اعتدال در انفاق و مصرف
« وَالذینَ اذااَنفَقوا لَم یُسرفوُا و لَم یَفتروُاوَكانَبینَ ذلكَ قواماً»
( فرقان/ 67)« آنان كسانى هستند كه هرگاه انفاق كنند ، نهاسراف كنند و نه سختگیرى، بلكه در میان این دو، اعتدال مىورزند.»
این آیه،بیانگر یكى از مهمترین مسایل زندگى است كه رعایت آن موجب آسایش و آرامش فرد و جامعه شده و باعث گشودن گرههاى مشكلات و برطرف شدن بسیارى از نابسامانىهاى اجتماعى و اقتصادى مىگردد . و مىتوانازآن به عنوان معجزه زندگى یاد كرد، و آن مساله اعتدال در انفاق و مصرف است.
اعتدال،یعنى میانهروى و حدفاصل بین افراط و تفریط، كه چنینكارى از نظر اسلام در همه چیز ، محبوب و مطلوب است ، قرآن مسلمانان را به خاطر پیروى از اسلام، به عنوان «امت وسط» یعنى امت معتدل خوانده ومى فرماید: « وَكذلكَ جَعلناکُم اَمةٌ وَسَطاً»( بقره /143) اینگونه شما را امت میانه قرار دادیم.
امیرمؤمنان على(ع) آنان را كه از راه اعتدال به سوى افراط یاتفریط كشانده مىشوند، جاهل خوانده و مىفرماید: « لا تَرَی الجاهِلُ الّامفرطا او مفرطا » همیشه جاهل را نمىنگرى جز این كه یا زیادهروى مىكند، و یا كم مىآورد.
در آیه مورد بحث،كه بیانگریکی ازنشانه های بندگان ممتاز خداست ، از یكى از شاخههاى مهم اعتدالى ، كه مربوط به امور اقتصادى و زندگى اجتماعى است سخن به میان آورده،كه نقش مهمى در اصلاح زندگى و سامان یافتنشؤون اجتماعى و خانوادگى دارد؛ و آن رعایتاعتدال در مصرف است ، یعنى انسان مسلمان، در انفاق و مصرف، نهاسراف مىكند و نهسختگیری، بلكه راه میانه ی بین این دو را برمىگزیند.
نكوهش اسراف در اسلام
اسراف،به معنى هرگونه زیاده روى و تجاوز از حد اعتدال در هرچیزى است كه انسان آن را به جا مىآورد.اسراف مصادیق مختلف دارد .یكى از شاخههاى آن،كه در آیه موردبحث از آن نهى شده ، اسراف در مصرف است؛ مانند: اسراف در خوردن وآشامیدن، اسراف در دور ریختن غذاهاى اضافى ، اسراف در صرف هزینههاى گزاف در امور تجملى، تزیینى، تشریفات بى محتوا و...
حتى اگر در عبادت زیادهروى شود،مثلا در وضو یا غسل، آب بیش ازحدِّ عقلى و طبیعى مصرف گردد، اسراف است . بر همین اساس ،پیامبر(ص) فرمود: « فى الوضوء اسراف، و فى كل شىء اسراف » دروضو و در هر چیزى مىتواند اسراف راه یابد.
شخصى به نام عباسى به محضر امام رضا(ع)مشرف شد و پیرامون شیوه صحیح مصرف در خانه نسبت به هزینه زندگى،همسر و فرزند وسایر شوون سؤال كرد، حضرت رضا(ع) در پاسخ فرمود: « باید مصرف تو،به گونهاى باشد كه بین دو كار ناپسند(اسراف وسختگیری) قرارگیرد. »
عباسى پرسید: منظورتان از این سخن چیست ؟ امام فرمود: آیا سخن خدا در قرآن را نشنیدهاى كه اسراف و سختگیری را ناپسند مىشمرد ومىفرماید « والذین اذا انفقوا...»
« بندگان خداى رحمان كسانى هستند كه هرگاه انفاق كنند، نه اسرافكنند و نهسختگیری، بلكه میان این دو(حد اعتدال)را مىگیرند» بنابراین در مورد معاش و هزینه زندگى اعضاى خانواده، در خرید ومصارف، میانه رو باش.
