بررسی اختلاف روایات اصحاب اعراف
در آیاتى از قرآن کریم که از بهشتیان و دوزخیان سخن مىگوید و صحنههایى از حالات آنها را بیان مىکند، از جاى خاصى نام مىبرد که میان بهشت و جهنم و مشرف بر آنهاست و آن «اعراف» است که افراد خاصى در آن قرار دارند.
«وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کلاًّ بِسیماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ وَ اِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقآءَ أَصْحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ وَ نادىآ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسیماهُمْ قالُوا مآ أَغْنی عَنْکمْ جَمْعُکمْ وَ ما کنْتُمْ تَسْتَکبِرُونَ أَهؤُلاءآِ الَّذینَ أَقْسَمْتُمْ لا یَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ اُدْخُلُوا الْجَنَّةِ لا خَوْفٌ عَلَیْکمْ وَ لا آأَنْتُمْ تَحْزَنُونَ » (سوره اعراف آیات 46-49) ؛
و میان آن دو گروه(بهشتیان و دوزخیان)، حجابى است و بر اعراف مردانى هستند که همه را (بهشتیان و دوزخیان) با سیمایشان مىشناسند و به بهشتیان ندا مىدهند که سلام بر شما. آنان وارد بهشت نشدهاند ولى امید آن را دارند.و هنگامى که دیدگان آنها به سوى دوزخیان برگردانیده مىشود، گویند: پروردگارا ما را همراه گروه ستمکاران قرار مده. و اهل اعراف مردانى را که به سیمایشان مىشناسند ندا مىدهند، مىگویند: جمعیت شما و آن گردنکشى که مىکردید، شما را سودى نداشت آیا اینان همان کسانى هستند که سوگند مىخوردید که خدا رحمت خود را به آنان نمىرساند؟ (و خطاب به بهشتیان گویند) وارد بهشت شوید؛ نه ترسى بر شماست و نه شما اندوهگین مىشوید.
منظور از اهل اعراف چه کسانى هستند؟
در اقوال علما و مفسران احتمالات گوناگونى داده شده و در روایات نیز تفسیرهاى متفاوتى در این باره آمده است. قرطبى در این باره ده قول(1)و آلوسى چهارده قول(2) نقل کردهاند و ما در اینجا بعضى از آنها را که تا اندازهاى قوّت دارند به نقل از تفاسیر مختلف در زیر مىآوریم:
1- منظور از اهل اعراف گروهى هستند که گناهانشان آنها را از رفتن به بهشت و اعمال نیکشان آنها را از رفتن به جهنم باز داشته است.
2 ـ منظور از آنها پیامبران و اولیا و امامان هستند که به خاطر برترى مقامشان در جاى بالایى نشستهاند و بر اوضاع قیامت اشراف دارند. این مطلب مضمون چندین روایت است.
3 ـ آنها عباس، حمزه، على و جعفر طیار هستند. این سخن در روایتى آمده است.
4 ـ آنها عدول مؤمنان هستند که شاهد اعمال مردم خواهند بود.
5 ـ آنها کسانى هستند که در راه خدا شهید شدهاند ولى به پدران خود نافرمانى کردهاند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اعراف، ما هستیم که یاران خود را مىشناسیم. اعراف ما هستیم که خداوند جز از طریق شناخت ما شناخته نمىشود اعراف ما هستیم که روز قیامت میان بهشت وجهنم مىایستیم؛ پس وارد بهشت نمىشود مگر کسى که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم و وارد آتش نمىشود مگر کسى که ما را انکار کند و ما او را انکار کنیم
6 ـ آنها اولاد زنا هستند (که ایمان و عمل صالح دارند).
7 ـ آنها فرشتگان هستند. این احتمال از کسى به نام ابومجلز نقل شده است.
8 ـ منظور از آنها مؤمنینى از جنّ هستند.
در میان این وجوه و اقوال، آنچه از همه مهمتر است و قایل بیشترى دارد و روایات هم آن را تایید مىکند دو قول است:
نخست اینکه منظور از آنها انبیا و اولیا و معصومین(ع) هستند که مشرف بر اهل بهشت و اهل جهنم و اوضاع قیامت هستند و این سخنان را که قرآن نقل مىکند آنها به بهشتیان و دوزخیان خواهند گفت.
