تبیان، دستیار زندگی
[از دیدگاه قرآن] انسان میتواند با اطاعت از دستورات خدا و عبادت او مدارج کمال را طی کند. قرآن همچنین رعایت اعتدال در کارها را به عنوان منش آرمانی تعیین فرموده است: «وَ الَّذینَ إذا أَنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا و کانَ بینَ ذلِک قِوَاماً» ؛ «و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقابله انسان مؤمن با مرگ


[از دیدگاه قرآن] انسان میتواند با اطاعت از دستورات خدا و عبادت او مدارج کمال را طی کند. قرآن همچنین رعایت اعتدال در کارها را به عنوان منش آرمانی تعیین فرموده است: «وَ الَّذینَ إذا أَنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا و کانَ بینَ ذلِک قِوَاماً» ؛ «و آنانکه چون هزینه کنند نه اسراف کنند و نه تنگ گیرند و میان این دو به راه اعتدال باشند.»


مرد
روحیات و ویژگی انسان مؤمن در دیدگاه قرآن

انسان مؤمن دارای بافت روانی، سلوک و رویکردی الهی و دینی است. از دیدگاه او لذات دنیوی، گذرا و تنها امتحانی برای رسیدن به درجات اخروی است. از این دیدگاه، دنیا تنها پلی برای رسیدن به سرمنزل مقصود است و خدا تنها عهده دار راه این سفر می باشد، و جز او هیچ حاکمی نیست. بر این اساس اگر تمام مردم بخواهند سود یا زیانی متوجه او کنند، تنها به میزانی موفق خواهند بود که در تقدیر الهی برای او ثبت شده است. به همین دلیل چنین فردی به خاطر دستاوردها و ناکامی هایش خوشحال یا غمگین نمیشود و اگر دچار سوئی گردد، با خود میگوید: «وَ عَسَی أن تَکرَهُوا شَیئاً و هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أن تُحِبُّوا شَیْئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم و اللّه یَعلَم وَ أنتُم لا تَعلَمُونَ»؛1«بر شما کارزار نوشته شد و آن شما را دشوار و ناخوشایند است، و شاید که چیزی را خوشی ندارید و آن برای شما بهتر باشد و شاید که چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر باشد، و خدا (صلاح شما را) میداند و شما نمیدانید.»

مقابله انسان مؤمن با مرگ

چنین انسانی در برابر مرگ نیز ثابت قدم ایستاده و این آیات را با خود زمزمه میکند: «أینَمَا تَکُونُوا یُدرِکْکُم المَوتُ و لَو کُنْتُم فی بُرُوجٍ مُشَیَّدَة»؛2«هر کجا باشید مرگ شما را درخواهد یافت گرچه در کوشکها و دژهای سخت و استوار باشید.»

«قُل إنّ المَوْتَ الّذِی تَفِرُّونَ مِنْه فَإنّه مُلقِیکُم»؛3 «بگو: همانا مرگی که از آن میگریزید شما را دیدار می کند.»

«وَ مَا کانَ لِنَفسٍ أن تَمُوتَ إلاّ بِإذنِ اللّهِ کِتباً مُؤَجَّلاً»؛4 «و هیچ کس جز به فرمان خدا نمیرد، نبشته‌ای (است) مدت دار.»

انسان مؤمن حسادت هیچ کس را در دل جای نمی دهد و به حال هیچ کس حسرت نمیخورد، بلکه تشویش خاطر او (از سر دلسوزی) به خاطر غفلت مردم (از یاد خدا) است. زمزمه قلبی او این است که: «لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی البِلدِ

مَتعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأوهُم جَهَنَّمَ وَ بِئسَ المِهادُ»؛5 «رفت و آمد – سودجویی و کامیابی – کافران در شهرها تو را نفریبد، (این) برخورداری اندک است، سپس جایگاهشان دوزخ است و بد آرامگاهی است» ؛ «إنّما نُملِی لَهُم لِیَزدَادُوا إثماً»؛6 «همانا مهلتشان می دهیم تا بر گناه بیفزایند.» «مَا أصابَ مِن مُصیبةٍ فِی الأرضِ وَ لا فِی أنفُسِکُم إلاّ فِی کِتبٍ مِنْ قَبلِ أن نَبرَأهَا اِنَّ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسِیرٌ»

به اعتقاد فروید، خصوصیات شخصیتی انسان در پنج سال نخست دوران کودکی، شکل نهایی خود را میگیرد و سپس در قالب شخصیت فرد ظاهر میگردد. در این میان، تنها نقش روان پزشکی تجویز آرام بخشها، مسکّنها و تلاش برای مجال دادن به احساس سرکوب شده درون فرد است. روان‌شناسی فروید برای انسان تنها یک بعد حیوانی قائل است و به امکان متحول سازی آن اعتقاد ندارد