مطابق روایت دیگر، یك روز امام صادق(ع) در نزد شاگردان، همینآیه (67 فرقان) را تلاوت فرمود، آنگاه مشتى سنگریزه از زمین برداشت، محكم در دست گرفت و فرمود: این همان بخل و سختگیرىاست (كه در آیه از آن نهى شده است) سپس مشت دیگرى برداشت و چنان دست خود را گشود كه همه آن بر روى زمین ریخت و فرمود: این هماناسراف است، بار سوم مشت دیگرى برداشت و كمى دستخود را گشود،به گونهاى كه مقدارى فرو ریخت، و مقدارى در دستش باقى ماند وفرمود: «این همان اعتدال بینسختگیری و اسراف است.»
در قرآن،در آیات متعدد از اسراف در مصرف و انفاق نهى شده است.به عنوان نمونه نظر شما را به چند آیه جلب مىكنیم :
1.« کُلوُا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرفُوا». بخورید و بیاشامید ولىاسراف نكنید.( اعراف/31)
2.«وَ آتوا حَقَهُ یوم حَصادِه و لا تُسرفوا»( انعام/ 141)هنگام درو، حق زكات(غلات و...)را بپردازید، ولى (در انفاق)اسراف نكنید.
3.روایتشده، فقیرى به محضر پیامبر(ص)آمد و تقاضا كرد كه آن حضرت پیراهنش را به او ببخشد. پیامبر(ص) پیراهن را از تن خود بیرون آورد و به او داد، و چون پوشش دیگر نداشت، در خانه به طورعریان نشست و حتى براى نمازبیرون نرفت، كافران درغیاب، آن حضرت را سرزنش كردند و به او چنین تهمت زدند كه خواب و لهو، آن حضرت را از نماز بازداشته است. در این هنگام این آیه نازل شد: «ولاتجعل یدك مغلوله الى عنقك و لا تبسطها كلى البسط فتقعد ملوما محسورا» (اسراء 29) هرگز دستت را برگردنت زنجیر نكن(بخلنورز)و بیش از حد(اعتدال نیز)دستخود را مگشاى تا مورد سرزنشقرار گیرى و از كار فرو مانى.
براساس همین آیات و دستورهاى الهى، پیامبر(ص) فرمود: «ما مِن نَفَقَةٍ احبُّ الی الله مِن نفقة قصد و یبغض الاسراف» هیچ انفاقى درپیشگاه خدا محبوب تر از انفاق معتدلانه نیست. و خداوند اسراف درانفاق را دشمن دارد.
نیز بر همین اساس پیامبر(ص) و امیرمومنان على(ع) و سایرامامان علیهم السلامبسیار ساده مىزیستند، و از هرگونه تجمل گرایى وتشریفات پرهیز جدى مى نمودند.
امیرمومنان على(ع) براى كارگزاران خود چنین نامه مىنوشت:
«آدِقوُااَقلامَکُم، وَ قارِبوُابَینَسُطوُرِکُم، وَ احذِفوُاعَن فُضوُلِکُم ،واقصدوُالمَعانی، و ایّاکُم والاكثار، فانَّ اموالُالمُسلمینلا تَحتَمِلُ الضَّرر» سر قلمها را نازك تر كنید، بین سطرها را نزدیك نمایید، ازاستفادهواژههاى زاید بپرهیزید، معانى را هدف قرار دهید و از پرچانگى و زیاده روى دورى نمایید، زیرا نباید به ثروت مسلمانان آسیب برسد.
نیز فرمود: « آگاه باشید ؛بخشیدن مال در جاى ناروا، بریز وبپاش و بیهوده نمودن آن است، این گونه بخشش ، بخشنده را در دنیا بالا مىبرد، ولى در روز رستاخیز به پایین مىكشاند ، و در پیشمردم او را محترم مىكند، ولى در پیش خدا خوار مىگرداند . هركس مال خود را در جاى نادرست و نزد ناشایستگان گذاشت، خداوند شكرآن مال را به او حرام مىنماید.»
