تبیان، دستیار زندگی
بازار کار در بین بازارهای چهارگانه اقتصاد تنها بازاری است که انسان به عنوان عامل اصلی در هر دو سوی عرضه و تقاضا نقش آفرین می‌باشد؛ لذا بازار کار از حساسیت مضاعفی نسبت به سایر بازارها برخوردار است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستفروشی کلاس پیدا می کند!


بازار کار در بین بازارهای چهارگانه اقتصاد تنها بازاری است که انسان به عنوان عامل اصلی در هر دو سوی عرضه و تقاضا نقش آفرین می‌باشد؛ لذا بازار کار از حساسیت مضاعفی نسبت به سایر بازارها برخوردار است و در برنامه‌های توسعه که با اصل قرار دادن انسان به عنوان هدف توسعه و ابزار توسعه تدوین می گردندبازار کار و مسائل مربوط به آن باید در کانون توجهات سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گیرد.


مشاغل کاذب-بیکاری

با توجه به اینکه کار فعالیتی مثبت و پسندیده و منشأ ثروت ملل و پایه و اساس توسعه محسوب گردیده بیکاری به عنوان پدیده‌ای مخرب و زیان بخش در روابط فردی و اجتماعی تلقی گردیده که متضمن هزینه‌های گزافی برای فرد و جامعه می‌باشد. امروزه میان موضوع بیکاری و ظهور مشاغل کاذب و سایر مؤلفه‌های سیاسی و امنیتی ارتباط غیر قابل انکاری وجود دارد و این مقوله می‌تواند آثار زیانبار سیاسی و امنیتی به همراه داشته و موجب تغییرات اساسی در صحنه سیاسی کشورها گردد. همچنین وجود معضل بیکاری و به تبع آن ظهور مشاغل کاذب می‌تواند از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز آثار منفی به دنبال داشته و باعث ایجاد مشکلات روحی برای افراد جامعه و افزایش جرم و جنایت و از هم گسیختگی خانوادگی گردد.

طبق یافته‌های اکولوژی اجتماعی، خشونتهای اجتماعی، بالاترین میزان ناآرامی و ناهجاری در گروه سنی 30-17 سال دیده می‌شود که ضرورت اقدام در زمینه مهار رشد جمعیت را دو چندان می‌سازد طبق آمار، 68 درصد اعمال خلاف اجتماعی اعم از قتل، ضرب و جرح و ... به دست افراد زیر 30 سال انجام می‌شود. جوانان و نوجوانانی که عموما به خانواده‌های کم درآ مد تعلق دارند برخی در علت یا در پی اقدام به خشونت در برخوردهای اجتماعی به این نکته اشاره دارند که نیاز به درآمد، تحصیل، تخصصهای اجتماعی، مسکن مناسب، و ... و عدم دستیابی به این نیازها سبب فشارهای روانی می‌شود و چون درمانی برای برطرف ساختن این کمبودها ملاحظه نمی‌شود این عده همواره حل مسایل زندگی خود را از طریق برخوردهای شدید دنبال می‌کنند.

ایجاد مشاغل کاذب در جامعه به عنوان معضلی شناخته شده مطرح است.

در راستای کاهش مشاغل کاذب و تقویت بنگاه‌ها برای پذیرش کارجویان جدید، اگر کارگاه‌های کوچک مورد حمایت قرار گیرند می‌توانند هزاران فرصت شغلی جدید ایجاد کنند. باید گفت مسائل مالی و تسهیلاتی بزرگترین مشکل بنگاهها محسوب می‌شود

این معضل مدتهاست که در جامعه وجود دارد. با توجه به اینکه مشاغل کاذب به سرمایه چندانی نیاز ندارد و لذا این امر عاملی شده تا امروزه درصد بسیاری از قشر جوان به دنبال ناکامی از پیداکردن شغل مناسب به این‌گونه مشاغل روی آورند. از این رو دسترسی به مشاغل کاذب برای جوانان قابل دسترس تر از مشاغل صنعتی یا دولتی می‌باشد.

متاسفانه در مواردی فرد به اندازه ای در مشاغل کاذب غرق می‌شود که حتی در صورت پیدا کردن شغلی ثابت و دائمی نیز حاضر نمی‌شود از مشاغل کاذب دست بر دارد. بنابر این در اینجا ما با معضلی پیچیده روبه رو هستیم.

بسیاری از فارغ التحصیلان رشته‌های علوم انسانی، پزشکی، کشاورزی، شیمی، کامپیوتر، معماری، صنایع و... با اشباع بازار کار رو به رویند و به شغل مورد نظرشان دسترسی ندارند.

