در 3 زمان برای ورود اجازه بگیرید!
روشن است در جایی که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولی جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «وَ إن قِیلَ لکم ارجِعوا فارجِعوا» اگر کسی خواست وارد منزل کسی بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنی اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این برای شما بهتر و برای مصالح جامعه اسلامی مفیدتر است.
صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضی است یا قبلا چنین اجازه ای را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحبخانه به دست آورده است ، که در این صورت نیز برای ورود به خانه آدابی بیان شده است .
در این مقاله به بررسی موضوع آداب معاشرت عمومی در فرهنگ قرآن میپردازیم.
آداب عمومی معاشرت
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابی چند است که در این جا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:در سوره ی نور چندین آیه هست که کمابیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع میشود:
« یا أیُّها الَّذین آمنُوا لا تَدخُلوا بُیوتاً غَیرَ بُیوتِکم حتِّی تستَأنِسُوا و تُسَلِّمُوا علی أهلها ذلکم خیرٌ لکُم لعلَّکم تذکَّرون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانههایی که خانههای شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید؛ و اگر کسی را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن برای شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام میدهید داناست.»
چگونه به خانهها وارد شویم؟
وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور میشود:
الف: شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضی است.
ب: مورد شک است.
ج: علم دارد به این که صاحب خانه راضی نیست.
روشن است در جایی که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولی جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «وَ إن قِیلَ لکم ارجِعوا فارجِعوا» اگر کسی خواست وارد منزل کسی بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنی اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این برای شما بهتر و برای مصالح جامعه اسلامی مفیدتر است.
صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضی است یا قبلا چنین اجازه ای را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحبخانه به دست آورده است، در آن جا هم ورود جایز است منتهی آدابی دارد:
یکی از آدابی که میبایست رعایت بکند این است که سر زده وارد نشود. دیده میشود که عده ای از دوستان اگر با همدیگر روابطی دارند یا کسانی برای حاجتی – مادی یا معنوی – به کسی مراجعه میکنند، چون ممکن است شخص در داخل خانه اش آمادگی برای پذیرش نداشته باشد یا در حالی باشد که نمیخواهد کسی او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تأکید میشود که «استیناس» کنید.
کسانی که مملوک شما هستند و در خانه شما کار میکنند و همین طور بچههایی که به حد تکلیف نرسیده اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا
استیناس کردن؛ یعنی انجام دادن کاری که توجه را جلب بکند و در روایت در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح کنید تا خودش را آماده کند. ضمناً دستور میدهد که سلام هم بکنید : (حتِّی تستأنِسوا و تُسلِّمُوا علی أهلِها).
اما اگر شخصی خواست وارد اتاق یا خانه ای بشود که کسی در آن نیست و مثلاً در زد و کسی جواب نداد و فهمید که کسی آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فَإن لم تَجدوا فیها أحداً فلا تدخلوها حتّی یُؤذنَ لکم» طبعاً وقتی کسی نباشد اذن هم تحقق نمییابد پس شما باید وارد نشوید تا کسی پیدا شود و به شما اذن بدهد.
مواردی هست که رفت و آمد افراد با هم خیلی زیاد است؛ مثلاً اهل یک خانه که در اتاقهای متعددی زندگی میکنند رفت و آمد متعارف دارند: بچهها وارد اتاق پدر و مادرشان میشوند یا کسانی که در خانه کار میکردند، آیا هر دفعه ای که میخواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟
در آیه 58 سوره نور این سؤال را نیز بی پاسخ نگذاشته و میفرماید :«یا أیُّها الّذینَ آمنوا لیَستأذنکمُ الَّذین مَلَکت أَیمانُکُم والَّذینَ لم یبلُغُوا الُحُلُمَ مِنکُم ثلاث مرّاتٍ؛ کسانی که مملوک شما هستند و در خانه شما کار میکنند و همین طور بچههایی که به حد تکلیف نرسیده اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا.».
