حشمت خان در آفساید
سه، پنج، دو ،دومینسریالسهیلی زاده است سریال« سه، پنج، دو» یك سریال كمدی است كه با محور قرار دادن برخی از مسائل اجتماعی سعی دارد آنها را نقد كند. سه، پنج، دو برای این نقد سراغ 2 موضوع رفته است؛ پولدارشدن یك شبه برخی از افراد و نقد روابط آشكار و پنهانی كه در فوتبال در جریان است.
اما آیا این دو موضوع ربطی به یكدیگر دارند كه در سریال سه، پنج، دو در عرض هم قرار گرفتهاند و در كنار هم به چالش كشیده شدهاند؟ آیا این چالش نشاندهنده این نكته است كه ثروتمند شدن و فوتبال بیضابطه هستند و میتوانند بر هم تاثیر بگذارند؟
سریال سه، پنج، دو در واقع همین مسائل را با زبانی كمدی و طنز پاسخ میدهد. حشمتخان، میوهفروش خُردهپا كه در محلهای قدیمی در جنوب شهر زندگی میكند یك شبه صاحب ارثی میلیاردی میشود و از یك آدم بیپول به میلیاردری تبدیل میشود كه نمیداند با پول خود چه كند.در این بخش از سریال، شخصیتها به مخاطب شناسانده میشوند و تفاوت زنها و مردها در رودرویی با مساله مهم پولدار شدن به تصویر كشیده میشود.حشمتخان و پسرش پیام ،تا به این پول هنگفت دست پیدا میكنند اولین نكتهای كه به ذهنشان میرسد این است كه این ثروت را چگونه زیاد كنند. آنها باید بازار خوبی برای این پول ایجاد كنند تا خیلی زود سوددهی آن شروع شود. این نگاهی مثبت به ثروت است. آدمهای موفق، وقتی پولی گیرشان میآید، ابتدا به این فكر میكنند كه چگونه آن را افزایش دهند و حشمتخان كه یك بازاری سنتی هم هست از این روش استفاده میكند.اما خانمها در اینگونه مواقع موضعی دیگر دارند.البته این موضعگیری بیشتر درباره خانمهایی است كه خانهدار هستند و بیشترین وقت خود را در خانه و سپری كردن امور آنمیگذرانند و چندان با سود و زیانهای اقتصادی روبهرو نیستند. اینگونه خانمها كه نماینده آنها در سه، پنج، دو، همسر حشمتخان است وقتی پولدار میشوند اولین كاری كه میكنند این است كه ظاهر قضایا را تغییر دهند؛ محله سكونت، اتومبیل، لوازم خانه و... تا در پس این تغییرات شكل آدمهای پولدار را پیدا كنند.
اقتصاد دنیا در دست فوتبال است! حشمتخان هم قبول میكند. این در حالی است كه او اصلا سواد فوتبال ندارد و حتی از سادهترین واژهها و تكنیكهای فوتبال هم سرد نمیآورد.
آنها منطقه سكونت و ظاهر زندگی را عوض میكنند اما چون شخصیت آنها تغییر نمیكند مرامهای همیشگی زندگی را از جنوب شهر به بالای شهر میآورند؛ حشمتخان هنوز هم وقتی افراد خانوادهاش روی حرف او حرف میزنند با كمربند به جان آنها میافتد و حتی تا كوچه وبرزن هم با همین كمربند دنبال آنها میدود.او خیلی پولدار شده اما هنوز هم ماشین خود را دَم در حیاط با شیلنگ و دستمال میشوید چون هنوز مثلا یاد نگرفته كه ماشینش را كارواش ببرد. همه اینها نشان میدهد كه نویسنده و كارگردان سه، پنج، دو، آدمهای داستان خود را میشناسند و میدانند كه چگونه باید آدمهای به اصطلاح تازه به دوران رسیده را زیرذرهبین بگذارند و نشان دهند كه دوره اینگونه آدمها هیچوقت به پایان نمیرسد.این آدمها همیشه هستند و همیشه هم بهدلیل پول زیادی كه دارند، میتوانند اتفاقات اجتماعی را تحتتاثیر قرار دهند.
فوتبال، اقتصاد است نه ورزش!
