متن كامل نامه احمدىنژاد به بوش

شب گذشته خبرگزاریهای جهان متن كامل نامه محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری اسلامی ایران به جورج بوش، رئیسجمهور آمریكا را منتشر كردهاند. ظاهراً پیش بینی مطلب " نامه پرماجرا... " در مورد زمان معلوم شدن بعضی مجهولات، پیش بینی بدی نبوده است!
خبر ارسال این نامه، بیش از محتوای آن در رسانههای جهان بازتاب داشته است. شاید به این دلیل که این اولین ارسال نامه از بالاترین مقام اجرایی ایران به رئیسجمهور آمریكا پس از 27 سال است. ظاهراً كاخ سفید اعلام كرده كه قصد ندارد پاسخی به نامه رئیسجمهور ایران بدهد كه تحلیلگران، در این مورد نظرات مختلفی دارند که شاید در آینده به آن پرداختیم. فعلاً اینجا را بخوانید:
متن كامل نامه احمدىنژاد به بوش
«آقاى جورج بوش
رئیس جمهور ایالات متحده آمریكا
براى مدتى است كه من فكر مىكنم چگونه كسى مىتواند تناقضات غیرقابل انكارى را توجیه كند كه در فضاى بینالمللى وجود دارد كه همچنان به طور مداوم درباره آنها به ویژه در گردهمایىهاى سیاسى و در میان دانشجویان دانشگاهها بحث و تبادل نظر مىشود. بسیارى از سؤالات بى پاسخ مانده اند. اینها مرا وادار كرده است تا به بحث درباره برخى از تناقضات و سؤالات با این امید كه بتواند فرصتى را براى اصلاح و جبران آنها فراهم كند بپردازم.
آیا كسى مىتواند پیرو عیسى مسیح (ع) پیامبر بزرگ خدا باشد،
احساس التزام به احترام به حقوق بشر كند،
لیبرالیسم را به عنوان مدلى از تمدن ارائه كند،
مخالفت كسى را با اشاعه سلاحهاى هستهاى و سلاحهاى كشتارجمعى اعلام كند،
«جنگ با ترور» را شعار خود بسازد،
و در آخر،
به سوى استقرار جامعه بینالمللى واحدى رود- جامعهاى كه مسیح و پارسایان زمین روزى بر آن فرمانروایى كنند- اما در عین حال، كشورهایى را مورد حمله قرار دهد؛ جانها، شهرت و مایملك مردم را نابود كند و فرصت اندكى را ایجاد كند و اجازه دهد جنایتكاران، شهرى كوچك یا براى مثال كل یك روستا یا شهر را به آتش بكشند،
یا به دلیل احتمال وجود سلاحهاى كشتارجمعى در كشورى آن كشور اشغال شود، حدود یكصد هزار تن در آن كشته شوند، منابع آبى، كشاورزى و صنعتى اش نابود شوند، نزدیك به 180 هزار نیروى خارجى در آن مستقر گردند، حرمت حریمهاى خانه شهروندان را بشكند و كشور را شاید 50 سال به عقب بازگرداند. به چه قیمتى؟ صدها میلیارد دلار از خزانه یك كشور و چندین كشور مشخص دیگر خرج مىشود و دهها هزار تن از مردان و زنان جوان به عنوان نیروهاى اشغالگر در وضعیتى آسیب پذیر دور از خانواده و عزیزانشان قرار مىگیرند، دستانشان به خون دیگران آلوده مىشود، مجبور هستند كه فشار روانى بسیارى را تحمل كنند كه هر روزه برخى از آنها را به خودكشى وادار مىكند و برخى آنها را با افسردگى به خانه بازمى گرداند و آنها با انواع بیمارىها و ناراحتىها دست و پنجه نرم مىكنند. در حالى كه برخى از آنها نیز كشته شده و اجسادشان به خانوادههایشان بازگردانده مىشود.
در چارچوب وجود سلاحهاى كشتارجمعى، این تراژدى به غرق شدن ملت كشور اشغال شده و كشور اشغالگر مىانجامد. سپس مشخص مىشود كه هیچ سلاح كشتارجمعى وجود نداشته است كه بر اساس آن اقدام را آغاز كرد.
