نکات باقی مانده درباره خرید سهام
در ادامه مباحث قسمت قبلی ، در این قسمت هم نکاتی مطرح می شود و به علاوه به سوالاتی که توسط شما مطرح شده پاسخ می دهیم
در مقاله قبلی 6 نکته از نکاتی را که هنگام خرید سهام باید در نظر داشت را بیان کردیم و گفتیم که :(سرمایه گذار با خرید یک ورقه بهادار، ریسک میپذیرد و بازده به دست میآورد پس مهمترین عواملی که در تصمیم گیری برای خرید اوراق بهادار موثر است، بازده و ریسک آن در مقایسه با سایر فرصتهای سرمایه گذاری است. به همین ترتیب، بازده و ریسک هر ورقه بهادار، قابل مقایسه با سایر اوراق میباشد).
به عبارتی، هدف سرمایه گذار منطقی این است، که از میان اوراق بهادار، ورقه بهاداری را انتخاب کند که در صورت داشتن ریسک مساوی، نسبت به سایر اوراق بیشترین بازدهی را داشته باشند.
با توجه به منطق یاد شده، برخی نکات که میتوانند در انتخاب یک ورقه سهم از میان اوراق بهادار موجود، موثر باشند از این قرار است.
1. قابلیت نقدشوندگی.
2. تعداد سهام در دست عموم.
3. ترکیب سهامداران.
4. سود آوری.
5. ثبات نسبی سودآوری.
6. بافت مالی شرکت.
این 6 مورد را به تفضیل در مقاله قبلی توضیح دادیم و حالا نکات بعدی :
7. نسبت سود تقسیمی هر سهم.
نسبت سود تقسیمی هر سهم، از تقسیم سود نقدی هر سهم، به سود هر سهم به دست میآید.در میان شرکتهایی که سود سهام نقدی اعلام میکنند، آن شرکتی مطلوبتر است که سود سهام خود را سریعتر از دیگران میپردازد.
تفاوت سود نقدی هر سهم و سود هر سهم، مواردی از جمله مالیات، اندوخته قانونی، سایر اندوختهها و سود و زیان انباشته را در بر میگیرد. گرچه در نظریه، تفاوت زیادی بین شرکتی که سود نسبتا بالایی تصویب میکند و شرکتی که سود کمی از درآمد خود را تقسیم مینماید وجود ندارد. در عمل به دلیل جو حاکم بر بازار به ویژه از طرف کسانی که به درآمد سهام اتکای زیادی دارند، عرضه سهام شرکتهایی که سود سهام کمی تعیین میکنند، زیاد شده و موجبات افت قیمت آن سهام در بازار را فراهم مینمایند.
از این رو در شرایط تساوی سایر عوامل، شرکتهایی که نسبت سود تقسیمی بالاتری دارند نسبت به سایر شرکتها از موقعیت بهتری برخوردارند.
گفتنی است که نباید این نسبت در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد، به عبارتی ارقام یک سال را نمیتوان مبنای صحیحی برای قضاوت نسبت به عملکرد همیشگی شرکت قرار داد. ممکن است سیاست شرکت در سالی اقتضا کند که نسبت سود تقسیمی بالایی وضع شود، اما در سایر سالها این نسبت رقم پایینی باشد. برای قضاوت صحیح در مورد سیاست تقسیم سود شرکت، باید روند تقسیم سود در چند سال گذشته شرکت را مورد بررسی قرار داد؛ و به استناد آنها نحوه تقسیم سودهای احتمالی سالهای آینده را برآورد کرد.
8.ارزش ویژه هر سهم. ارزش ویژهی هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام: (سرمایه + اندوختهی طرح و توسعه + اندوختهی قانونی + اندوختهی احتیاطی + سایر اندوختهها + سود انباشته) به تعداد سهام منتشره، به دست میآید و در مقایسه با ارزش اسمی هر سهم سنجیده میشود. هرچه ارزش ویژهی هر سهم از قیمت اسمی سهام بیشتر باشد، سهام آن شرکت از موقعیت و استحکام بالاتری برخوردار است. ارزش ویژهی هر سهم (سرمایه + اندوخته طرح و توسعه+اندوخته قانونی+ اندوخته احتیاطی + سایر اندوختهها + سود انباشته) / تعداد سهام منتشره. 9. مهلت و تاریخ پرداخت سود سهام.
10. انتشار مستمر اطلاعات و اخبار نسبی.
