از پوشش اسلامی تا بوتیک ایرانی
همه یا بهتر بگوییم بیشتر افراد میتوانند خوب حرف بزنند و حتی خوب فکرکنند ولی آنچه در این میان مهم وموثر است، نه آن حرف زیبا است ونه آن اندیشه نیکو!! بلکه عمل و رفتار و مصداق عینی حرف و اندیشه است که میتواند جامعه را در ابعاد گوناگونش به سمت بهتر و زیباتر شدن سوق دهد.
«به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست!!».
این جمله مصداق عینی مطلبی است که قرار است در مورد آن اشاره ای اجمالی داشته باشیم.
همه یا بهتر بگوییم بیشتر افراد میتوانند خوب حرف بزنند و حتی خوب فکر کنند ولی آنچه در این میان مهم و موثر است، نه آن حرف زیبا است و نه آن اندیشه نیکو!! بلکه عمل و رفتار و مصداق عینی حرف و اندیشه است که میتواند جامعه را در ابعاد گوناگونش به سمت بهتر و زیباتر شدن سوق دهد.
نطفه ی هر پدیده اجتماعی در بطن جامعه شکل میگیرد و از افکار و ایده ها واعمال انسانهایی که در آن جامعه زندگی میکنند تغذیه میشود و نهایتا برپایه ی باورهای آنها به بار مینشیند.
در یک اجتماع بزرگ مطمئناً موارد زیادی میتوان یافت که فکر و عمل با هم همخوانی ندارد و همین تضاد میشود جرقه ای که بتواند آتش تعارضها وتضادهای اجتماعی را ایجاد کند و مدام به آن دامن بزند.
مسئله ی حجاب و پوشش مطابق با عرف و شریعت، مسئله ای است دیرینه که سالهاست در کشور ما در مورد آن بحث و فحص میشود و تا به اینجا هم ما شاهد تغییر و تحول چشمگیری در مورد بهتر و مناسبتر شدن آن نبوده ایم.
همه ی ما مقصر اصلی را در عدم تطابق پوشش مردان و زنان مسلمان با اصول و قواعدی که در دین اسلام به آن تاکید شده، افرادی می دانیم که تمایل به استفاده از برخی لباسها و مدلهای آرایش و پیرایش دارند و اینکه تصور میکنیم حتی این افراد کلی زحمت میکشند و تلاش شبانه روزی صرف میکنند تا فلان مدل مانتو و شلوار و تی شرت و... را پیدا کنند و برای تک جلوه کردن بپوشند و در خیابانها به راه بیافتند و چقدر پیش میآید که فکر کنیم که این افراد کار و زندگی ندارند که همیشه دنبال لباسهای نایاب میباشد و حتما کلی پاساژ، بوتیک را زیر پاگذاشته تا فلان مدل مانتو که اندازه قد و آستین آن کوتاه باشد و کلی هم تنگ باشد پیداکنند!
مطمئناً با نگاهی سطحی و گذرا به فروشگاه ها و پاساژهای اطراف منزل خودمان متوجه خواهیم شد که اتفاقا آنچه کم ونایاب است لباس مناسب ودر خور یک زن و مرد مسلمان است نه لباس نامناسب!
براستی اینگونه است؟ آیا واقعا تعداد این مدل لباسها که هر روز به خاطرش عده ای توسط نیروهای گشت ارشاد از سطح خیابان ها جمع آوری میشوند وبه آنها تذکر داده میشود و تعهد گرفته میشود، آنقدر کم است که با کلی جستجو بتوان بدست آورد!؟
مطمئنا با نگاهی سطحی و گذرا به فروشگاهها و پاساژهای اطراف منزل خودمان متوجه خواهیم شد که اتفاقا آنچه کم و نایاب است لباس مناسب و در خور یک زن ومرد مسلمان است نه لباس نامناسب!