در ادامه فرمود:«مَن اَنفَقَشیئاً فىغَیرِطاعَةِ اللهفَهُوَ مُبذِرٌ» كسى كه چیزى ازمال خود را در راه غیر خدا مصرف كند، چنین كسى اسراف كار است.
یاسر خادم مىگوید: روزى غلامان امام رضا(ع) میوه مىخوردند، ولىهنوز آن را به طور كامل نخورده، به گوشهاى مىانداختند، آن حضرت اینعمل اسراف كارانه آنها را دید و خشمگین شد . به آنها فرمود:
«سبحان الله! اگر شما به این میوهها نیاز ندارید، انسانهایىهستند كه نیاز دارند، چرا دور مىریزید؟ آنها را نگه دارید و به نیازمندان بدهید.»
و امام صادق(ع) در ضمن نهى از دور افكندن هسته خرما، و نكوهش اسراف كاران فرمود: «حتى ته مانده آب ظرفى را به دور نریزید كه اسراف است.»
پرهیز شدید امام خمینى از اسراف در مصرف
حضرت امام خمینى قدس سره، كه در عمل به دستورات اسلام، بسیارجدى و نمونه بودند، در مورد اسراف در همه ابعادش و به ویژه درمصرف، حساسیت مخصوصى داشتند، به عنوان نمونه نظر شما را به سه مورد زیر جلبمی کنیم:1- یكى ازمسؤولین دفتر امام خمینى قدس سره مىنویسد: یك بارمسؤول امور مالى، پشت یك پاكت چیزى نوشت و به امام داد . امامدر یك كاغذ كوچك جواب آن را داد و در زیر آن چنین نوشت: شما دراین قطعه كوچك نیز مىتوانستید بنویسید. »
از این رو آن برادر خورده كاغذها را جمع و جور مىكرد و دركیسهاى مىگذاشت، و هنگامى كه مىخواست، براى امام چیزى بنویسد،روى آن كاغذ پارهها مىنوشت، امام هم زیرش جواب مىنوشتند.
2- خانم زهرا مصطفوى(دختر امام)از خاطرات دوران كودكىخود، چنین مىگوید:
درس امام در ساعت یازده و نیم تمام مىشد . ایشان در این هنگامبیست دقیقه با ما(كه كودك بودیم) بازى مىكرد، سپس ده دقیقه به ظهر، براى انجام مقدمات نماز حاضر مىشد . امام با خرید اسباببازى خیلى مخالف بودند و مىگفتند: این پول باطلى است . باوسایلى مانندگِل، تیله درست مىكردیم، بعد مىچیدیم و مىگفتیم هركس به این تیلهها بزند برنده است، بازى بیست دقیقه ما این گونهساده بود...
3-یكى از اعضای دفتر امام خمینى(ره) نقلمی کند: یك روز برطبق وظیفهاى كه هر ماه بر عهده داشتیم، در پایان ماه صورتمخارج ماهیانه را(در جماران) به خدمت امام فرستادیم، و در ضمنآن مخارج خانه امام از مهمانىها، رفت وآمدهاى امام، پول برقخانهو ...را نوشته بودیم . هنگامى كه صورت مخارج را نزد امام فرستادیم، پس از نیم ساعت حاج احمدآقا(فرزند امام) تلفن زد وگفت: از وقتى كه صورت حسابرادادهاید، امام مرتب لب باغچه قدممىزند و سخت ناراحت است، زیرا مخارج خانه امام در این ماه ازده هزار تومان(آن عصر) تجاوز كرده است لذا امام مىفرماید:
«اگر خرج خانه من از ده هزار تومان تجاوز كند، من اصلا ازاین جا مىروم.»
حاج احمد آقا به من گفت: شما ببینید كه خرج اضافى در این ماه چه بوده است،تا به آقا بگوییم و خیال امام راحتشود.
ما پس از جستجو در دفاتر، سه قلم خرج اضافه آن ماه را یافتیم كه ابداً مربوط به خانه امام نبود ، است، مثلا:
- گازوئیلى كه از خانه امام زیاد آمده بود ما گفتیم كه آنرا در انبار حسینیه جماران بریزند.
