تبیان، دستیار زندگی
حضرت رضا علیه السلام فرمود: اگر چه مى دانم جواب را از من نمى پذیرى و معتقد به امامت من نخواهى شد، ولى آنچه مى خواهى ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پسر و پدر یكى هستند


حضرت رضا علیه السلام فرمود: اگر چه مى دانم جواب را از من نمى پذیرى و معتقد به امامت من نخواهى شد، ولى آنچه مى خواهى ، سؤ ال كن تا حجّت برایت تمام شود؟

گفت : مردى هنگام مرگش وصیّت كرد كه هر كدام از غلامان و كنیزان من قدیمى تر از دیگران باشد، او را در راه خدا آزاد كردم ، تكلیف چیست ؟


پسر و پدر یکی هستند

مرحوم شیخ صدوق و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:

شخصى به نام ابن ابى سعید مكارى ، روزى از روزها به محضر مبارك امام رضا علیه السلام شرفیاب شد؛ و عرضه داشت : آیا خداوند، قدر و منزلت تو را بدان جا رسانده كه آنچه را پدرت ادّعا مى كرد تو نیز ادّعا كنى ؟!  حضرت فرمود: تو را چه شده است ؛ و این چه برخورد و چه سخنى است ؟!

خداوند چراغ عمرت را خاموش كند و فقر و تنگ دستى و پریشانى را به خانه ات داخل گرداند.

آیا ندانسته اى كه خداوند متعال به عُمران ، وحى فرستاد كه تو را فرزندى پسر عطا مى نمایم و حضرت مریم را به او داد؛ و به مریم ، عیسى سلام اللّه علیهما را عنایت كرد و سپس فرمود: عیسى و مریم در حكم یك تن هستند؟

آن گاه افزود: و من نیز در شاءن و منزلت ، همچون پدرم مى باشم ؛ و هر دو یكى هستیم .

ابن ابى سعید گفت : سؤ الى دارم ؟  حضرت رضا علیه السلام فرمود: اگر چه مى دانم جواب را از من نمى پذیرى و معتقد به امامت من نخواهى شد، ولى آنچه مى خواهى ، سؤ ال كن تا حجّت برایت تمام شود؟

گفت : مردى هنگام مرگش وصیّت كرد كه هر كدام از غلامان و كنیزان من قدیمى تر از دیگران باشد، او را در راه خدا آزاد كردم ، تكلیف چیست ؟

حضرت فرمود: خداوند متعال در قرآن فرموده است : حتّى عاد كالعرجون القدیم هر كدام شش ماه از مدّت مملوكیّت او گذشته باشد قدیم و آزاد است .

ابن ابى سعید مكارى سخنان حضرت را نپذیرفت ؛ و از مجلس بیرون رفت ؛ و پس از آن به فقر و فاقتى سخت مبتلا شد و طولى نكشید كه چراغ عمرش نیز خاموش شد.


بخش حریم رضوی