علت تحریف کنندگان روایات ظهور
نقد و بررسی مستند ظهور بسیار نزدیک است(12)
تاکنون به هفت ایراد اساسی از مجموعه مشکلات مستند «ظهور بسیار نزدیک است» اشاره کردهایم. اکنون به هشتمین ایراد خواهیم پرداخت:
نقاط ضعف مستند ظهور بسیار نزدیک است(2)
مهمترین منبع روایی نشانه ظهور(6)
تحلیلهای غلط در مستند ظهور(7)
اعتبارسنجی منابع روایی نشانه ظهور(8)
منابع اصلی نشانهشناسی ظهور (9)
احادیث جعلی در مستند ظهور (11)
8ـ توجه نداشتن به احتمال جعل و تحریف معمولاً هر حرکت سودمند و اصیلی در طول تاریخ، سودجویان و منفعت طلبانی را هم در کنار خود درک کرده است. تعلیم آموزههای کاملترین آیین الهی نیز که سودمندترین حرکت عالم به حساب میآید، از این قاعده مستثنی نبوده است و رهزنان بسیاری را به خود دیده است. بنابراین آموزههای ناب اسلام هم که از دو طریق قرآن و اهل بیت به عالمیان عرضه شد، در معرض جدی تاریک دلان بوده است. اما در این میان خداوند حفاظت یکی از این دو طریق یعنی قرآن را خود بر عهده گرفت تا قانون اساسی زندگی همیشه و در همه حال از آسیب در امان باشد و از سوی دیگر حفاظت طریق دیگر یعنی سخنان معصومان را بر عهده دانشمندان، مؤمنان و متدینان جامعه قرار داد.
اما پرسش پراهمیت این است که آیا هجمه رهزنان و سودجویان به همه موضوعات مطرح شده از جانب پیامبر و امامان معصوم، به صورت مساوی شکل گرفته و یا سود و زیان آنان در اندازه این هجمه ها تأثیر گذار بوده است؟
روشن است که افراد سودجویی که حدیث اهل بیت را وسیلهای برای پیشرفت خود قرار میدهند، در هر بابی متناسب با انگیزهها و منافع خود ورود پیدا میکنند و به دروغ پردازی و جعل میپردازند. چنین افرادی با انگیزههای از پیش تعیین شده فردی و یا گروهی به جعل حدیث و دروغ پردازی به معصومان پرداختهاند تا بتوانند از این میان به نفع دلخواه خود دست یابند. بنابراین باید دانست که احتمال جعل یا تحریف روایات معصومان در برخی از موضوعات بیش از موضوعات دیگر است. زیرا موضوعاتی که با منافع گروهی و شخصی گره خوردهاند، در معرض آسیب جدی و خطر بیشتری قرار دارند و انگیزه بیشتری را برای جعل حدیث ایجاد میکنند.
انگیزه فراوان جعل حدیث در موضوع نشانههای ظهور یکی از موضوعاتی که انگیزههای گروهها و اشخاص فراوانی را به سوی خود جلب کرده، مسأله مهدویت است. ظهور پیشوایی که قرار است، حکومتی جهانی داشته باشد و بر همه عالم تسلط یابد، بسیاری را به وسوسه انداخته تا خود را به نحوی به این حکومت جهانی منتسب کنند. به همین دلیل است که در میان شاخ و برگهای مختلف موضوع مهدویت هیچ شاخهای همانند مسأله نشانههای ظهور، وسوسه کننده جاعلان حدیث نبوده است.
از سوی دیگر علاقه مندی شدید مردم به آگاهی از اخبار غیبی و چگونگی رخدادهای آینده به کمک سودجویان آمده است و آنان را در برآورده شدن منافع فردی یا گروهیشان یاری داده است.
در این میان حکومتهای ستمگر، گوی سبقت را از دیگر سودجویان ربودهاند و با استفاده از دروغ پردازی و یا تغییر این روایات برخی از خواستههای خود را عملی کردهاند.