اینها مواقعی است که معمولاً انسان استراحت میکند و دلش میخواهد تنها باشد؛ و در آیه بعد میفرماید:
«و إذا بلغَ الأطفالُ مَنکُمُ الحُلُمَ فلیَستاذِنوا کما استَأذِنُوا کما استَاذَنَ الَّذینَ مِن قبلِهم کذلکَ یبیِّنُ اللهُ لکم آیاتهِ واللهُ علیمٌ حکیمٌ؛ اما اگر بچهها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند؛ یعنی غیر از سه مرتبه ای که گفته شد هر وقت دیگر هم میخواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.».
خوب این مختصری از موضوع رفت وآمد بود که قرآن حکیم پیرامون این موضوع بیان فرموده تا انشاءالله با بکارگیری این دستورات در زندگی مشکلات آداب و معاشرتی در میان مردم رفع شده و مسأله وکدورتی به وجود نیاید.
آیا قرآن کریم پیرامون موضوع سلام کردن نیز دستوراتی دارد؟
«فإذا دخلتم بیوتاً فسلِّمُوا علی أنفُسکم تحیَّةٍ مِن عِندِ اللهِ مبارکةً طیِّبةً» وارد خانه که میشوید سلام کنید ؛ مفسران فرموده اند که این آیه از مواردی است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده اند؛ و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقی شده است و بعضی گفته اند که از این آیه استفاده میشود که اگر کسی هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.
«تحیَّةً مِن عِندِاللهِ مبارکةً طیِّبةً » این سلام کردن تحیتی است از ناحیه خداوند و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش؛ پربرکت است یعنی آثار خوبی بر آن مترتب میشود و طیب است یعنی مردم میپسندند و خوششان میآید و احساس آرامش میکنند.
شعار سلامتی را فراموش نکنیم!
سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفی خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامی که به عنوان تحیت ادا میشود و در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته، شاید یکی از حکمتهایش این باشد که هر انسانی در زندگی دائماً نگرانیها، خوفها و دلواپسیهایی دارد و با هر کسی مواجه میشود چون احتمال میدهد که از ناحیه وی ضرری به او برسد این نگرانی را دارد.
پس اولین چیزی که در هر برخوردی مطلوب است رفع این نگرانی است، یعنی انسان احساس کند که از طرف مقابل ضرری به او نمیرسد و هیچ چیز برای انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت میرسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزی که باید رعایت بشود همین تأمین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضرری نمیرسد.
«سلام» نامی از نامهای خداوند
از این رو در موارد زیادی «سلام» با «آمین» در قرآن کریم تواماً ذکر شده است. میدانید یکی از اسمهای خدای متعال «سلام» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن» هم آمده است: (السَّلامُ المؤمن المهیمنُ) (1) خداست که سلامتی را تأمین و خطر را از دیگران رفع میکند. «مؤمن» در این جا یعنی کسی که ایجاد امن میکند؛ و در روز قیامت به مؤمنین گفته میشود: «أدخُلُوها بسلامِ آمنین» (2) با سلام و امن وارد بهشت شوید.
در اسلام تأکید شده که مؤمنان به یکدیگر سلام کنند و پیغمبر اکرم صلی اله علیه وآله حتی به زنان و کودکان هم سلام میکردند و روایات زیادی درباره احکام و فضیلت سلام وارد شده است
به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است که به طرف، احساس آرامش و امنیت خاطر میدهد و این در زندگی اجتماعی خیلی مهم است.
در قرآن کریم در ضمن داستانهای انبیا نقل شده که ملائکه به ایشان سلام گفتند؛ مثلاً در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام در چند مورد در قرآن کریم تکرار شده که موقعی که ملائکه برای خراب کردن شهر لوط آمدند اول خدمت حضرت ابراهیم علیه السلام رسیدند و هنگام ملاقات با آن حضرت سلام کردند. یکی آیه 79 سوره هود و دیگری آیه 52 سوره حجر و سومی آیه 25 سوره والذاریات.