البته صدام یك دیكتاتور جنایتكار بود. اما جنگ براى سرنگون كردن او به راه انداخته نشد. هدف اعلام شده جنگ، یافتن و نابود كردن سلاحهاى كشتارجمعى بود. او در راستاى هدفى دیگر سرنگون شد. با این حال مردم منطقه از این بابت خوشحالند. این را خاطرنشان مىكنم كه در خلال سالهاى بسیار جنگ علیه ایران، صدام از سوى غرب مورد حمایت قرار گرفت.
آقاى رئیس جمهور،
احتمالاً مىدانید كه من یك آموزگارم. دانشجویان من از من مىپرسند كه این دست اقدامات چگونه با ارزشهاى اعلام شده در ابتداى این نامه و اداى وظیفه در قبال سنن عیسى مسیح(ع) پیامبر صلح و بخشش، تطبیق دارد.
زندانیانى در خلیج گوانتانامو وجود دارند كه محاكمه نشده اند، حقوق قانونى شان سلب شده، خانوادههایشان نمى توانند آنها را ببینند و آشكارا در سرزمینى غریب خارج از كشور خودشان نگهدارى مىشوند. هیچ نظارت بینالمللى بر وضعیت و سرنوشت آنها وجود ندارد. كسى نمى داند كه آیا آنها زندانى، زندانى جنگى، متهم یا جانى هستند.
بازرسان اروپایى وجود زندانهاى مخفى را در اروپا تایید كرده اند. من نمى توانم آدم ربایى شخصى و بردن آن مرد یا زن به زندانهاى مخفى را با اصول هیچ سیستم حقوقى ارتباط دهم. براى آن موضوع من نمى توانم درك كنم كه چگونه چنین اقداماتى مطابق با ارزشهاى مطرح شده در ابتداى این نامه به طور مثال، آموزههاى عیسى مسیح(ع)، حقوق بشر و ارزشهاى لیبرال مرتبط است؟
افراد جوان، دانشجویان دانشگاهها و مردم عادى سؤالات بسیارى را درخصوص پدیده اسرائیل دارند. من مطمئنم كه با برخى از آنها آشنا هستید.
در طول تاریخ بسیارى از كشورها اشغال شده اند اما من فكر مىكنم استقرار كشورى جدید با مردمى جدید، پدیدهاى جدید است كه منحصر به زمانه ما است.
دانشجویان مىگویند كه 60 سال پیش چنین كشورى وجود نداشت. آنها نقشهها و كرههاى قدیمى را نشان مىدهند و مىگویند شما هم مانند ما تلاش كنید. ما قادر نبوده ایم كشورى به نام اسرائیل را بیابیم.
من به آنها مىگویم تاریخ جنگ جهانى اول و دوم را مطالعه كنید. یكى از دانشجویانم به من گفت كه در جریان جنگ جهانى دوم كه بیش از دهها میلیون نفر جان خود را از دست دادند، اخبار مربوط به جنگ به سرعت از سوى طرفهاى در حال جنگ منتشر مىشد. پس از جنگ آنها ادعا كردند كه شش میلیون یهودى كشته شده اند. شش میلیون انسانى كه قطعاً با دو میلیون خانواده وابستگى داشته اند.
دوباره اجازه دهید، فرض كنیم كه این رخدادها حقیقت دارد. آیا این به صورت منطقى مىتواند تاسیس كشور اسرائیل در خاورمیانه یا حمایت از چنین كشورى را توجیه كند؟
آقاى رئیس جمهور،
من مطمئن هستم كه شما مىدانید چگونه- و به چه هزینه اى- اسرائیل ایجاد شد:
- چندین هزار نفر در این فرآیند كشته شدند؛
- میلیونها تن از افراد بومى آواره گشتند؛
- صدها هزار هكتار از اراضى كشاورزى، باغات زیتون، شهرها و روستاها تخریب شدند.
این تراژدى مختص به زمان استقرار اسرائیل نیست و متاسفانه ?? سال است كه تاكنون جریان دارد.