در صورتی که شرکتها در ارائه اطلاعات شفاف مالی و یا هر گونه اخبار در زمینه وضعیت شرکت به سهامداران نهایت تلاش را نمایند، سهامداران با داشتن اطلاعات کافی میتوانند اقدام به خرید و فروش سهام نمایند. 11. عمر شرکت و میزان استهلاک ماشین آلات.
هدف سرمایه گذار منطقی این است، ورقه بهاداری را انتخاب کند که در صورت داشتن ریسک مساوی، نسبت به سایر اوراق بیشترین بازدهی را داشته باشند.
12. نوع شرکت و صنعت مربوطه.
در هر برهه از زمان با توجه به شرایط اقتصادی کشور و خطمشی اعلام شده توسط دست اندرکاران اقتصادی، و سیاستهای دولت، میتوان شاهد تأثیرگذاری بر روی صنایع مختلف بود. چرا که تقاضای بازار را تغییر میدهند و تقاضای ایجاد شده در بازار برای کالاهای تولید شده در شرکتهای تولیدی و صنعتی در سودآوری آن شرکتها نقش بسزایی دارد.
به عنوان مثال، شرکتی که عرضه کننده انحصاری کالای خاصی در یک بازار باشد میتواند قیمتی انحصاری و بالاتر از هزینه بنگاه برای کالای خود تعیین کند، در نتیجه سود بنگاه را افزایش دهد. یا دولت میتواند به منظور حمایت از صنایع داخلی، بر روی کالاهای مشابه خارجی تعرفه و حقوق گمرکی نسبتا زیادی را وضع کند و یا در مواردی ممنوعیت ورود اقلام نماید. در چنین شرایطی تقاضا برای محصولات داخلی افزایش مییابد و پیش بینیهای فروش و سودآوری شرکت تحقق مییابد.
13..اقتصاد کلان و عوامل سیاسی – اجتماعی.
رویدادهای سیاسی و اجتماعی و پیش بینی احتمال تأثیر هر یک از آنها بر اقتصاد کشور و همچنین عوامل اقتصاد کلان (کل سیستم اقتصادی کشور) میتواند در تصمیم گیری سهامدار در خرید و فروش سهام نقش عمدهای داشته باشد.
دامنهی این عوامل بسیار متنوع است و طیف گستردهای را در بر میگیرد. عواملی مانند نرخ تورم، بیکاری، اشتغال، سبد مصرفی خانوار، توزیع درآمد و ...برخی از عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر وضعیت بازار سهام است.
همچنین عوامل سیاسی-اجتماعی مانند بروز تنشها و آشوبها، رخدادهای مهم سیاسی ... نیز به نوبهی خود بر اوضاع عمومی بازار سهام میتواند حائز اثرات مثبت یا منفی باشد.
گفتنی است دو عامل نوع صنعت و اقتصاد کلان عوامل بیرونی هستند که غالبا شرکتها و خود بورس بر آنها کنترلی ندارند و مابقی عوامل یاد شده، عوامل درونی شرکتها به شمار میآیند.
پاسخ به سؤالات شما که در مقاله قبل پرسیدید :
تفاوت سهام با نام و بی نام.
سهام با نام سهامی هستند که در ورقهی سهام نام دارنده آن ذکر شده است و انتقال و فروش آن باید در دفتر سهامی که در شرکت موجود است ثبت شود، یعنی فروشنده و خریدار پس از تصمیم گیری مبنی بر داد و ستد سهم باید در محل شرکت حاضر شده و سهام را منتقل کرده و مشخصات دارنده جدید سهام در دفتر قید شود. این سهام امنیت بیشتری دارد اما خرید و فروشان به دلیل داشتن مراحل ثبت کندتر است. در مقایسه، سهام با نام به سرعت منتقل شده اما در این سهام چون نام دارنده آن قید نشده، در دست هر کس باشد، آن فرد صاحب سهم شمرده میشود مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. معمولا شرکتهایی سهام با نام منتشر میکنند که میخواهند شرکای خود را بشناسند. این سهام قابل تبدیل به یکدیگر نیز هستند.
چگونه از شهرستان در بورس شرکت کنید:
برای سرمایه گذاری در بورس، ابتدا باید کد معاملاتی داشته باشید. سپس باید شرکت کارگزاری انتخاب کنید و بعد با مراجعه به شرکت و واریز وجه به حساب شرکت و... اقدام به خرید سهم کنید. در بعضی شهرستانها نیز کارگزار بورس وجود دارد. مانند اصفهان، مشهد، شیراز.
در مقاله بعدی به تفضیل راجع به ایجاد کد معاملاتی و نحوه شرکت در بورس توضیح میدهیم.
زینب سادات لواسانی
بخش اقتصاد تبیان
لینک مرتبط: