تبیان، دستیار زندگی
قهوه تلخ و شوری های آن
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد صابری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شوری های قهوه تلخ!

رنج نامه ای برای ملالت های آخرین کارهای مدیری


مدیری، خوب یا بد بهترین کارگردان سریال های طنز در کشور به حساب می آید و در این قحط الرجال کارگردان کارآشنا به مقوله طنز با درون مایه اجتماعی، او توانست با کارهایش تحسین مخاطبان را برای خود به ارمغان بیاورد!


شوری های قهوه تلخ!

1) تابستان 89 زمزمه ها و بیلبوردهای تبلیغاتی "قهوه تلخ" فضای شهرها و استان های کشور را با سرعت فراوانی در برگرفت، این اتفاق بعد از حرف ها و شایعات فراوانی که پیرامون به تفاهم نرسیدن مهران مدیری با مدیران شبکه 3 سیما برای پخش آخرین ساخته او صورت گرفت برای مخاطبان کشور هم جذاب بود و هم سوژه ای داغ! چرا که برای اولین بار در کشور قرار بود یک سریال طنز که همیشه ماوایش شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران بودند در قالب شبکه نمایش خانگی به مخاطب عرضه شود و آن سریال هم متعلق به هیچکس نبود جز مهران مدیری!

2) مدیری، خوب یا بد بهترین کارگردان سریال های طنز در کشور به حساب می آید و در این قحط الرجال کارگردان کارآشنا به مقوله طنز با درون مایه اجتماعی، او توانست با کارهایش تحسین مخاطبان را برای خود به ارمغان بیاورد! همه این داشته ها عطش و میل مخاطب برای دیدن مجموعه جدید او با نام "قهوه تلخ" را بیشتر می کرد. بالاخره 23 شهریورماه 1389 روزی بود که مجموعه قهوه تلخ برای اولین بار در فروشگا ها، سوپرمارکت ها، دکه های روزنامه فروشی و ... عرضه شد و با سرعت خیره کننده ای سیل مشتاقان به خود را جذب کرد، به طوری که شاهد فروش نیم میلیون نسخه در طی یک هفت اول از این مجموعه در بین خریداران بودیم! البته ناگفته نماند که علاوه بر محبوبت مدیری در بین مردم، جوایز خیره کننده هفتگی، ماهانه و مجموعه ای آن از خودروی سواری گرفته تا آپارتمان 2 خوابه با تمام امکانات در افزودن به سیل مشتاقان خرید این مجموعه بی تاثیر نبوده! جوایزی که هنوز هم در پرداخت کامل آنها به برگزیدگان شک و شبهات بسیاری وجود دارد. هر چند هدف این نوشتار پرداختن به چند و چون کیفیت پرداخت جوایز نیست!

حالا دیگر "قهوه تلخ" آنقدر شور شده که نه تنها مردم را نمی خنداند که دل آنها را زده است! آری اینچنین است پایان رنج نامه "قهوه تلخ" که در سیر تطور خود با نزول فراوان از اعتماد مخاطب نتوانست استفاده کند و بار دیگر او را مغموم و سرخورده کرد

3) منتقدان آشنا به آثار مدیری از باب کیفی گرایی از ابتدا عنوان می کردند که کار جدید مدیری به دلیل تغییر گروه نویسندگان خود (برادران قاسم خانی) در ادامه با آسیب های جدید رو به رو خواهد شد، چرا که تا پیش از این جملگی از منتقد و کارشناس گرفته تا مخاطب عام، یکی از مهمترین نقاط قوت آثار مدیری را در متن ها و دیالوگ های قوی و چند پهلوی آن می دانستند که حالا با غیبت نویسندگان ثابت مدیری می توان آسیب خلاء این نوع نگارش ها را در بین گروه نویسندگان جدید در آینده پیش بینی کرد، اما مدافعان سینه چاک مدیری و آثار او این انتقادها را، نمی پذیرفتند و در مواردی با رعایت نکردن ادب ژورنالیستی سیله منتقدان "قهوه تلخ" را عده ای حسود می خواندند که چشمانشان یارای دیدن موفقیت یک گروه حرفه ای طنز ساز را ندارد!

شوری های قهوه تلخ!

4) به هر حال طبق روال عادی کارهای مدیری چند لوح فشرده ابتدایی این مجموعه به معرفی فضای داستان، شخصیت ها و آغاز گره گشایی ها گذشت و در همان گام های ابتدایی نشان داد که این اثر نمی تواند در ادامه به میخکوب کردن مخاطب و افزودن عطش او برای خرید ادامه مجموعه موفق باشد! این قصه به گوش مدیری و گروه تهیه کننده اش رسید و چاره در این اندیشیده شد که باید مدیری از پشت دوربین به عنوان کارگردان در جلوی آن به عنوان بازیگر عزیمت کند! اتفاقی که برای قسمت های 30 و 40 اندیشیده شده بود به دلیل افت کیفی فضای داستانی و متکی بودن بار سریال بر دوش یک کاراکتر اصلی (مستشار با بازی سیامک انصاری) در قسمت های ابتدایی رخ داد! این ترفند اگر چه در ابتدا توانست بار دیگر موج آرام شده و فروخفته خریدهای میلیونی لوح های فشرده سریال را بار دیگر به خروش وادارد اما بیم آنرا به تولیدکنندگان می داد که برای آینده و تا انتهای قسمت 90 این سریال روتین، باید چاره ای جدی اندیشیده شود!