رژیمى مستقر شده است كه هیچ رحمى را حتى براى كودكان قائل نیست، خانهها را در حالى كه ساكنانش هنوز در آن هستند، نابود مىكند، فهرست پیش دستانه اش و طرحهاى خود را براى ترور شخصیتهاى فلسطینى اعلام مىكند و هزاران تن از فلسطینیان را در زندان نگه مىدارد. چنین پدیدهاى حتى در بعیدترین حالت ممكن در حافظه تاریخى كنونى نیز منحصر به فرد است.
سؤال مهم دیگرى كه مردم مىپرسند این است كه چرا این رژیم مورد حمایت قرار مىگیرد؟
آیا حمایت از این رژیم با آموزههاى عیسى مسیح(ع) یا موسى(ع) یا ارزشهاى لیبرال همخوانى دارد؟
آیا ما این گونه درك مىكنیم كه اجازه دادن به ساكنان اصلى این سرزمینها- داخل و خارج از فلسطین- چه مسیحى، مسلمان یا یهودى باشند، براى تعیین سرنوشتشان در تضاد با اصول دموكراسى، حقوق بشر و آموزههاى پیامبران است؟ اگر نه، چرا چنین مخالفت گستردهاى با برگزارى همه پرسى انجام مىشود؟
دولت تازه انتخاب شده فلسطین اخیراً قدرت را در دست گرفته است. تمام ناظران مستقل تایید كرده اند كه این دولت برآمده از انتخابات است. به طور غیرقابل باورى آنها دولت منتخب را زیر فشار گذاشته اند و به آن توصیه كرده اند كه رژیم اسرائیل را به رسمیت بشناسد، از مقاومت دست بردارد و برنامههاى دولت پیشین را دنبال كند.
اگر دولت فعلى فلسطین همان وضعیت سابق را در پیش مىگرفت، ملت فلسطین آن را انتخاب مىكرد؟ دوباره مىگویم آیا چنین موضعى در مخالفت با دولت فلسطین ربطى با ارزشهایى كه پیشتر مطرح شده است، دارد؟ مردم همچنین مىگویند: «چرا تمام قطعنامههاى شوراى امنیت سازمان ملل در محكومیت اسرائیل وتو مىشود؟»
آقاى رئیس جمهور،
همان گونه كه شما به خوبى آگاه هستید، من در میان مردم زندگى مىكنم و در ارتباط مداوم با آنها هستم - بسیارى از مردم خاورمیانه نیز مىتوانند با من تماس داشته باشند- آنها به سیاستهاى دوگانه اعتمادى ندارند. این مشخص است كه مردم منطقه به صورت فزایندهاى از چنین سیاستهایى خشمگین هستند.
من قصد ندارم كه سؤالهاى زیادى را مطرح كنم، اما نیاز است كه چند نكته دیگرى را نیز یادآور شوم.
چرا هرگونه دستاورد تكنولوژیك و علمى در منطقه خاورمیانه به معناى تهدید علیه رژیم صهیونیستى تصویر و تعریف مىشود؟ آیا تحقیق و توسعه علمى یكى از حقوق بنیادین ملتها نیست؟
شما با تاریخ آشنایى دارید. جداى از قرون وسطى در چه زمان دیگرى از تاریخ پیشرفت علمى و فنى جرم محسوب مىشده است؟ آیا احتمال این كه دستاوردهاى علمى براى مقاصد نظامى مورد استفاده قرار گیرد، مىتواند دلیلى كافى براى مخالفت با علم و فناورى به صورت توأمان باشد؟ اگر چنین پیش فرضى درست باشد بنابراین باید با تمام قوانین علمى از جمله فیزیك، شیمى، ریاضى، پزشكى، مهندسى و ... نیز مخالفت شود!
دروغهایى درخصوص موضوع عراق مطرح شده است. نتیجه چه بود؟ شكى ندارم كه دروغ گفتن در تمام فرهنگها نكوهیده است و شما هم دوست ندارید كه دروغ بشنوید.