«لِکَیلا تَأسَوْا عَلی مَا فَاتَکُم و لاَ تَفْرَحُوا بِمَا ءاتکُم وَ اللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُختالٍ فَخورٍ»؛7 «هیچ مصیبتی در زمین – چون تنگدستی و سختی و قحطی – و نه در جانهاتان – چون بیماری و اندوه – نرسد مگر پیش از آنکه بیافرینمش در نوشته‌ای است، این بر خدا آسان است، تا بر آنچه از دست شما رفت اندوه مخورید و بدانچه شما را داد شادمان نشوید، و هیچ کس گردنکش خودستا را دوست ندارد.» «قُل لَن یُصیبَنا إلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنَا»؛8 «بگو: به ما نرسد مگر آنچه خدا برای ما نوشته است.» ثمره این آیات برای معتقدان، آرامش روانی و اطمینان خاطر است: «ألا بِذِکرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»؛9 «آگاه باشید که دلها تنها به یاد خدا آرام میگیرد.»

انسان مؤمن با ترک هر شهوتی، در قلب خود حلاوتی حس می کند که او را از اسارت نفس رهایی بخشیده، بر بصیرتش می افزاید. توحید، عناصر وجود او را یکپارچه میگرداند و احساساتش به سوی منبع واحدی سوق می یابد؛ چرا که او تنها از یک چیز میترسد و تنها آرزومند یک چیز است؛ تنها به پارسایی یک چیز ایستاده و تنها درصدد جلب رضایت یک کس است. این یگانگی و توحید تأثیری بنیادین در بنای شخصیت او بر جای میگذارد و از عدم انسجام حسی و چندگانگی و ضعف اراده جلوگیری میکند. این همان آموزه‌های تربیتی قرآن و تأثیر آن در تربیت نفوس است.

قرآن حکیم
اکنون جا دارد از خود بپرسیم که روانشناسی جدید چگونه انسان را تربیت می کند؟

به اعتقاد فروید، خصوصیات شخصیتی انسان در پنج سال نخست دوران کودکی، شکل نهایی خود را میگیرد و سپس در قالب شخصیت فرد ظاهر میگردد. در این میان، تنها نقش روان پزشکی تجویز آرام بخشها، مسکّن ها و تلاش برای مجال دادن به احساس سرکوب شده درون فرد است. روان‌شناسی فروید برای انسان تنها یک بعد حیوانی قائل است و به امکان متحول سازی آن اعتقاد ندارد.

این در حالی است که روانشناسی قرآنی، نه تنها به امکان ایجاد تحول در نفس انسان و شفای آن و اصلاح اندیشه و نیز باز کردن قفل دلها معتقد است، بلکه آن را تک بعدی ندانسته و برای آن هفت مرتبه ذکر می کند که عبارتند از: نفس اماره، لوامه، ملهمه، مطمئنه، راضیه، مرضیه، و نفس کامله.

[از دیدگاه قرآن] انسان می تواند با اطاعت از دستورات خدا و عبادت او مدارج کمال را طی کند. قرآن همچنین رعایت اعتدال در کارها را به عنوان منش آرمانی تعیین فرموده است: «وَ الَّذینَ إذا أَنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا و کانَ بینَ ذلِک قِوَاماً»؛10 «و آنانکه چون هزینه کنند نه اسراف کنند و نه تنگ گیرند و میان این دو به راه اعتدال باشند.»

تاریخ صدر اسلام نیز حاوی نمونه‌هایی از تحول فوری نفوس و خروج از تاریکی به سوی نور، به عنایت و هدایت الهی است. «وَ نَزَعْنا ما فِی صُدورِهِم مِن غَلٍّ إخوناً عَلَی سُرُرٍ مُتَقبِلینَ»؛11 «و هر بدخواهی و کینه‌ای که در سینههاشان بود برکندیم، برادرانی بر تخت‌هایی رویاروی همند.» این همان شفای فوری نفوس است که ما از قرآن می آموزیم و در هیچ دانشی هم نظیر آن یافت نمی شود.

پی نوشتها:

1- بقره/216

2- نساء/ 78

3- جمعه/ 8

4- آل عمران/ 145

5- آل عمران/ 196 ،197

6- آل عمران / 178

7- حدید/ 22،23

8- توبه / 51

9- رعد/ 28

10- فرقان/ 67

11- حجر/ 47

بخش قرآن تبیان


منبع:خبرگزاری فارس - نویسنده: مصطفی محمود -  مترجم: حافظ نصیری