیبت یکدیگر فرا میخواند.
«یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسوا و لا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لم اخیه میتا فکرهتموه و اتقوا الله ان الله تواب رحیم ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها ، گناه است و جاسوسی مکنید، و بعضی از شما غیبت بعضی نکنند: آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن کراهت دارید (پس) از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است.»
چنان که گفتارها و کردارها نشان میدهد، به میزانی که غیبت در جامعه مسلمانان رواج مییابد، گستره بدگمانی آنان در روابط اجتماعی پدیدار خواهد گشت، به سخنی دیگر، تحقیر دیگران از رهگذر بدگویی و غیبت ، سبب میشود که حیثیت و آبروی آنان دست خوش تباهی و نابودی قرار گیرد. آیا در چنین فضایی بیگانه با اعتماد و اتکا به یکدیگر میتوان تعامل مثبت و فزایندهای داشت؟
این آیه شریفه، با ذکر «اخیه» (برادرش) ، مخاطب را متوجه روابط ایمانی و تنگاتنگ جامعه دینی میسازد و او را به رعایت حقوق برادران مؤمن بر یکدیگر وامی دارد.
پرسش خداوند درباره خوردن گوشت برادر مرده!
پرسش خداوند درباره خوردن گوشت برادر مرده! که نمودار نفرت آمیز بودنِ غیبت نزد خدا و پیامبر است. به دست میدهد که بدگوییهای پنهانی درباره ایمان، اخلاق ، شمایل و مسایل شخصی مردم، زمینه ساز بدگمانی است، بنابراین میتوان این بهره را گرفت که شهروندان در صورت فاصله گرفتن از غیبت به اعتماد و احترام متقابل دست یافته و حریم یکدیگر را پاس خواهند داشت، تأمل در مفاهیم آیه یاد شده به دست میدهد که سوء ظن افراد که بسا دلیل موجهی ندارد ، آنان را به جاسوسی و تجسسهای ناروا و بدگوییهای زیان بار میکشاند. زیرا کسانی به حریم و حرمت دیگران تجاوز میکنند و آبرو و اعتبار اجتماعیشان را از بین میبرند که بر پایه پنداری بی اساس، ذهنیت منفی خود را شکل بخشیدهاند.
شعار اساسی اسلام؛ سوء ظن به خود و حسن ظن به دیگران
امام علی(علیه السلام) میفرماید: مؤمن شب صبح نمیکند و صبح را به شب نمیرساند مگر آن که به نفس خود بدگمان است و پیوسته از او عیب جویی میکند و زیادتر از آن چه نموده است از آن میطلبد.
در سخن فوق به صراحت معنای سوء ظن به خود بیان شده است. بدبینی به خود، یعنی خود را همواره مقصر دیدن و مغرور نشدن و خود را برتر از دیگران ندیدن اگر این سوء ظن به خود حاصل شد قطعاً حسن ظن به دیگران نیز محقق خواهد شد وقتی کسی به خود بدبین باشد به دیگران خوش بین خواهد بود .
از این رو امام علی(علیه السلام) میفرماید: خوشا به حال کسی که عیبهایش او را از عیبهای دیگران باز دارد.
دیده زعیب دگران کن فراز صورت خود بین و در او عیب ساز
اسلام به این دو امر توصیه فراوان دارد تا از یک سو از ابتلا به عجب و خود بینی پیشگیری گردد و از سوی دیگر امنیت فکری افراد جامعه تأمین گردد. خوش بینی به دیگران، به معنای عمل آنها را حمل بر صحت کردن و توجیه نمودن. همان طور که امام علی(علیه السلام) فرمودهاند: اعمال برادرت را بر بهترین وجه حمل کن مگر آن که حجت و دلیلی برای تو پیدا شود که راه توجیه را ببندد و هرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده است بدگمان مباش در صورتی که میتوانی آن را به صورت خوبی توجیه کنی.
راهکارهای رهایی از سوءظن و بدبینی
ممکن است گفته شود که گمان خوب یا بد یا به اصطلاح مثبت نگری یا منفی نگری امری اختیاری نیست بنابراین چگونه میتوان از آن جلوگیری کرد؟ در همین راستا توصیاتی از سوی بزرگان دین بیان گردیده که به اختصار عبارتند از:
1) منظور از نهی از سوءظن، نهی از ترتیب اثر دادن به آن است یعنی هرگاه گمان بدی نسبت به شخصی مسلمان در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچکترین اعتنایی به آن کرد، یعنی نحوه تعامل خود را تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد میباشد.
2) انسان میتواند با تفکر روی مسائل مختلف گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب که در راههای حمل قول یا فعل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و کمکم بر گمان بد غلبه کند بنابراین گمان بد چیزی نیست که همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد.
3) پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم و نامتعادل، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگیهای اخلاقی ایشان تأثیر میپذیرد و کمکم به افراد خوبی که با او همرنگ و همعقیده نیستند بدبین میشود.
4) کنترل مجاری ادراکات، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسئول دانسته و میفرماید: " و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا : (اسراء/??) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسئولند."
اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم میبینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنیها و شنیدنیهای ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواستها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وساوس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.
5) توجه به آثار بد منفی نگری و سوء ظن و دقت در آیات و روایاتی که سوء ظن را تقبیح کرده و به حسن ظن تشویق نمودهاند. شایان ذکر است که هیچکس نباید کاری کند که مردم به او سوء ظن پیدا کنند. و سخن پایانی اینکه از بارزترین نشانههای نابسامانی روحی و روانی سوء ظن و بدگمانی است هم چنانکه در حدیث صحیح به روایت امام مسلم از پیامبر آمده است که فرمودند: «ایاکم و الظن فإن الظن أکذب الحدیث» از ظن و گمان پرهیز کنید زیرا که ظن و گمان دروغترین سخنان است.
فرآوری : زهرا اجلال
گروه دین تبیان
منابع :
پایگاه آفتاب
پایگاه عرفان
خبرآنلاین