تبیان، دستیار زندگی
درون هر خانواده، درد حقیقی، همان بدفهمی یا سوء تفاهم است. وقتی یکدیگر را نمی‌فهمیم، رفتار متقابلی که انجام می‌دهیم خود باعث مشکلی جدید می‌شود اما باید راهی پیدا کرد تا بتوان با یکدیگر گفتگویی صحیح داشت و به تفاهم رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فنون گوش دادن همدلانه


درون هر خانواده، درد حقیقی، همان بدفهمی یا سوء تفاهم است. وقتی یکدیگر را نمی‌فهمیم، رفتار متقابلی که انجام می‌دهیم خود باعث مشکلی جدید می‌شود اما باید راهی پیدا کرد تا بتوان با یکدیگر گفتگویی صحیح داشت و به تفاهم رسید.

فنون گوش دادن همدلانه

او هرگز مرا درک نکرد؛ تو اصلاً نمی‌فهمی من چه می‌گویم؛ منظورم چیز دیگری بود ...

اینها جملاتی است که امروزه بیش از پیش، زبان بسیاری از مردان و زنان (بویژه زوج‌های جوان)، با آنها آشناست. به راستی، چرا در بین انسان‌ها مشکل بدفهمی وجود دارد؟ چرا احزاب سیاسی یک کشور، کمتر همدیگر را درک می‌کنند؟ به چه دلیل، یک سخن برای دو نفر، دو معنای متفاوت به دست می‌دهد؟ و سرانجام، چرا در بین زن و شوهر یا فرزندان و والدین تا این اندازه، عدم درک متقابل وجود دارد و جملات هر کدام به گونه ای فهمیده می‌شود که منظور گوینده نبوده است؟ آیا مشکل در گزاره‌هاست و الفاظ؟ یا در درون فرد است و در مقصود او؟

به نظر می‌رسد دلیل اصلی این مشکل، ریشه در فرهنگ جامعه دارد. در ابتدا شاید کمی عجیب به نظر آید که مسئله گفتگو و فهم متقابل که اغلب، امری روان شناختی قلمداد می‌شود، با یکی از کلی ترین پدیده‌های اجتماعی یعنی «فرهنگ»، مرتبط باشد؛ اما احتمالاً حقیقت همین است.

جهان ما از نمادها ساخته شده است و ما به وسیله این نمادها با جهان، ارتباط برقرار می‌کنیم. اساسا هر آنچه را که ما تجربه می‌کنیم، انجام می‌دهیم، میل داریم و می‌بینیم، به نمادها بستگی دارد. هرچند که این نمادها ساخته خود ما هستند؛ ولی با قدرتی زیاد، و البته نَه غیر قابل مقاومت، بر ما حکم می‌رانند، و دریافت‌ها و احساساتی خاص را بر ما القا و تحمیل می‌کنند.

ارتباط نمادی آدمیان به سه شیوه اساسی صورت می‌گیرد. شیوه نخست «زبان گفتاری» است که عبارت از الگوهای صوتی و معانی پیوسته آن است. زبان گفتاری، آموزش و ارتباط را آسان می‌کند. دومین شیوه ارتباط، «زبان نوشتاری» است که عبارت از ثبت تصاویری از گفتار است. سومین روش، «زبان جسمانی» است که از ادب عامیانه گرفته شده و به معنای ارتباط با حرکت دست و صورت و به صورت کلی، با ایما و اشاره است.

نکته مهم این است که نظام‌های نمادین یک جامعه در یکدیگر، تأثیر متقابل دارند. بنابراین، زبان به عنوان بزرگ ترین نماد فرهنگی و فرهنگ ساز جامعه، هم متأثر از سایر نمادهای فرهنگی است و هم تأثیرگذار بر آنها. به دیگر سخن، برخی از واژگان و همچنین گزاره‌ها در یک زمینه فرهنگی می‌توانند نماد و نشانگر معنایی باشند که در زمینه فرهنگی دیگر نباشد؛ زیرا نمادهای فرهنگی در جوامع مختلف، متفاوت است و به دلیل همین تفاوت است که تنوّع فرهنگی و خرده فرهنگ‌ها به وجود می‌آیند.

بنابراین، آنچه افراد از جهان می‌بینند، لزوما با برداشت دیگران، یکسان نیست. در واقع، مردم به دنیا آن گونه که هست نگاه نمی‌کنند؛ بلکه آن طور که خودشان هستند یا آن گونه که شرایط ایجاب می‌کند به جهان می‌نگرند.

بهترین راه حل پیشگیرانه برای تفاهم مطلوب خانواده را می‌توان در قبل از ازدواج و شکل گیری خانواده جستجو کرد. باید پیش از ازدواج، به این مسئله توجّه شود که همسر آینده از جنبه‌های مختلف، بویژه از جهت فرهنگی، هم تراز و همسان با فرد باشد

حال باید دید که کلید تفاهم چیست و هنر گفتگوی موفق و درک متقابل چگونه است؟ برای این سؤال نیز پاسخ‌های مختلفی می‌توان ارائه کرد. بسیاری از کتاب‌هایی که در این زمینه، نوشته شده اند به تفاوت‌های فردی بویژه تفاوت‌های جنسی زن و مرد تأکید می‌ورزند. اما در این مقاله قصد داریم راهی کاربردی را بیان کنیم.

