تبیان، دستیار زندگی
وهابیون به کشتار شیعیان مشغولند و بحرین و پاراچنار قربانگاه شیعه است . واکنش ما چیست؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیعه‌کشی‌ و سکوت سیاست‌خارجی؟


وهابیون به کشتار شیعیان مشغولند و بحرین و پاراچنار قربانگاه شیعه است . واکنش ما چیست؟


وهابیت

اگرچه به موازات حوادث میدان تحریر در مصر ، تجمعات میدان لؤلؤ بحرین آغاز شد اما منافع غربی ها اقتضا نمی کرد که بحرین را وارد جریان  مردم سالاری  کنند. نگرانی غربیها از امکان قدرت یابی اسلام گرایان در مصر و احتمال اتحاد با ایران ،به اندازه کافی نگران کننده بود که نخواهند دموکراسی در بحرین با اکثریت شیعه پیروز شود.

با ایجاد دموکراسی در بحرین و انتخابات آزاد احتمال بر سر کار آمدن حکومتی که برآمده از خواست اکثریت مردم بحرین که همانا شیعیان هستند بیشتر می شود و قطعا این حکومت دارای مناسبات نزدیک تری با ایران به جای عربستان سعودی خواهد بود.

1- این روزها با مرور  شبکه های تلویزیونی خبری بین المللی متوجه می شویم مدیریت خاص خبری درباره حوادث کشورهای عربی در جریان است. اگرچه عظمت انقلاب مصر به گونه ای بود که تجمعات میدان تحریر در بهمن (فوریه) قابل کتمان نبود اما پس از آن بعد از طی شدن مرحله شک غربی ها برنامه های مدیریت افکار عمومی آغاز شد. عظمت تجمعات میدان تحریر به گونه ای بود که ظرف یک هفته موضع آمریکایی ها را از دفاع از حسنی مبارک به موضع منافقانه دفاع از انقلاب تغییر داد و آن ماجرا هزینه سنگینی به ایالات متحده وارد کرد. لذا ایالات متحده در جریان خیزش قیامهای مردمی در جهان عرب سه راهبرد را اتخاذ کرد :

الف) انحراف در اهداف و آرمانهای انقلابهای پیروز شده ( مصر و تونس) و بر سر کارماندن ساختار سیاسی سابق  و تغییر صرف لایه بیرونی رهبران ، به گونه ای که منجر به پیروزی اسلام گرایان نشود.

با ایجاد دموکراسی در بحرین و انتخابات آزاد احتمال بر سر کار آمدن حکومتی که برآمده از خواست اکثریت مردم بحرین که همانا شیعیان هستند بیشتر می شود و قطعا این حکومت دارای مناسبات نزدیک تری با ایران به جای عربستان سعودی خواهد بود

ب) کشاندن انقلابها و نارضایتی عمومی به حوزه هایی که کشورهای آن دارای سیاست همسو با ایالات متحده نیستند و یا در گذشته برای غرب دردسر ساز شده اند ،مانند لیبی و سوریه و پر رنگ سازی حوادث سیاسی این مناطق از طریق رسانه ها

ج) حفظ رژیم هایی که در نظام سیاسی منطقه، متحد ایالات متحده محسوب شده و در پیوند مستقیم با عربستان سعودی به عنوان متحد اصلی آمریکا در منطقه خلیج فارس می باشند. لذا اولویت دستگاه دیپلماسی آمریکا حفظ ثبات خاندان آل خلیفه در بحرین بود.

بحرین

تمرکز رسانه های غربی  بر لیبی و لشکرکشی به آن کشور فاز اول مدیریت حوادث جهان عرب بود. اگرچه به موازات حوادث میدان تحریر در مصر ، تجمعات میدان لؤلؤ بحرین آغاز شد اما منافع غربی ها اقتضا نمی کرد که بحرین را وارد جریان  مردم سالاری  کنند. نگرانی غربیها از امکان قدرت یابی اسلام گرایان در مصر و احتمال اتحاد با ایران ،به اندازه کافی نگران کننده بود که نخواهند دموکراسی در بحرین با اکثریت شیعه پیروز شود. در ائتلافی نا نوشته شبکه های  تلویزیونی عربی منطقه نیز نگران از سرایت نهضت مردم بحرین مانند شبکه های غربی این قیام را بایکوت رسانه ای کردند و ترجیح دادند از شر سرهنگ دیوانه لیبی راحت شوند و سوریه نیز به عنوان متحد ایران تضعیف شود.