حشمتخان، میخواهد با 30 میلیارد پول خود به سود زیادی دست پیدا كند.باید این پول را در بازار به چرخش دربیاورد تا بتواند آن را به سود برساند. اما كدام بازار زودتر و بیشتر میتواند به او سود بدهد؟ یك مشاور به او بازار فوتبال را پیشنهاد میدهد و میگوید: اقتصاد دنیا در دست فوتبال است! حشمتخان هم قبول میكند. این در حالی است كه او اصلا سواد فوتبال ندارد و حتی از سادهترین واژهها و تكنیكهای فوتبال هم سرد نمیآورد. از اینجا به بعد، سریال سه، پنج، دو، 2 آسیب اجتماعی را به موازات هم به نقد میكشد؛ آدمهای تازه به دوران رسیده و آسیبی كه همین آدمها به اقتصاد وارد میكنند. در اینجا فوتبال به عنوان یكی از اركان اقتصاد معرفی میشود كه طیف وسیعی را در برمیگیرد؛ طیفی كه هم خود را فوتبالیست میدانند و هم طرفدار فوتبال. در اینجا فوتبال به عنوان اقتصادی معرفی میشود كه فراگیری زیادی دارد اما گلوگاههای آن در دست كسانی است كه اقتصاد را پولداری و نقدینگی تعریف میكنند و تلاش میكنند میزان نقدینگی خود را در قالب سود افزایش دهند. سه، پنج، دو نشان میدهد كه اقتصاد در دست متخصصان نیست و برای اقتصاد كسانی برنامهریزی میكنند كه تا دیروز در دُكان كوچك خود ارزاق كوچك میفروختهاند. در سه، پنج، دو فوتبال قطب اقتصاد دنیا معرفی میشود اما در همین سریال هم گفته میشود كه این قطب در كشور ما در دست بازیكنان و مربیانی است كه با هوچیگری به شهرت رسیدهاند وگرنه كاربلد نیستند. رستمی، بازیكنی است كه از شهرت لذت میبرد اما بازیكن نیست و تكنیك بلد نیست. او چنان نفوذی در رسانهها و روزنامهها دارد كه از او قهرمان میسازند. همین اتفاق برای حشمتخان هم رخ میدهد. او از فوتبال هیچ نمیداند اما روزنامهای دارد كه از او به عنوان ناجی فوتبال یاد میكند. در اصل سریال سه، پنج، دو روزنامهها و رسانهها را نیز به نقد میكشد و این باور را در ذهن مخاطب محكم میكند كه به روزنامهها و اطلاعاتی كه آنها میدهند هم نباید زیاد اطمینان كرد. روزنامههای فوتبال محور ـ در این سریال فوتبال یعنی اقتصاد ـ را تعدادی دلال و مزدبگیر اداره میكنند كه نماینده آنها شخصیتی به نام دربندی(رضا رویگری) است.
نیشتر زدن با تیغ طنز
سال گذشته، حسن فتحی، سریال « در مسیر زاینده رود» را با موضوع فوتبال و حواشی آن مقابل دوربین برد. فتحی به سبك و سیاق خود آسیبهایی را به نمایش گذاشت كه فوتبال را تهدید میكرد كه یكی از مهمترین آنها بحث دلالی بود. البته بداخلاقیهایی هم كه در فوتبال وجود دارد این ورزش را به حاشیه كشانده است. فتحی در مسیرزاینده رود بیشتر به روابط بین آدمها تكیه داشت و با گذاشتن یك كشتیكار با اخلاق كه به نسل گذشته تعلق داشت در كنار یك فوتبالیست جوان كه خودخواهی زندگیاش را تباه كرده بود، نشان داد كه اصل هر پیشرفتی در اخلاقگرایی و جوانمردی نهفته است.
نكته: در سریال «سه، پنج، دو» نقش حشمتخان را فرهاد آئیش بازی میكند.بازیگری كه شیوه خود را در بازیگری دارد اما در سریال سه، پنج، دو همه سبك و سیاقهای گذشته خود را شكسته است. اما حسین سیهلیزاده در سریال سه،پنج، دو كه در ظاهر، ماجراهای آن نشاءت گرفته از فوتبال است، قالب طنز را انتخاب كرده است. در طنز میشود، نیشتر را بیشتر به عمق زد و برخی از رودربایستیهایی كه از ملزمات درام است را نادیده گرفت. در سه، پنج، دو چهرهای واقعیتر از پشت صحنه و اصل صحنه فوتبال و آدمهایی كه در آن تاثیرگذار هستند به نمایش گذاشته میشود و كارگردان اصلا ابایی ندارد كه نشان دهد اگر تعدادی تماشاچینما مقابل باشگاه فوتبال جمع میشوند و شعارهایی در ضد این باشگاه میدهند، وانت ساندیس هم كناری ایستاده و آنها را تغذیه میكند! همین كمدی این مجال را به نویسنده و كارگردان داده تا همسر حشمتخان را كالبد شكافی كند و نشان دهد كه او چگونه غرق در پول بادآورده به هركسی كه جلوی او مانعی ایجاد میكند، مستقیم و غیرمستقیم رشوه میدهد و جالب اینجاست كه آدمهایی با پستهای كوچك این رشوهها را میپذیرند اما برخی آدمها با پستهای بزرگتر از این رشوهها تقریبا در امان میمانند. در اصل سه، پنج، دو، فسادی را نشان میدهد كه از پایین به بالا حركت میكند! حشمتخان كه یك فرد معمولی جامعه است بر اثر یك اتفاق ـ كه این اتقاق پولدار شدن اوست- قدرت پیدا میكند و با این قدرت تعابیر و روشهای جدیدی را به جامعه اقتصادی و ورزشی وارد میكند.این در شرایطی است كه او یك متخصص نیست، او فقط پولدار است!