آنان برای موجه جلوه دادن کار خویش، دست به جعل و تحریفهایی زدند تا به مردم بفهمانند کارها و ادعاهای آنان پیش بینی شده است و هیچ کس نمیتواند در برابر آن بایستد و ابراز مخالفت کند. برای مثال در تاریخ چندین نفر هستند که خود را سفیانی معرفی کردهاند. یکی از آنان علی بن عبدالله بن خالد است که در سال 159 ادعا کرد، همان سفیانی موعود است و برای درست جلوه دادن ادعای خویش، شورشهایی را هم ایجاد کرد. (الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 6، ص 249)
به همین دلیل است که برخی از اهل نظر، روایات سفیانی را ساخته و پرداخته خالد بن یزید دانسته و گفتهاند: چون وی میخواست زمینه را برای حکومت نوادهاش فراهم کند و حکومت را از چنگ مروانیان به خاندان معاویه باز گرداند، دست به جعل چنین روایاتی زده است.(چشم به راه مهدی، مقاله بررسی نشانههای ظهور، اسماعیل اسماعیلی، ص 253)
البته اصل این مسأله که شورش سفیانی یکی از نشانههای ظهور میباشد، قابل انکار نیست. چرا که روایات صحیح السندی وجود دارند که شورش او را از جمله نشانههای حتمی ظهور برمی شمرند. اما باید دانست که روایات تحریف شده و یا ساختگی در این زمینه هم کم نیستند. برای مثال در منابع اهل تسنن به این روایت بر میخوریم که: «سفیانی از فرزندان خالد بن یزید است.» (منتخب الاثر، لطف الله صافی، ص 458) که به احتمال زیاد این روایت توسط خود او جعل شده تا ادعای نوه خود را اثبات کند.
جدای از حکومتها، برخی از گروهها و فرقهها نیز خواستهاند تا با جعل حدیث، قیام خود را قیام عدل گستر حضرت مهدی معرفی کنند. همانند قیام محمد بن عبدالله معروف به نفس زکیه که از نوادگان امام مجتبی به حساب میآمد. خاندان بنی عباس نیز از وجود او بهترین بهره برداری را برای نابودی بنیامیه و به دست گرفتن قدرت صورت داد. به احتمال زیاد این روایت نیز بر ساخته عباسیان باشد که میگوید: «نامش (نام مهدی) محمد بن عبدالله است و در زبانش لکنت وجود دارد.» (مقاتل الطالبین، ص 162) چرا که محمد بن عبدالله نیز به سختی سخن میگفته است و نمیتوانسته همه کلمات را به خوبی ادا کند.
این گوشهای از حرکات سودجویانه است که در موضوع مهدویت رخ داده است. بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که از میان انبوهی از روایات نشانههای ظهور که تعداد اندکی از آنها صحیح السند هستند، قطعاً شمار قابل توجهی از آنها دچار آفت جعل و تحریف شدهاند.
متأسفانه حجم وسیعی از کتابهایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به موضوع نشانههای ظهور پرداختهاند نیز به این امر دامن زدهاند. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در کتابی با نام «علامات الظهور و الجزیره الخضراء» به برخی از این منابع و جعل و تحریفهای آشکاری که در آنها موجود است, اشاره کرده است.
بررسی راویان این روایات که در قسمت پیشین انجام گرفت نیز بر بی اعتمادی ما به روایات ضعیف السند این دسته از روایات میافزاید. چرا که علاوه بر راویان ناشناخته و ضعیف، انبوهی از راویان منحرف اعتقادی، دروغگو، وضاع و جعل کننده حدیث در میان آنها وجود دارد.
البته برخی از بزرگانی که به گردآوری این روایات پرداختهاند، خواستهاند تا کلیت این روایات باقی بماند تا انباری از روایات گوناگون در اختیار پژوهشگران آینده قرار گیرد. همچنین هدف دیگر آنان از جمع آوری روایات صحیح و سقیم این بوده که نشان دهند همگان در اصل ظهور اتفاق نظر دارند و شکی در آن وجود ندارد. (چشم به راه مهدی، ص 256)
علامه مجلسی پس از نقل روایتی در موضوع نشانههای ظهور چنین مینویسد:
این روایت را که متن آن درآمیخته با اشتباه است و سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمر بن سعد (لعنة الله) منتهی شده، آوردم. زیرا در برگیرنده اخباری از حضرت مهدی است که اتفاق مخالف و موافق در مورد وی را نمایان می کند. (بحار الانوار، ج 52، ص 227)
نتیجه
از میان انبوهی از روایات نشانههای ظهور که تعداد اندکی از آنها صحیح السند هستند، قطعاً شمار قابل توجهی از آنها دچار آفت جعل و تحریف شدهاند که پرهیز و دقت فراوانی را خواهد طلبید و مسلماً تشخیص آن هم بر عهده پژوهشگران خبره خواهد بود. اما متأسفانه در این مستند با همه روایات به صورت مساوی برخورد شده است و بدون در نظر داشتن احتمال جعل و تحریف از آنها بهره گیری شده است.
سید مصطفی بهشتی بخش مهدویت تبیان