آقاى رئیس جمهور،
آیا ساكنان آمریكاى لاتین حق ندارند كه بپرسند چرا دولتهاى منتخب شان مورد مخالفت قرار مىگیرند و رهبرانى كه از طریق كودتا بر سر كار آمده اند، حمایت مىشوند؟ یا چرا آنها باید به صورت مداوم مورد تهدید قرار بگیرند و در هراس به سر برند؟
مردم آفریقا، سختكوش، خلاق و مستعد هستند. آنها مىتوانند نقشى مهم و ارزشمند را براى تامین نیازهاى بشریت ایفا كنند و پیشرفت مادى و معنوى آن را ارتقا بخشند. فقر و مشقت در بخشهاى عظیمى از آفریقا مانع از تحقق چنین امرى مىشود. آیا آنها حق ندارند بپرسند چرا ثروت عظیم شان - از جمله منابع معدنى- با وجود این حقیقت كه آنها بیش از دیگران به آن نیاز دارند چپاول مىشود؟
مجدداً مىگویم آیا چنین اقداماتى برآورنده آموزههاى مسیح(ع) و معتقدات حقوق بشر است؟
مردم شجاع و مومن ایران نیز سؤالات و گلایههاى بسیارى دارند كه از آن جمله حمایت از كودتاى 1332 و به تبع آن سرنگونى دولت مشروع وقت، مخالفت با انقلاب اسلامى، تبدیل سفارت به مقر حمایت از فعالیتهاى مخالفان جمهورى اسلامى (هزاران صفحه از اسناد بر این ادعا صحه مىگذارند)، حمایت از صدام در جنگى كه علیه ایران به راه انداخت، مورد اصابت قرار دادن هواپیماى مسافربرى ایرانى، مسدود كردن دارایىهاى ملت ایران، افزایش تهدیدات، خشم و نارضایتى و همچنین مخالفت با پیشرفت علمى و هستهاى ملت ایران (درست زمانى كه تمام ایرانىها خوشحال از پیشرفت كشورشان هستند) و بسیارى از گلایههایى دیگر كه من در این نامه به آن اشاره نمى كنم.
آقاى رئیس جمهور،
یازده سپتامبر واقعه فجیعى بود. كشتار بى گناهان در تمامى نقاط جهان اسفبار و وحشتناك است. دولت ما به سرعت انزجار خود را از ترتیب دهندگان این واقعه ابراز كرد و ضمن ابراز تسلیت به بازماندگان، با آنها ابراز همدردى كرد.
تمام دولتها وظیفه دارند كه از جان، مال و شأن شهروندانشان محافظت كنند. گفته مىشود كه دولت شما سیستمهاى امنیتى، حفاظتى و اطلاعاتى گستردهاى را به خدمت گرفته است و حتى مخالفانش در خارج را نیز دستگیر مىكند. یازده سپتامبر عملیات سادهاى نبود. آیا مىتوانست بدون هماهنگى با سرویسهاى اطلاعاتى و امنیتى طرح ریزى و اجرا شود؟
البته این یك حدس و گمان دانشگاهى است؛ چرا جنبههاى این حمله مخفیانه باقى مانده است؟ چرا چیزى در رابطه با آن كه چه كسى مسئولیت این حملات را برعهده گرفته است، به ما گفته نمى شود؟ و چرا آنها كه مسئول و مقصر شناخته شدند، مورد محاكمه قرار نگرفتند؟
تمام دولتها وظیفه دارند كه امنیت و آرامش ذهنى را براى شهروندانشان فراهم كنند. چندین سال است مردم كشورتان و همسایگان نقاط دردسرخیز جهان آرامش ندارند. پس از یازده سپتامبر به جاى ترمیم احساسات جریحه دار شده بازماندگان و مردم آمریكا- كه به طور گستردهاى متاثر از حملات بودند- برخى از رسانههاى غربى صرفاً به تشدید فضاى ترس و ناامنى پرداختند؛ برخى به طور مداوم درباره احتمال حملات تروریستى جدیدتر صحبت كردند و مردم را در وحشت نگه داشتند. آیا این خدمتى به مردم آمریكا است؟ آیا امكان محاسبه خسارات ناشى از ترس و دلهره وجود دارد؟
شهروندان آمریكا در ترس مداوم از حملات تازهاى زندگى كردند كه مىتوانست هر لحظه و در هر مكانى رخ دهد. آنها در خیابانها، محل كارشان و خانه احساس ناامنى داشتند. چه كسى از چنین وضعیتى خوشحال است؟ چرا رسانهها به جاى انتقال احساس امنیت و فراهم كردن آرامش ذهنى به افزایش احساس ناامنى دامن زدند؟
برخى معتقدند این جنجال سازىها راه را براى حملهاى به افغانستان - و حتى توجیه آن - باز كرد.