2-قیام بحرین با سکوت نسبی رسانه های جهانی، مجامع حقوق بشرو نهادهای بین المللی وارد فاز سرکوب شد. اما متاسفانه با تحریم رسانه ای شیعیان بحرین  باعث شد که صدای مظلومیت آنها کمتر شنیده شود و سرکوب خشن وهابیون و سعودیها مردم بحرین را بیشتر آزار دهد.

اگرچه به موازات حوادث میدان تحریر در مصر ، تجمعات میدان لؤلؤ بحرین آغاز شد اما منافع غربی ها اقتضا نمی کرد که بحرین را وارد جریان  مردم سالاری  کنند. نگرانی غربیها از امکان قدرت یابی اسلام گرایان در مصر و احتمال اتحاد با ایران ،به اندازه کافی نگران کننده بود که نخواهند دموکراسی در بحرین با اکثریت شیعه پیروز شود

در این میان لزوم دیپلماسی فعال ایران در قبال بحرین از دو لحاظ بیشتر دیده می شود:

الف) حکومت جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی اسلامی دارای  وظایفی نسبت به جهان اسلام و تشیع هست . طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد.

بحرین

بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند. لذا به نظر می رسد وظیفه اخلاقی و مذهبی ما مشارکت فعال در زمینه رفع سلطه از مستعفین بحرینی است.

ب)علاوه بر این ایران دارای منافع امنیتی و سیاسی نیز در این باره هست. با ایجاد دموکراسی در بحرین و انتخابات آزاد احتمال بر سر کار آمدن حکومتی که برآمده از خواست اکثریت مردم بحرین که همانا شیعیان هستند بیشتر می شود و قطعا این حکومت دارای مناسبات نزدیک تری با ایران به جای عربستان سعودی خواهد بود.

اما باوجود این گونه منافع و لزوم مشارکت سیاسی، ما چندان در مدیریت بحران بحرین موفق عمل نکرده ایم. غربی ها  توانستند در سه سطح کنترل بحرانهای سوریه و یا لیبی را در اختیار بگیرند: 1- سطح مجامع بین المللی: که با وارد کردن موضوع لیبی یا سوریه به دستور کار سازمانهای بین المللی مانند شورای امنیت و ...که توانستند اجماع بین المللی را علیه این دولتها پدید آورند. 2- سطح رسانه ها و افکار عمومی: در این سطح ما شاهد اتحاد رسانه های عربی و غربی بودیم که هر دو به پوشش وسیع تحولات این دو کشور می پرداختند. 3- سطح سازماندهی نیروهای اپوزیسیون و مخالف که با پشتبانی اطلاعاتی و مالی و سیاسی همراه است.  عملکرد کشور ما در این سه سطح چگونه بوده است؟ به نظر می رسد که در سطح اول ما مطلقا دارای موفقیتی نبوده ایم. عملا نهادهای بین المللی چشم به این اتفاقات بسته اند و ما نیز کاری موثر برای اقناع آن ها و سایر کشورها که دارای موضع خنثی تری نسبت به غربی ها و اعراب هستند نکرده ایم. در صورت وجود دیپلماسی قوی و آشنا با ادبیات سیاسی جهان انجام این امر ، شدنی بود. اگر رسانه ها در سطح داخلی با طرح موضوع با شکل بیداری اسلامی و تشیع به این موضوع می پردازند می بایست در سطح بین المللی از ادبیات دیگری استفاده شود. از این منظر می بایست رژیم بحرین به عنوان رژیم استبدادی بدون امکان مشارکت و رقابت سیاسی تعریف شود که در آن نوعی آپارتاید سیاسی علیه اکثریت مذهبی در حال اجرا است. نقض سازمان یافته حقوق بشر از نکات مهم برای تاکید این مساله است. در سطح رسانه ای شبکه العالم و پرس تی وی تا حدی توانسته اند محاصره خبری بحرین را بشکنند. اما دیپلماسی عمومی با ابعاد بزرگتری می بایست مورد پیگیری قرار گیرد. نباید از ظرفیتهای کمپین ها و شبکه های اجتماعی در مهندسی افکار عمومی بین المللی به نفع مردم بحرین غفلت کرد. استفاده مدیریت شده از ابزار وب و هم چنین ساماندهی پویش های اجتماعی در سطح داخلی و سایر جوامع منطقه به نفع مردم بحرین از اصلی ترین مولفه های این راهبرد می تواند باشد. در سطح سوم می بایست با شناسایی رهبران محلی ذی نفوذ و جریانهای سیاسی با ریشه کمک های معنوی و سیاسی را برای تداوم راه با حفظ موازین امنیتی و سیاسی فراهم آورد.

سید حسین زرهانی

بخش سیاست تبیان