و معمولا در رشته‌ها و فعالیت‌هایی اشتغال دارند که هیچ ربطی به تخصص شان ندارد. این امر باعث شده که بیکاری دانشگاهیان پنج برابر بیش از میزان بیکاری در کل جامعه باشد.

با توجه به اینکه سهم نیروی متخصص و ماهر از جمعیت بیکار کشور بالاست، پس تعجبی ندارد اگر دانشجویان چه حین تحصیل و چه پس از تحصیل به مشاغل یا فعالیت‌هایی مانند عضویت در شرکت‌های هرمی، مسافرکشی، بازاریابی و... روی آورند که هیچ سنخیتی بین جایگاه علمی و اجتماعی آنان ندارد...

دست فروش

برخی از کارشناسان معتقدند که در راستای کاهش مشاغل کاذب و تقویت بنگاه‌ها برای پذیرش کارجویان جدید، اگر کارگاه‌های کوچک مورد حمایت قرار گیرند می‌توانند هزاران فرصت شغلی جدید ایجاد کنند. باید گفت مسائل مالی و تسهیلاتی بزرگترین مشکل بنگاهها محسوب می‌شود.

باوجود اینکه درآمدهای حاصل از برخی مشاغل کاذب در سطح بالایی است اکثرا این افراد به مشاغل کاذب در جامعه روی می‌آورند با توجه به اینکه از نوع فعالیت خود رضایت چندانی ندارند پس از مدتی دچار اختلال شخصیت می‌شوند این پدیده در رجوع افراد به بزهکاری و انواع جرایم یک عامل مکمل بیکاری خواهد بود.

با توجه به تبعات شاید با صراحت بتوان شغل کاذب را بدتر از بیکاری دانست که گروهی از جوانان جای جای کشورمان برای فرار از بیکاری به آنها روی می‌آورند. کارشناسان این افراد را زیر گروه جامعه آسیب‌دیده و بیکاران پنهان دسته‌بندی می‌کنند.

با افزایش تقاضا برای ورود به بازار کار و ناتوانی در پاسخ دادن به نیازهای شغلی کارجویان، مشاغل کاذب جدیدی را به بیکاران تحمیل می‌کند که عناوینی مانند دادزن، گریه کن برای ترحیم، دلال، دستفروش، کارت پخش کن و وردست از آن جمله است.

در هر صورت مشاغل کاذب چهره شهرهای مختلف، مخصوصا کلانشهرها را از زیبایی خارج کرده و در این خصوص لازم است تمهیداتی جدی اندیشیده شود. بدیهی است که با افزایش اشتغال در کشور مشاغل کاذب نیز به طور طبیعی کاهش خواهد یافت. در این صورت اشتغال در جامعه تعریفی واقعی و مناسب خواهد یافت و دیگر در کنار مشاغل طبیعی و معمولی شاهد ظهور و بروز مشاغل کاذب نخواهیم بود.

جوانان و نوجوانانی که عموما به خانواده‌های کم درآ مد تعلق دارند برخی در علت یا در پی اقدام به خشونت در برخوردهای اجتماعی به این نکته اشاره دارند که نیاز به درآمد، تحصیل، تخصصهای اجتماعی، مسکن مناسب، و ... و عدم دستیابی به این نیازها سبب فشارهای روانی می‌شود

افزایش ناهمگون وبی برنامه تعداد کارکنان (کارمندان) موجب رکود نیروی تولید و افزونی مصرف در جامعه می‌گردد و این ضرر مضاعفی برای استعدادها و توانمندیهای جامعه دارد. به عنوان مثال چنانچه دولت تعداد دو هزار نفر از شهروندانش را برای پستی یا شغلی استخدام کند که آن پست یا شغل فقط به هزار کارمند نیاز دارد، معنیاش این است که به میزانی که دولت از اموال عمومی برای این کارمندان هزینه می‌کند و به میزانی که خود این کارمندان از رهگذر عدم تولید زیان می‌بینند به همان میزان ملّت نیز ذخایر و پس اندازهای خویش را که برای پیشرفت اقتصادی به آن نیازمند است از دست می‌دهد؛ و لذا در چنین صورتی کارمند به باری اضافی بردوش جامعه و معضلی برای اقتصاد عمومی مملکت مبدل می‌شود.

فرآوری: زهرا تعالی

بخش اجتماعی تبیان


منابع:  سایت نقد نیوز/ سایت سخن آشنا/ سایت فرهنگ اسلامی.

لینک‌های مرتبط :

• فرهنگ جاودانگی را رواج دهیم

• مسئولین صدای معلولین را بشنوند