دوباره باید به نقش رسانه اشاره كنم. در منشور رسانه اى، انتشار اطلاعات صحیح و گزارش دهى صادقانه ماجرا از اصول اعتقادى است. من تاسف عمیقم را از بى توجهىاى كه برخى رسانههاى مشخص غربى نسبت به این اصول نشان دادند ابراز مىكنم. بهانه اصلى براى حمله به عراق وجود سلاحهاى كشتارجمعى بود. این به طور مداوم تكرار شد - و به افكار عمومى القا شد تا در نهایت باور كنند- و زمینه براى حمله به عراق مهیا گشت.
آیا حقیقت در یك فضاى ساختگى و گمراه كننده گم نمىشود؟
مجدداً اگر اجازه داده شود كه حقیقت گم شود، چگونه مىتوان آن را با ارزشهاى فوق الذكر وفق داد؟ آیا حقیقت نزد قادر مطلق نیز قابل پنهان كردن است؟
آقاى رئیس جمهور،
در كشورهاى اقصى نقاط جهان شهروندان تامین كننده هزینههاى دولت هستند تا دولتشان در مقابل قادر باشد به آنها خدمت كند.
سؤال اینجاست كه «صدها میلیارد دلار پولى كه سالانه براى جنگ عراق هزینه شد چه حاصلى براى شهروندان داشت؟»
همان طور كه جنابعالى آگاهید، در برخى از ایالتهاى كشور شما مردم در فقر به سر مىبرند. چندین هزار بى خانمان و بیكار مشكلى عمده در كشورتان به شمار مىرود. البته این مشكلات كمابیش در سایر كشورها نیز وجود دارد. با در نظر گرفتن این شرایط آیا هزینههاى سرسام آور جنگ كه از جیب ملت پرداخت مىشود مىتواند توجیه كننده و در راستاى اصول پیشتر مطرح شده باشد؟
آنچه ذكر آن رفت، برخى از گلایههاى مردم سراسر جهان، منطقه ما و كشور شما است. اما قصد اصلى من- كه امیدوارم تا حدى با آن موافق باشید- بدین شرح است:
آنها كه در مسند قدرت قرار دارند براى زمان مشخصى بر سر كارند و نمى توانند به صورت نامحدود حكومت كنند اما نام آنها در تاریخ ثبت مىشود و به طور مداوم در آینده نزدیك و دور مورد قضاوت قرار مىگیرند.
مردم دوران ریاست جمهورى ما را مورد ارزیابى قرار مىدهند.
آیا ما توانستیم صلح، امنیت و سعادت را براى ملتمان به ارمغان بیاوریم یا این كه مسبب ناامنى و بیكارى بوده ایم؟
آیا ما قصد استقرار عدالت را داشتیم یا این كه صرفاً در راستاى حمایت از منافع گروههایى خاص گام برمى داشتیم، یا با اعمال زور بر بسیارى از مردمى كه در فقر و مشقت زندگى مىكنند قصد داشتیم عده قلیلى را ثروتمند و قدرتمند كنیم و در نتیجه تائید مردم و قادر متعال را با منافع آنها معاوضه كنیم؟
آیا ما از حقوق مستضعفان دفاع مىكردیم یا آنها را نادیده مىگرفتیم؟
آیا ما از حقوق تمام انسانها در سراسر جهان دفاع مىكردیم یا برایشان جنگ برمى افروختیم، به صورت غیر قانونى در امور آنها مداخله ، زندانهاى جهنمى برایشان ایجاد و آنها را محبوس مىكردیم.