تا دلمان بخواهد در مانتوفروشی ها مانتوهایی با قد وآستین کوتاه پیدا میشود و وقتی از فروشنده تقاضای یک مانتوی معمولی میشود میگوید «ای خانوم دیگه کی از این مانتوها می پوشه!؟ الان این مدلها مد شده و تولیدی ها فقط از این مدلها میدوزند!» دست آخر مااحساس شرمساری میکنیم از اینکه شاید ما خیلی از جامعه عقب هستیم که دنبال یک لباس معمولی هستیم!!
بله مسئله ای که هیچ یک از ما به آن فکر نمیکنیم همین است. ما میگوییم نیست، شما میگویید بپوش!
چند هفته پیش از رسانه ملی گزارشی پخش شد با این مضمون که از یک خانمی که مانتو خیلی کوتاه پوشیده بود پرسیدند چرا لباس مناسبتری نمیپوشی و آن خانم در جواب گزارشگر گفت : باشه مسئله ای نیست شما من را به یک فروشگاهی که مانتوهای بلندتر از این میفروشند ببرید تا من همان را تهیه کنم. انگار خیلی مطمئن بود که این طور با اعتماد به نفس از نبودن مانتوی بلندتر و مناسبتر صحبت میکرد، و البته آخر گزارش مشخص شد که او تا حدی راست میگفت وگزارشگر هرچه فروشگاههای اطراف را جستجو کرد مانتوی مناسبی که مدنظرش بود پیدا نکرد!!
مشکل اینجاست که ما محکم کاریها وسخت گیریها را در مورد کسانی که باید وشاید اعمال نمیکنیم، بلکه انگشت اتهام را به سمت کسانی که خریدار آنچه جبراً در اختیارشان گذاشته شده است هستند، نشانه میرویم.
تا زمانیکه مراکز تولید لباس در مورد نوع و مدل لباس هایی که تهیه میکنند توجیه نشوند و تحت لوای ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و عرفی قرار نگیرند وهمینطور مراکز فروش وعرضه نیز خود را ملزم به عرضه کردن لباسهای مناسب و مطابق با اصول ارزشی و اجتماعی نکنند، و تکلیف خود را فقط با نصب یک تابلو تحت عنوان «از پذیرفتن خانم های بد حجاب معذوریم» ادا کنند، نمیتوان انتظار وضعیتی بهتر از این را داشت. آب از چشمه گل آلود است و ما در مسیر رود نشسته ایم و انتظار یک جریان آب صاف و زلال را میکشیم.
خب معلوم است که تا ابد هم بنشینیم به آنچه میخواهیم نمیرسیم. فقط هزینه و زمان را بیهوده صرف میکنیم.
باید از ریشه به قضیه نگاه کرد و آن را اصلاح و بازبینی کرد. اگردر مراکز فروش لباس های مناسب و در عین حال جوان پسند وبا قیمت معقول وجود داشته باشند و یا حتی آرایشگاههای مردانه هر مدل مویی را (که بیشتر آن ها هم وام گرفته از فرهنگ لاییک غربی و نشأت گرفته از نشانههای بی هویتی و به نوعی شیطانی است، کار نکنند، دیگر هر روز شاهد صحنههای عجیب در مورد انواع لباسها و مدل موها نخواهیم بود!! چرا که حتما عرضه ای وجود دارد که روز به روز تقاضا برایش افزایش پیدا میکند. مردم طالب چیزی میشوند که در اطرافشان به وفور یافت میشود و حتی در رسانهها هم توسط بازیگران تبلیغ میشود و طبق نظریه برجسته سازی اولویت رسانهها به مرور اولویت عموم مردم را تشکیل میدهد. اگر این طور نباشد بیشتر جوان ها آنقدر مشغله دارند که نتوانند و حتی نخواهند دنبال اجناس کمیاب باشند وبه مدلهای مطابق با عرف جامعه رضایت خواهند داد.
زهرا تعالی
بخش اجتماعی تبیان
لینکهای مرتبط :