- ماشینى كه خانواده حضرت امام را مىبرد، و براثربىتوجهى راننده خسارتى به آن وارد شده بود ، و هزینهاى پیدا نموده بود.
- برزنتى براى خانه حضرت امام تهیه شده بود تا داخل منزل ایشان از بالاى پشتبام دیده نشود، زیرا پاسداران در آنجا پاس مىدادند.
صورت این چند قلم اضافه خرج را خدمت امام فرستادیم، درنتیجه ایشان احساس آرامش كرده و آسوده خاطر شدند. از همین یك نمونه مىتوان شدت پرهیز امام از اسراف و زیاده روى در مخارج خانه را به دست آورد.
دورى از تقتیر و سختگیرى
اعتدال در مصرف یكى از ویژگىهاى بندگان ممتاز الهى است، كه در میانه دو چهره قرارگرفته است، نخست جنبه افراطى آن استكه از آن به اسراف و تبذیر یاد مىشود كه بیان گردید، دوم جنبه تفریطى آن كه چهره تفریط ، اعتدال در مصرف است كه از آن به تقتیر یا سختگیرى و زندگى رنجآور تعبیر مىگردد . اسلام دین سمحه و سهله است، هرگز حاضر نیست كه مسلمانان در سختى و رنج اقتصادىزندگى كنند . باید با كار و كوشش و سرپنجه تدبیر، شكل زندگى رابه شیوهاى تبدیل كرد كه موجب وسعت در زندگى و آسایش گردد.پیامبر اكرم(ص)همان گونه كه از اسراف جلوگیرى مىكرد، بهموازات آن از اقتار وسختگیری در زندگى، نهى مىنمود. رسولاكرم(ص)فرمود: «اِنَّ مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ اَن یشبهَهُ وَلَدَه....»
" از سعادت و خوشبختى انسان مسلمان،آن است كه داراى فرزندى باشدكه در نیكى، شبیه به خود اوبوده و نیز داراى همسر زیبا و دیندار، ومركب راهوار و خانه وسیع باشد."
در ماجراى ابولبابه( گفتن یك راز نظامى حكومت اسلامىبه یهودیان ) به گناه خود پى برد و توبه حقیقى كرد و پس ازمدتى آیه 102 سوره توبه در پذیرش توبه او از جانب خداوند نازلشد، پیامبر(ص)با تلاوت آن آیه، به او بشارت داد. ابولبابه بهپیامبر(ص)عرض كرد: اجازه بده به شكرانه قبول شدن توبهام، نصفاموالم را انفاق كنم . پیامبر(ص)اجازه نداد. او عرض كرد: اجازه بده یك سوم آن را انفاق كنم، پیامبر(ص) اجازه داد.
این كه پیامبر(ص)اجازه انفاق نصف اموال او را نداد، براین اساسبود كه وی و خانوادهاش،گرفتار سختى و تنگنا در معیشت نگردند.
این بحث را باذکر روایتی به پایان می بریم : یكى از مسلمانان مدینهکهداراى چند كودك بود، و شش غلام داشت، در بستر مرگ قرار گرفت. قبل از مرگ خود بهخاطر جلب پاداش الهى، شش غلامش را آزاد نمود. پس از آن كه ازدنیا رفت، مسلمانان پس از غسل و تكفین، او را به خاك سپردند.سپس ماجراى او را در مورد آزادسازى غلامان، و فقر فرزندانش بهآن حضرت خبر دادند. پیامبر(ص) فرمود: « اگر من اطلاع مىیافتم نمىگذاشتمجنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنید، زیرا او كودكان خودرا از ثروتش بىنصیب نمود، و آنان را فقیر و بىپناه گذاشت، تا دست گدایى به سوى مردم دراز كنند.»
این ماجرا در عین آن كه بیانگر نكوهش اسراف در انفاق است ، نیز حاكى از آن است كه نباید موجب سختى و فشار در زندگى اعضاء خانواده شود . بلكه باید اعتدال در مصرف را با توجه به همهجوانب رعایت نمود.