شوری های قهوه تلخ!

5) گام اول افزودن به تبلیغات بود، تقریبا هیچ فروشگاهی را نمی شد از خاطر گذراند و در آن پوسترهای قدی و استندهای شخصیت های "قهوه تلخ" را ندید! حتی نگارنده در 2 داروخانه نیز شاهد فروش این مجموعه بوده است!، که این تصاویر بار دیگر بر حقانیت گفته های آن منتقداد در آغاز پخش این سریال صحه می گذاشت! گام دوم، به راه انداختن بازار شایعه بود، بازاری که خوشبختانه در کشور ما برای راه اندازی موج آن و سوار شدن بر سیل امواجش فوق العاده گرم است! در این بین مدیری را به بیمارستان فرستادند، دست و پای عوامل را به دلیل سختی کار شکستند! توقیف سریال را فریاد زدند! از ممیزی بیش از حد گلایه کردند! رسانه ها را از حضور بازیگران سوپراستار سینما مانند گلزار و شاکردوست در ادامه این مجموعه انباشتند و بالخره گفتند با ساخت یک فیلم سینمایی انتهای این سریال را بر پرده سینما برای مخاطب ارائه خواهند داد! اما متاسفانه در این بین گروه تولید کننده، تبلیغ کننده و جار زننده یک نکته مهم را فراموش کرده بودند و آن ذهنیت بالا و قدرت درک مخاطب بود! مخاطبی که مجبور نیست پای جعبه جادویی بنشیند و سریالی را ببیند که از هزار و یک صافی سیما برای پخش رد می شود! او برای اولین بار برای تماشای سریال محبوبش پول پرداخت می کرد و انتظار داشت با پشتیبانی ارشاد کمتر رد تیغ ممیزی را بر روی اثر مشاهده کند، او می خواست با حمایت نقدی اش از تولیدکنندگان، آنها را وادارد که مدام بر کیفیت کارشان بیافزایند تا تحقق شعار "خواهش می کنم کپی نکنید!" را برای اولین بار آن هم برای یک اثر با کیفیت شاهد باشیم! اما در مقابل، سریال در هر هفته کشدارتر، طنز آن سطحی تر، فیلمنامه هایش آب دار تر، بازیگرانش بی حال تر می شد و تمام ترهای منفی را هر هفته به جای کیفیت خوب اثرش به مخاطب هدیه می داد! دیگر "قهوه تلخ" مدیری، شیرین نبود! که واقعا تلخ شده بود و کام مخاطب را تلخ و تلخ تر می کرد!

شوری های قهوه تلخ!

6) حالا که تنها 10 مجموعه تا پایان این اثر رها شده به خود باقی مانده، گویا تولیدکنندگان به جای احترام بیش از حد به مخاطب برای افزودن کیفیت به قسمت های پایانی اثر سخت درگیر شمارش صفرهای سود حاصل از فروش های این مجموعه شده اند! مردم به خود رها شده اند و کار دیگر در دست کاردان نیست، بلکه در دست عده ای قرار گرفته که فقط روزها را می شمارند تا بالاخره قسمت 90 این مجموعه نیز با انشعاب گرفته شده از سد لتیان پر شود و به دکه ها عرضه شود تا بروند و دور از چشم مخاطب به ریش او بخندند! اما آنها فراموش کرده اند که باید برای دریافت احترام و حفظ آنچه تا پیش از این اندوخته بودند به شعور و تفکر مخاطب احترام بیشتری می گذاشتند! حالا مردم دیگر به ندرت لوح های "قهوه تلخ" می خرند و حتی آن دوآتشه های مدیری نیر به احترام خودشان به خرید این مجموعه اقدام می کنند و این گروه اگر قصد تولید چنین مجموعه ای را در آینده دارند باید به فکر آشتی دوباره ای برای اعتماد دوباره مردم به آنها باشند! حالا دیگر "قهوه تلخ" آنقدر شور شده که نه تنها مردم را نمی خنداند که دل آنها را زده است! آری اینچنین است پایان رنج نامه "قهوه تلخ" که در سیر تطور خود با نزول فراوان از اعتماد مخاطب نتوانست استفاده کند و بار دیگر او را مغموم و سرخورده کرد!

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:امین خرمی/ سینمای ایران