دوم اینکه منظور از آنها آن گروه از مؤمنان هستند که اعمال نیکشان با گناهانشان یکسان است و آنها نه لایق بهشت و نه مستحق جهنم هستند.
روایات از اهل سنت درباره تعیین اهل اعراف بسیار اندک است و در صحاح سته آنها حدیثى در این باره نیافتیم . البته طبرى روایاتى هم از صحابه نقل مىکند که سند آن به پیامبر نمىرسد.(3)
این در حالى است که روایات از طریق شیعه و ائمه معصومین(ع) فراوان رسیده و ما بعضى از آنها را نقل مىکنیم و در آخر به جمعبندى آنها و اظهار نظر نهایى خواهیم پرداخت.
روایاتى که در این باره نقل شده سه دستهاند:
دسته اول از روایات
دسته اول روایاتى که اهل اعراف را به ائمه معصومین(ع) و صلحا تفسیر کردهاند و ما چند نمونه از آنها را در زیر مىآوریم:
عن امیر المؤمنین (ع) قال: نحن الاعراف نعرف انصارنا باسمائهم و نحن الاعراف الذین لایعرف اللّه الا عن سبیل معرفتنا و نحن الاعراف نوقف یوم القیامة بین الجنّة و النار فلایدخل الجنة الا من عرفنا و عرفناه و لایدخل النار الا من انکرنا و انکرناه(4)
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اعراف، ما هستیم که یاران خود را مىشناسیم. اعراف ما هستیم که خداوند جز از طریق شناخت ما شناخته نمىشود اعراف ما هستیم که روز قیامت میان بهشت وجهنم مىایستیم؛ پس وارد بهشت نمىشود مگر کسى که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم و وارد آتش نمىشود مگر کسى که ما را انکار کند و ما او را انکار کنیم.
عن ابى جعفر(ع) فى قول اللّه، عزّوجل: «وعلى الاعراف رجال یعرفون کلابسیماهم» قال: الأئمة منا اهل البیت فى باب من یاقوت احمر على سورالجّنة یعرف کلّ امام منا مایلیه.(5)
امام باقر (ع) درباره این سخن خداوند: «و بر اعراف، مردانى هستند که همه را از قیافهشان مىشناسند» فرمود: منظور از اعراف، امامان از ما خاندان است که در دروازهاى از یاقوت سرخ بر حصار بهشت قرار مىگیرند و هر امامى امام بعدى را مىشناسد.
عن امیر المؤمنین (ع) قال: ونحن اصحاب الاعراف انا و عمّى و اخى و ابن عمّى(6)...
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ما اصحاب اعراف هستیم، من و عمویم و برادرم و پسر عمویم.
دسته دوم از روایات
دسته دوم از روایات دلالت دارند بر این که منظور از اهل اعراف کسانى هستند که گناهانشان با ثوابشان مساوى است که نه اهل بهشت و نه اهل جهنم هستند. در این باره نیز چندین روایت نقل شده است که نمونههایى را مىآوریم:
عن الصادق (ع) انه سئل عنهم فقال: قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخله الجنة فبرحمته.(3)
از امام صادق(ع) درباره اهل اعراف پرسیدند، فرمود: قومى هستند که حسنات آنها با سیئاتشان برابر است؛ پس اگر خدا آنها را به جهنم وارد کند به سبب گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد با رحمت اوست.
عن ابى عبداللّه(ع) قال قلت له: اىّ شىء اصحاب الاعراف؟ قال استوت الحسنات و السیئات فان ادخلهم اللّه الجنة فبرحته و ان عذّبهم لم یظلمهم.(7)
از امام صادق (ع) پرسیدم: اصحاب اعراف چه کسانى هستند؟ فرمود: حسنات و سیّئات آنها برابر است؛ پس اگر خداوند آنها را به بهشت ببرد از رحمت اوست و اگر عذاب کند به آنها ستم نکرده است.