خداوند بر چه کسانی سلام میکند؟
مواردی هست که خدای متعال به بندگانش سلام فرموده است؛ از جمله در آیه 47 سوره طه میفرماید: (وَالسّلامُ علی مَنِ اتَّبَعَ الهُدی)؛ و در دو آیه بطور عموم بر همه انبیا سلام فرستاده است: یکی آیه 181 سوره والصافات که میفرماید (سلام علی المُرسلینَ) و دیگری هم آیه 59 سوره نمل: (وَسَلامٌ علی عبادهِ الَّذینَ اصطفی).
همچنین سلامهایی راجع به اشخاص خاصی بیان شده است: یکی در مورد حضرت یحیی علیه السلام در آیه 15 سوره مریم (وسَلامٌ علیهِ یومَ وُلدَ و یومَ یَموتُ و یومَ یُبعثُ حیّاً) و مشابهش از حضرت عیسی علیه السلام است که خودش میفرماید: (وسَلامٌ علیهِ یومَ وُلدَ و یومَ یَموتُ و یومَ یُبعثُ حیّاً) (4).
در چند مورد هم در سوره والصافات بعد از ذکر داستان چند نفر از انبیاء علیه السلام مانند حضرت نوح و حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت هارون و حضرت الیاس برایشان درود میفرستد (سوره والصافات: 79، 109، 120، 130) نیز در آیه 48 سوره هود بعد از ذکر فرونشستن طوفان میفرماید: «قیلَ یا نُوحُ اهبِط بِسلامٍ منّا و بَرکاتٍ علیکَ».
سلام در واژه ی اسلام!
از چیزهایی که اهمیت موضوع سلام و سلامتی را اثبات میکند همین است که خود اسلام، «سلام» تلقی شده و برنامههای اسلام «سبل السلام» نامیده شده است: (یَهدی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ سُبُلَ السّلامِ) (5) وقتی قرآن میخواهد اهمیت اسلام و قرآن را بیان کند میفرماید: خدای متعال به وسیله قرآن راههای سلام را به مردم نشان میدهد، و یکی از بزرگترین اوصاف قرآن این است که به سوی راههای سلام هدایت میکند.
در اسلام تأکید شده که مؤمنان به یکدیگر سلام کنند و پیغمبر اکرم صلی اله علیه وآله حتی به زنان و کودکان هم سلام میکردند و روایات زیادی درباره احکام و فضیلت سلام وارد شده است.
جواب سلام، جواب تحیّت
جواب سلام یکی از نکتههایی که در آداب معاشرت در قرآن کریم مورد تأکید واقع شده جواب تحیت است. آیه 87 سوره نساء میفرماید: «وَ إذا حُیِّیتُم بِتَحیَّة فَحَیُّوا بِأَحسنَ منها أو رُدُّوها إنََّ الله کان علی کُلِّ شَیءٍ حسیباً» (6).
کلمه تحیت از ماده حیات است و گویا در اصل به این صورت بوده که به عنوان ادای احترام میگفتند: «حیاک الله».
تحیتی که به عنوان شعار اسلامی تعیین شده همان سلام است که مستحب مؤکد ولی جوابش واجب است؛ و جواب هم باید مطابق با تحیت یا کامل تر باشد؛ «و إذا حُیِّیتُم بِتحیَّةٍ فَحیُّوا بِأَحسنَ مِنها أو رُدُّوها» (7).
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1- مجادله، آیه 7.
2- همان، آیه 8.
3- همان، آیه 10.
4- همان، آیه 12.
5- همان، آیه 13.
6- النساء، 86.
7- النساء، 86.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت حوزه.
کتاب با آداب و معاشرت در دیگران نفوذ کنیم – نوشته محمدرضا قربان زاده.
سایت اندیشه قم.