كمدی، داستانمحور یا بازیگر محور؟
در سریال سه، پنج، دو، نقش حشمتخان را فرهاد آئیش بازی میكند.بازیگری كه سبك و سیاق خود را در بازیگری دارد اما در سریال سه، پنج، دو همه سبك و سیاقهای گذشته خود را شكسته و به همین دلیل توانسته از حشمتخان شخصیتی دوستداشتنی به مخاطب ارائه كند. حشمتخان در اصل یك نوع آسیب برای جامعه است. مردی تازه به دورانرسیده كه دیكتاتور مسلك هم هست و كسی نباید روی حرف او حرف بزند. او از روشهای سنتی مدیریتی استفاده میكند و به روش خود هم ایمان دارد. او میداند اكنون پولدار است به همین دلیل هر تصمیمی كه بگیرد،میتواند اجرایی كند. آئیش، حشمتخان را باورپذیر بازی میكند به همین دلیل هم توانسته از او شخصیتی دوستداشتنی بسازد. آئیش ویژگیهایی را به نقش حشمتخان داده كه برای بیننده جذاب است؛ تعجب او معمولا با ویژگیای همراه است؛ ابتدا دهانش نیمهباز میماند و در ادامه جملهای كه شنیده و باعث شگفتی او شده را تكرار میكند! البته در كنار این ویژگیهایی كه در شخصیتپردازی او دائمی شده است، خصوصیات دیگری هم دارد كه در مواقع بخصوص نشان میدهد. مثلا وقتی در راه بازگشت از مراسم خانعمو است در طول مسیر از آدمهای مختلف از ثروت خان عمو مطلع میشود، دور زدن او وسط جاده و برگشت به خانه عمو از سكانسهای دیدنی سه، پنج، دو بود. یا آنجا كه در رستوران، خانواده خواستگار دخترش را میبیند و در همینجاست كه تلویزیون گزارش زدوخورد او را با بازیكنان فوتبال نشان میدهد لبخند و در ادامه خنده حشمتخان والبته بازی آئیش را نمیتوان فراموش كرد.به همه اینها میتوان اضافه كرد سكانسی را كه از او خواسته شد لباس و شورت ورزشی بپوشد تا برای تبلیغات از او عكس گرفته شود! از فرهاد آئیش كه بگذریم در این سریال به بازی رامین ناصرنصیر هم در نقش دایی فرخ باید اشاره كرد. جوانی كه طفیلیوار زندگی خود را در كنار خانواده خواهرش ادامه میدهد.او وقتی آنها بیپول بودهاند با بیپولی آنها كنار آمده و اكنون كه پولدار شدهاند با پول و ثروت بادآورده آنها پُز میدهد و احساس خوبی از اینكه در یك خانه بزرگ زندگی میكند دارد. او همیشه به سمتی میرود كه عصبانیت كمتری در آن سمت وجود دارد. او قلق حشمتخان را بهتر از همه میشناسد و میداند كه اكنون دوره اوست و باید همهچیز بر وفق مراد او باشد.
شهره لرستانی نقش همسر حشمتخان را بازی میكند. یكی از شخصیتهای محوری داستان. زنی تازهبهدورانرسیده كه با پول بادآورده همه عقدههای خود را جبران میكند. او فرصتطلب است و میداند كه چگونه باید از پول و شهرت شوهرش استفاده كند. او زنی كاملا عامی است كه میتواند به جامعه آسیب هم بزند. در سه، پنج، دو نشان داده میشود كه او از هوش خود فقط در راه رشوه دادن استفاده میكند و این رشوه دادن و رشوه گرفتن بزرگترین آسیب را به روند جامعه وارد كرده و میكند. شهره لرستانی پیش از بازی در سریال سه، پنج، دو بازی در یك سریال كمدی ـ اجتماعی را تجربه كرده و خوب هم توانسته بود از پس نقش برآید! یك شخصیت در عینحال فرصت طلب اما باهوش كه تلاش میكرد با زیركی موقعیتخانواده خود را تغییر دهد. اما لرستانی در سه،پنج، دو زیاد دوستداشتنی نیست و نمیتواند مخاطب را با خود همراه كند. نوع بازی او زیاد تفاوتی با دیگر نقشهایی كه قبلا بازی كرده ندارد، اما نوع گریم و حتی نوع لباسی كه برای او در این سریال انتخاب كردهاند در بیننده مقاومتی را ایجاد میكند كه نمیتواند با او ارتباط برقرار كند. البته بیشترین رابطه همسر حشمت با دخترش طراحی شده كه در این روابط هم فقط بیننده با یكسری بگومگوهای تكراری روبهروست كه به مرور او را خسته میكند. هر چه نویسنده و كارگردان سریال در نمایش ارتباطات شغلی و اقتصادی در سه، پنج، دو موفق عمل كردهاند، اما در نمایش روابط بین خانوادگی ضعیف و تا حدودی تكراری پیش رفتهاند كه در این میان علاقه پیام، پسر حشمتخان به دختر دربندی از همان كلیشههایی است كه بیننده را خسته میكند.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:جام جم / طاهره آشیانی