اعراف جایگاه ویژهاى میان بهشت و جهنم است که مؤمنین گنهکار که نه لایق بهشت و نه مستحق جهنم هستند، در آنجا خواهند بود و در انتظار سرنوشت به سر خواهند برد و در عین حال انبیا و ائمّه هم که در فکر نجات چنین افرادى هستند در همین موقف در کنار آنان خواهند بود تا نزد خدا شفاعت آنها را بکنند و آنها وارد بهشـت شونـد
دسته سوم روایات
دسته سوم از روایات بر این دلالت دارند که در اعراف، هم اولیا و صلحا و ائمه خواهند بود و هم کسانى که ایمان ضعیفى دارند و مرتکب گناهانى شدهاند؛ ولى در آن حد نیستند که به جهنم بروند و اولیا و ائمه شفاعت این گروه را خواهند کرد و آنها نیز به بهشت خواهند رفت. نمونههایى از این احادیث را در زیر ملاحظه فرمایید:
امام صادق (ع) فرمود: اعراف، تپهاى است میان بهشت و جهنم و منظور از مردان (که در آیه شریفه آمده) امامان هستند که با شیعیان خود بر اعراف مىایستند در حالى که مؤمنان بدون حساب به بهشت رفتهاند. پس امامان به آن گروه از شیعیان خود که گناه کردهاند مىگویند: به برادران خود در بهشت نگاه کنید که بدون حساب وارد بهشت شدهاند و این همان سخن خداست که «سلام بر شما؛ آنان هنوز به بهشت وارد نشدهاند ولى امید آن را دارند» سپس به آنها گفته مىشود به دشمنان خود در جهنم نگاه کنید و این همان سخن خداست که «وقتى چشمانشان به سوى اهل آتش برمىگردد مىگویند: پروردگارا ما را با قوم ستمگر قرار مده»... آنگاه امامان به شیعیان خود مىگویند: «وارد بهشت شوید؛ نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین مىشوید».(8)
عن برید العجلى قال سئلت اباجعفر (ع) عن قول اللّه: «وعلى الاعراف رجال یعرفون کلاّ بسیماهم» قال: انزلت فى هذه الاّمة و الرجال هم الأئمّة من آل محمد قلت: فما الاعراف؟ قال: صراط بین الجنة و النار فمن شفع له الأئمّة منّا من المؤمنین المذنبین نجا و من لم یشفعوا له هوى.(9)
برید عجلى مىگوید: از امام باقر (ع) درباره قول خداوند: «و بر اعراف مردانى هستند که همه (بهشتیان و دوزخیان) را از چهرههایشان مىشناسند» پرسیدم. امام فرمود: این آیه درباره این امّت نازل شده و منظور از مردان، امامان از آل محمد(ص) هستند. گفتم: پس اعراف چیست؟ فرمود: راهى میان بهشت و جهنم. پس هرکس از مؤمنان گنهکار را که امامان ما شفاعت کنند، نجات مىیابد و هرکس را که شفاعت نکنند هلاک مىشود.
تحلیل روایات مختلف
این بود مجموعهاى از روایاتى که درباره معرفى اهل اعراف از طریق اهل بیت وارد شده است. بعضىها با توجه به روایات دسته اول گفتهاند که اعراف جایگاه انبیا و اولیا و ائمه است که مقامى بالاتر از اهل بهشت دارند. علامه طباطبائى ضمن تایید این سخن، از آیه هم آن را استظهار کرده است.(10) بعضىها هم با توجه به دسته دوم از روایات گفتهاند که اهل اعراف همان افراد ضعیف الایمان هستند که ثواب و گناه آنها مساوى است.
آنچه از بررسى آیات و مجموع روایات به نظر مىرسد این است که اعراف جایگاه ویژهاى میان بهشت و جهنم است که مؤمنین گنهکار که نه لایق بهشت و نه مستحق جهنم هستند، در آنجا خواهند بود و در انتظار سرنوشت به سر خواهند برد و در عین حال انبیا و ائمّه هم که در فکر نجات چنین افرادى هستند در همین موقف در کنار آنان خواهند بود تا نزد خدا شفاعت آنها را بکنند و آنها وارد بهشـت شونـد.