آیا ما صلح و امنیت را براى جهان به ارمغان آوردیم یا طیفى از تهدید و ارعاب را برمى انگیختیم؟
آیا ما حقایق را به مردم مان و سایر مردم جهان مىگفتیم یا نسخه تحریف شده آن را در اختیارشان قرار مىدادیم؟
آیا ما طرف ملت بودیم و یا اشغالگران و متجاوزان؟
آیا دولت ما رفتارى منطقى، عقلانى، اخلاق مدار، صلح جویانه، وظیفه مدار، عدالت محور، خدمت رسان به مردم را در پیش گرفت و عامل سعادت، پیشرفت و احترام گذار به عزت مردم بود و یا به نیروى اسلحه، ارعاب، ناامنى، بى اعتنایى به انسانها، تاخیر در روند پیشرفت و تعالى سایر ملل و نقض حقوق ملتها گرایش داشت و دست آخر آنها درباره ما این گونه قضاوت خواهند كرد كه آیا ما صادق به سوگند خود در حین قرار گرفتن بر مسند كار مبنى بر خدمت رسانى به مردم كه وظیفه اصلى ما و سنت پیامبران است پایبند ماندیم یا خیر؟
آقاى رئیس جمهور، چه مدت دیگر جهان مىتواند چنین وضعیتى را تحمل كند؟
این موج، جهان را به كدام سو هدایت خواهد كرد؟
چه مدت مردم جهان باید هزینه تصمیمات اشتباه برخى رهبران را پرداخت كنند؟
چه مدت دیگر طیف ناامنى كه از جانب انبارهاى سلاحهاى كشتار جمعى ایجاد شده است مردم جهان را به خود مشغول خواهد كرد؟
چه مدت دیگر خون زنان، مردان و كودكان بى گناه در خیابانها ریخته مىشود و منازل مردمان بر سرشان خراب مىشود؟ آیا شما از وضعیت موجود جهان رضایت دارید؟
آیا فكر مىكنید سیاستهاى فعلى موجود مىتواند ادامه یابد؟
اگر میلیاردها دلارى كه خرج امنیت، نبردهاى نظامى و انتقالات نیروها شده است خرج سرمایه گذارى و یارى كشورهاى فقیر، ارتقاى سلامت، مبارزه با امراض گوناگون، تحصیل و بهبود وضعیت ذهنى و جسمى، یارى رسانى به قربانیان بلایاى طبیعى، ایجاد فرصتهاى شغلى و تولیدى، پروژههاى توسعهاى و فقرزدایى، استقرار صلح، میانجیگرى در بین كشورهاى در حال مناقشه و خاموش كردن شعلههاى مناقشات نژادى، قومى و سایر مناقشات مىشد جهان مىتوانست همان گونه كه امروز هست، باشد؟ آیا دولت شما و مردم شما به صورت توجیه پذیرى از این بابت به خود نمى بالیدند؟ آیا وضعیت سیاسى و اقتصادى دولت شما از وضعیت كنونى مستحكم تر نبود؟ و من بسیار متاسفم كه باید بگویم آیا در این صورت، نفرت فزاینده جهانى از دولتهاى آمریكایى باز هم وجود داشت؟
آقاى رئیس جمهور، قصد ندارم كه كسى را ناراحت كنم.
اگر ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، یوسف یا عیسى مسیح (ع) امروز با ما بودند چگونه درباره چنین رفتارى قضاوت مىكردند؟ آیا به ما نقشى براى ایفاى آن در جهان موعود كه عدالت در آن جهانى خواهد شد و عیسى مسیح (ع) در آن حاضر خواهد شد داده مىشد؟ آیا اصولاً آنها ما را قبول مىكردند؟
سؤال بنیادین من این است: آیا راه بهترى براى تعامل با سایر كشورهاى جهان وجود ندارد؟ امروز هزاران میلیون مسیحى، هزاران میلیون مسلمان و میلیونها نفر از پیروان آموزههاى موسى (ع) در جهان زندگى مىكنند. تمام ادیان الهى به توحید یا اعتقاد به خداى واحد و نه هیچ كس دیگر در جهان احترام مىگذارند.
