10 فرمان «نه» گفتن! ما به دنیا نیامدهایم تا خواستههای دیگران را برآورده کنیم.
این «دیگران» پدر و مادر ما نیستند.
«دیگران» در خیابانها هستند. گاهی در مدرسه، گاهی حتی در مهمانیهای خانوادگی و... آنها پچپچ میکنند، تعارف میکنند. «دیگران» وسوسهمان میکنند. میترسم!
اگر قوی و با اعتماد به نفس باشم میتوانم با یک «نه» دیگران را دور کنم؛ اما اگر ترسو باشم...
دیگران چهطور دور میشوند؟ دکتر سعید بهزادی، روانشناس و مشاور خانواده، نه گفتن را اینطورتعریف میکند:
«نه گفتن، یعنی وقتی ما نمیخواهیم مطلبی را بپذیریم با استفاده از این مهارت، بدون آن که به خود و دیگران آسیبی برسانیم، نهمان را به صورت فعال ابراز کنیم.
برای مقابله با یک درخواست، سه گزینه وجود دارد.
یکی رفتار انفعالی است. یعنی در مقابل یک پیشنهاد، میخواهم نه بگویم، اما نمیگویم. تن به کاری میدهم که دوست ندارم و اعصابم خرد میشود. مثلاً به درخواست سینما رفتن بله میگویم و از فیلم و سینما هم هیچ لذتی نمیبرم.
دوم رفتار پرخاشگرانه است که در آن فرد، تهاجمی برخورد میکند. مثلاً میگوید:«تو هم که همهاش تو این سینماها پلاسی و...» این هم رفتار سالمی نیست.
بین این دو برخورد، رفتار دیگری وجود دارد کهبه بیانِ خود فرد میپردازد، دعوا نمیکند و آرام و قاطعانه میگوید:« نه، وقت ندارم / این فیلم را دوست ندارم/ امکانش را ندارم.»
این رفتاری است بین رفتار انفعالی و پرخاشگرانه.»
البته گاهی خودمان «دیگران» میشویم، پس باید بعضی وقتها به خودمان هم نه بگوییم.
دکتر بهزادی ادامه میدهد: « ویلیام گومز میگوید انسانِ سالم راهش را انتخاب میکند و وقتی یکی از این چهار حالت اتفاق بیفتد فرد ناسالم است:
وقتی کسی شما را مجبور کند/ وقتی شما کسی را مجبور کنید/ وقتی هر دو همدیگر را مجبور کنید / وقتی خودتان، خودتان را وادار کنید.»
فرد میخواهد عادتی را کنار بگذارد. اگر بگوید:«میخواهم کنار بگذارم، اما نمیتوانم.» منفعل است. اگر به خودش بد و بیراه بگوید و بعد تصمیم بگیرد هم پرخاشگری است و رفتار سالمی نیست. انتظار میرود بگوید: «بر اساس حسابی که کردهام نفع نهایی من در این است که این عادت را کنار بگذارم.» این نوع نهگفتن به خود، درست است.
حالا میخواهیم 10 مرحله نه گفتن را یاد بگیریم؛ مراحلی که دکتر بهزادی برای ما شرح میدهد.
1- فردی که میخواهد این مهارت را یاد بگیرد اول باید دقیقاً بداند از دنیا چه میخواهد و اهداف خیلی روشنی را برای خودش تصویر کند. مثلاً : هدف من کسب رتبه سه رقمی در کنکور است یا وزن کم کردن یا میخواهم در یک رشته ورزشی مهارت پیدا کنم و....
2- گام دوم این است که اهداف را بررسی کند و بخشهایی را که با هم در تعارضاند حذف کند . مثلاً وقتی نوجوانی بگوید:«یکی از برنامههای زندگیام این است که هفتهای دو بار بیرون بروم و در کنکور هم رتبه خوبی بیاورم.» این دو هدف متعارضاند که پرداختن به یکی، آن یکی را کور میکند. اگر هفتهای دوبار از خانه بیرون باشد که وقتی برای درسخواندن نمیماند. پس باید یکی از آنها را انتخاب کند.
3- وقتی برنامه زندگیام معلوم شد، به هر پیشنهاد متعارضی نه بگویم. البته اول خودم را قانع کنم که چرا میخواهم بگویم نه. مثلاً من میخواهم آدم سالمی باشم، پس نگاه میکنم ببینم چه چیزهایی با رفتار سالم من در زندگی در تعارض است و مثلاً به سیگار و قلیان نه میگویم. یا هدفم این است که رابطه سالمی با والدینم داشته باشم. پس آن رفتاری که آنها را اذیت میکند کنار میگذارم؛ مثلاً تا دیر وقت بیرون از خانه نمیمانم.
برای اطلاع از 7 فرمان بعدی« نه گفتن»،مطلب بعدی «برای خوب زندگی کردن» را دنبال کنید ...
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع:دوچرخه(نفیسه مجیدی زاده)
مطالب مرتبط:
چگونه برای خود دوست انتخاب کنیم