بهترین راه حل پیشگیرانه برای تفاهم مطلوب خانواده را می‌توان در قبل از ازدواج و شکل گیری خانواده جستجو کرد. باید پیش از ازدواج، به این مسئله توجّه شود که همسر آینده از جنبه‌های مختلف، به ویژه از جهت فرهنگی، هم تراز و همسان با فرد باشد؛ مسئله‌ای که در جامعه شناسی، تحت عنوان «همسان همسری» عنوان می‌شود؛ لذا دین مبین اسلام و همچنین روان شناسان و جامعه شناسان، تأکید زیادی بر هم کُفْو بودن دختر و پسر در امر ازدواج دارند.

اما به هر صورت، ممکن است این ملاک در انتخاب همسر، آن گونه که باید، رعایت نشود یا این که به شکل درستی سنجیده نشود و بدین ترتیب، پس از ازدواج، سوء تفاهم یا بدفهمی به وجود آید. همچنان که مشکل بسیاری از خانواده‌ها از این نوع است. حال، چاره این، در چیست؟

فنون گوش دادن همدلانه

به نظر می‌رسد که اولین راهکار در این زمینه، توجّه و آگاهی نسبت به تفاوت و گوناگونی فرهنگی است. بدین معنا که زوجین در هنگام اختلاف، چنانچه نخست به تفاوت‌های یکدیگر بخصوص تفاوت‌های فرهنگی واقف باشند در برخورد با یکدیگر، ملایمت و نرمی بیشتری نشان خواهند داد و همان حقانیتی را که برای خود قائل اند برای طرف مقابل خویش نیز قائل اند.

به تفاهم رسیدن در گفتگو به این معنی نیست که فقط باید دیگران را درک کنید، بلکه بدین معناست که نخست گوش دهید و درک کنید سپس برای این که دیگران نیز متقابلاً شما را درک کنند باید آنها را در نگاهتان به دنیا و فرهنگ خویش، آشنا و شریک کنید.

«با توجّه به این که همسر من از فرهنگ دیگری است، ممکن است منظور دیگری داشته باشد که من متوجه آن نیستم». به این فرایند که می‌تواند با گونه‌های مختلفی تجلی پیدا کند، می‌توان «درک متقابل درست» نام نهاد. راز درک متقابل درست در این است که پیش از آن که انتظار داشته باشیم همسر ما موقعیت ما را درک کند، تلاش کنیم خودمان وضعیت او را مانند خود او بفهمیم. به عبارت شیواتر، نخست باید طرف مقابل را درک کرد و آن گاه، انتظار درک متقابل از او داشت.

نخست در صدد درک دیگران بودن به این معنا نیست که فقط باید دیگران را درک کنید، بلکه بدین معناست که نخست گوش دهید و درک کنید سپس برای این که دیگران نیز متقابلاً شما را درک کنند باید آن‌ها را در نگاهتان به دنیا و فرهنگ خویش، آشنا و شریک کنید.

در روان شناسی به این گونه گوش کردن واقعی برای ورود به ذهن و قلب شخصی دیگر، «گوش دادن همدلان»، «گوش دادن دقیق» یا «هنر خوب شنیدن» نام می‌نهند؛ یعنی گوش کردن با همدلی و کوشش برای این که با چشم‌های دیگری دنیا را ببینیم.

ممکن است باز، این سؤال پیش آید که گوش دادن همدلانه را چگونه باید آموخت؟ در این جاست که با توجّه به آگاهی از تفاوت فرهنگی، دو طرف باید بکوشند تا با روحیات، علایق، سلیقه‌ها، انتظارات، احساسات، ارزش‌ها و در یک کلمه با «فرهنگ» یکدیگر آشنا شوند، تا آن گاه با شناختی واقعی‌تر از فرهنگ شریک خویش، از وی انتظار داشته باشند. این امر، صد البته، مستلزم تمرین، مطالعه و حوصله است. همچنان که تامس گوردون می‌نویسد: «گوش دادن فعّال و همدلانه، فنّ ساده‌ای نیست، بلکه هنر به کار گرفتن یک سری حالات اولیه و زیر بنایی است. بدون این حالت، چنین روشی نه تنها به ندرت می‌تواند مؤثر باشد، بلکه به نظر، دروغین، خالی، مکانیکی و غیر صمیمی می‌آید».

به تفاهم رسیدن در گفتگو به این معنی نیست که فقط باید دیگران را درک کنید، بلکه بدین معناست که نخست گوش دهید و درک کنید سپس برای این که دیگران نیز متقابلاً شما را درک کنند باید آنها را در نگاهتان به دنیا و فرهنگ خویش، آشنا و شریک کنید

بدیهی است که راه‌های گوناگونی برای تفاهم و گفتگوی موفق در خانواده وجود دارد که ما صرفاً یکی از شیوه‌های آن را مورد بررسی قرار دادیم و این، به معنای محدود بودن راه کار در این شیوه و نفی راه کارهای دیگر نیست. امیدواریم که جوانان عزیز میهن اسلامی با یاری جستن از رهنمودهای نورانی اسلام و مشورت با کارشناسان، همواره و بیش از پیش در زندگی خانوادگی خویش پیروز و کام روا باشند و تفاهم و گفتگوی موفق را به شایسته‌ترین وجه به اجرا بگذارند.

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع : حدیث زندگی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.