قرآن كریم در این لغت مشترك تاكید مىكند و از پیروان ادیان الهى مىخواهد و مىگوید (سوره 3 آیه 64):اى اهل كتاب! بیایید از آن كلمه حق كه میان ما و شما یكسان است و بر حق مىدانیم پیروى كنیم و آن كلمه این است كه به جز خداى یكتا هیچ كس را نپرستیم و چیزى را شریك او قرار ندهیم و برخى را به جاى ربوبیت تعظیم نكنیم. اگر روى گرداندند بگویید كه ما تسلیم فرمان خداوندیم.
آقاى رئیس جمهور، براساس آیات الهى، همه ما به عبادت یك خدا و پیروى از آموزههاى پیامبران الهى خوانده شده ایم.
«كه خداى واحدى را كه فراتر از همه قدرتهاى جهان است، عبادت كنیم و بتوانیم كارهایى را انجام دهیم كه وى خشنود شود.»
«خدایى كه پیدا و پنهان، گذشته و آینده را مىداند و مىداند كه در قلب بندگانش چه مىگذرد و كردار آنان را ثبت مىكند.»
«خدایى كه مالك بهشت و زمین است و همه جهان محضر او است.»
«طرح جان به دستان او صورت گرفته و به بندگانش مژده رحمت و آمرزش گناهان را داده است.»
«او همراه ستمدیدگان و دشمن ستمگران است.»
«او رحمان و رحیم است، او یار مومنان است و آنها را از تاریكى به سوى نور رهنمون مىشود.»
«او شاهد كارهاى بندگانش است و از آنها مىخواهد كه كارهاى خوب انجام دهند و در صراط مستقیم بمانند و پا برجاى باشند.»
«او از بندگانش مىخواهد كه به پیام پیامبرانش توجه كنند و او شاهد كردار آنها است.»
«پایان بد صرفاً از آن كسانى است كه زندگى این جهان را برگزیده اند، نافرمانى كرده اند و به بندگان خدا ستم روا داشته اند.»
«و بهشت خوب و جاودان از آن بندگانى است كه از عظمت او مىترسند و از هواى نفس خود پیروى نمى كنند.»
ما باور داریم كه بازگشت به آموزههاى پیامبران الهى تنها راهى است كه به رستگارى منجر مىشود.
ما همچنین باور داریم كه عالى جناب از آموزههاى عیسى (ع ) پیروى مىكنید و به وعده الهى حكومت عدل بر روى زمین باور دارید.
ما نیز معتقدیم كه عیسى مسیح (ع) یكى از پیامبران بزرگ قادر مطلق بود، نام او مكرراً در قرآن مورد ستایش قرار گرفته است، به طور مثال در قرآن نقل شده است: مسلماً الله خداى من و خداى تو است، بنابراین باید بندگى او را به جا بیاورید، این راه درست است.
خدمت رسانى به قادر مطلق و اطاعت از او باور همه پیامبران آسمانى است.
خداى همه در اروپا، آفریقا، آمریكا، اقیانوسیه و بقیه جهان، یكتا است.
او خداى قادرى است كه مىخواهد راهنمایى كند و به همه بندگانش بزرگى ببخشد.
او به انسانها عظمت بخشیده است.
افزون بر این، ما در كتاب مقدس مىخوانیم «خداى قادر به پیامبرانش معجزه و نشانههاى روشن داده تا مردم را راهنمایى كنند و براى آنها نشانههاى آسمانى بفرستند و آنها را از گناه و آلودگى تهذیب كنند و كتاب و میزان را فرستاده تا مردم به عدالت روى آورده و از طغیان دورى كنند.»
و آیات بالا را مىتوان در همه كتابهاى آسمانى مشاهده كرد.
پیامبران الهى وعده داده اند، روزى فرا خواهد رسید كه انسانها در محضر قادر مطلق گرد مىآیند و در آنجا به كردارشان پرداخته خواهد شد.
درستكاران به مكانى امن رهنمون مىشوند و بدكاران با كیفر آسمانى روبه رو خواهند شد. هر دو ما به چنین روزى باور داریم، اما ارزیابى اقدامات حكمرانان آسان نخواهد بود، زیرا ما باید پاسخگوى ملتهایمان و همه آنها كه زندگى شان به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر اقدامات ما قرار گرفته است، باشیم.