این مطلب علاوه بر اینکه در دسته سوم از روایات به روشنى بیان شده مىتواند وجه جمع خوبى میان دسته اول و دوم از روایات باشد. در آیات مربوط به اعراف نیز شواهدى بر حضور این دو گروه وجود دارد. آنجا که مىفرماید: بر اعراف رجالى هستند که همه اهل بهشت و اهل جهنم را مىشناسند. این جمله در خور انبیاء و امامان است. علاوه بر اینکه کلمه «رجال» دلالت بر عظمت شأن آنها مىکند، شناختن همه بهشتیان و دوزخیان نیز معرفت بزرگى است که تنها آنان مىتوانند آن را داشته باشند. همچنین در پایان آیات مربوط به اعراف آمده که گفته مىشود وارد بهشت شوید، ظاهر این است که این سخن را همان «رجال» به مؤمنان گنهکار مىگویند اگرچه احتمال دارد این سخن از سوى خداوند باشد. اما نسبت دادن گناه به اولیاء صحیح نیست.
از دانشمندان پیشین، شیخ صدوق و شیخ مفید هم همین نظریه را دارند. شیخ صدوق مىگوید:
اعتقاد ما در اعراف این است که آن، حایلى میان بهشت و جهنم است که در آن مردانى قرار دارند که بهشتیان و دوزخیان را مىشناسند و آنان پیامبران و اوصیاى او هستند. داخل بهشت نمىشود مگر کسى که آنها را بشناسد و آنها او را بشناسند، و داخل آتش نمىشود مگر کسى که آنها را انکار کند و آنها او را انکار نمایند، و در اعراف کسانى هم هستند که در انتظار امر خدا به سر مىبرند که یا آنها را عذاب کند و یا ببخشد.»(11)
در اعراف، هم پیامبر و ائمه و هم گنهکاران از مؤمنان جاى دارند تا وقتى که پیامبر و ائمه شفاعت آنها را بکنند و به آنها خطاب رسد که: ادخلو الجنة لاخوف علیکم و لا انتم تحزنون وارد بهشت شوید که نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین خواهید شد»
شیخ مفید در شرح این فقره از سخنان صدوق پس از آوردن مقدماتى چنین اظهار مىدارد:
«آنچه اجمالاً مىتوان به آن یقین حاصل کرد این است که اعراف مکانى میان بهشت و جهنم است و در آن حجتهاى خدا بر مردم، که نام بردیم، قرار دارند و نیز گروهى از کسانى قرار دارند که در انتظار امر خدا هستند. بیشتر از این را خدا مىداند.»(12)
شیخ مفید این گروه را که در انتظار امر خدا هستند چنین معرفى مىکند که آنان طائفهاى از مردم هستند که به خاطر اعمالشان مستحقّ بهشت نشدهاند و مستحقّ خلود در جهنم هم نشدهاند و آنها انتظار فرمان خدا را مىکشند و شفاعت براى آنهاست و آنان همچنان در اعراف خواهند بود تا وقتى که با شفاعت پیامبر و امیرالمؤمنین و ائمه به آنها اجازه ورود در بهشت داده شود.(13)
نتیجه
به هر حال به نظر مىرسد که مطلب واضح و روشن است و در اعراف، هم پیامبر و ائمه و هم گنهکاران از مؤمنان جاى دارند تا وقتى که پیامبر و ائمه شفاعت آنها را بکنند و به آنها خطاب رسد که: ادخلو الجنة لاخوف علیکم و لا انتم تحزنون وارد بهشت شوید که نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین خواهید شد».
پی نوشت ها :
1 - قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، ج 7، ص 211.
2 - آلوسى، روح المعانى، ج 8، ص 124.
3 - طبرى، جامع البیان، ج 5، ص 194.
4 - تفسیر فرات کوفى، ص 143.
4 - بحار الانوار، ج 8، ص 335.
5 - معانى الاخبار، ص 22.
6 - کافى، ج 2، ص 381.
7 - تفسیر عیاشى، ج 2، ص 18.
8 - تفسیر قمى، ج 1، ص 231.
9 - بحار الانوار، ج 8، ص 335.
10 - طباطبائى، المیزان ، ج 8، ص 125.
11 - صدوق، الاعتقادات، ص 70.
12- شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 107.
13 - همان.
بخش قرآن تبیان
منبع : سایت آیت الله یعقوب جعفری