همه پیامبران، از صلح و آسایش براى انسانها، براساس توحید، عدالت و احترام به مقام انسانى سخن گفته اند.
آیا شما فكر نمى كنید كه اگر همه ما به این باور برسیم و از این اصول پیروى كنیم كه توحید، پرستش خدا، عدالت، احترام به شأن انسانى، باور به آخرت است، مىتوانیم بر مشكلات كنونى جهان- كه محصول نافرمانى از خداى قادر و آموزههاى پیامبران است- غلبه كنیم و نقش خود را خوب بهبود بخشیم؟
آیا شما فكر نمى كنید كه باور به این اصول صلح، دوستى و عدالت را ارتقا مىدهد و آنها را تضمین مىكند؟
آیا شما فكر نمى كنید كه اصول مزبور و سایر اصول نانوشته به صورت جهانى مورد احترام هستند؟
آیا شما این دعوت را نخواهید پذیرفت؟ كه بازگشتى حقیقى به آموزههاى پیامبران است، براى توحید و عدالت، براى حفظ شأن انسانى و اطاعت از قادر مطلق و پیامبرانش؟
آقاى رئیس جمهور،
تاریخ به ما مىگوید كه حكومتهاى ظالم و ستمگر باقى نمى مانند. خدا سرنوشت انسانها را به خودشان سپرده است.
قادر مطلق جهان و انسان را به حال خود رها نكرده است. خیلى از چیزها برخلاف خواستها و طرحهاى حكومتها رخ داده است. این به ما مىگوید كه قدرتى بزرگتر در كار است و همه رخدادها توسط او تعیین شده است.
آیا كسى مىتواند نشانههاى تغییر جهان امروز را انكار كند؟ آیا امروز اوضاع جهان با یك سال پیش قابل مقایسه است؟ تغییرات با سرعت و با گامى متلاطم رخ مىدهد.
مردم جهان از وضع موجود شادمان نیستند و به وعدهها و نظراتى كه توسط برخى از رهبران منفور جهان ارائه مىشود، توجهى نمى كنند.
بسیارى از مردم سراسر جهان احساس ناامنى مىكنند و با گسترش جنگ و ناامنى مخالفند و سیاستهاى مشكوك را نمى پذیرند و تائید نمى كنند.
مردم به شكاف فزاینده میان دارا و ندار و كشورهاى غنى و فقیر اعتراض مىكنند.
مردم از فساد فزاینده بیزارند.
مردم بسیارى از كشورها نسبت به حمله به بنیاد فرهنگها و از هم پاشیدگى خانوادههایشان عصبانى هستند. آنها همچنین از محو شفقت و پروا بیمناكند.
مردم جهان به سازمانهاى بینالمللى ایمان ندارند، زیرا توسط این سازمانها از حقوق آنها طرفدارى نمى شود.
لیبرالیسم و دموكراسى به سبك غربى قادر نبوده است كه به تشخیص آرمانهاى انسانى كمك كند.
امروز این مفاهیم شكست خورده است. افراد با بصیرت اكنون صداى فروپاشى و سقوط این ایدئولوژى و اندیشههاى نظام لیبرال دموكراسى را مىشنوند.
ما به طور فزایندهاى مردم جهان را مىبینیم كه به یك نقطه كانونى اصلى - كه قادر مطلق است در حال گرد آمدن هستند.
بدون شك، مردم از طریق ایمان به خدا و آموزههاى پیامبران مىتوانند بر مشكلاتشان فائق آیند.
سؤال من از شما این است: آیا شما مىخواهید به آنها ملحق شوید؟
آقاى رئیس جمهور،
چه ما خوشمان بیاید یا نه، دنیا در حال حركت به سوى ایمان به قادر متعال و عدالت است و خواست خداوند بر همه چیز غلبه پیدا خواهد كرد.
والسلام على من التبع الهدى
محمود احمدىنژاد
رئیس جمهور جمهورى اسلامى ایران»
لینکها: