تربیت اثر بخش 1-2
چگونگی استفاده از گوش دادن فعال برای کمک به دانشآموزان متکی
به دلیل استفاده جهانی والدین و معلمان از موانع ارتباط، دانشآموزان نیز در همهجای دنیا، برای تطبیق با آن موانع، از راههای معینی استفاده میکنند. عمومیترین راهی که دانشآموزان انتخاب میکنند تا از عهده این موانع برآیند، این است که فردی تسلیم، وابسته و غیراجتماعی باشند. بنابراین این مسأله را چگونه میتوان با گوش دادن فعال حل نمود.
- دانشآموزان وابسته و متکی، نیازمند به دست آوردن عدم وابستگی و استقلال هستند.
- لازمه کمک به این دانشآموزان، در زیادتر کردن قدرت تکیه بر منابع وجودی خودشان و توقع کمتری از دیگران، این است که معلمین مالکیت مسأله را به روشنی مشخص کنند.
با مثالی این مطلب را روشن میکنیم، فرض کنید یک دانشآموز کلاس دومی به معلم میگوید: «من نمیتوانم شیروانی سقف خانهام را بکشم».
بسیاری از معلمین این مسأله را اشتباهاً مربوط به خود میدانند («من باید بروم و این مسأله را حل کنم») در نتیجه چنین رفتاری را در قسمت پایین چهارضلعی قرار میدهند.
مثالهای زیادی را از این نوع رفتار معلمین میتوان زد، از همکاران محترم میخواهیم چنان چه در این مورد سؤالی داشتند یا مثال خوبی که قابل استفاده دیگران است، مطرح کنند تا همه استفاده نمایند.
- استفاده و تکرار موانع دوازدگانه برای این دانشآموزان باعث میشود که آن ها به احساسات خود بیاعتماد شوند و به فردی به عنوان «نجاتدهنده» متکیتر شده و طوری رفتار کنند که دیگران به آن ها میگویند.
- برای کمک به این دانشآموزان، از مهارت خوب گوش دادن به جای برعهده گرفتن مسأله استفاده کنید تا توانایی عقلانی دانشآموز را برای حل این کشمکشهای درونی افزایش دهید.
- دانشآموزان در زندگی روزمره با مسائل مختلفی روبرو میشوند. وقتی با این مسائل دست و پنجه نرم کنند و به راهحل برسند، به همان نسبت یاد میگیرند که به منابع درونی خود تکیه کنند و به احساسات خودشان اطمینان نمایند و اعتماد به نفس و استقلال به دست آورند.
- بدترین خدمت معلم این است که خود را وسط بیاندازد و از بچهها در مقابل مشکلاتشان دفاع کند و آن ها را از یک تجربه حساس، که تلاش برای رسیدن به راهحل است محروم نماید.
استفادههای مفید از گروههای بحث دانشآموزی
در طول یک سال تحصیلی، رویدادهای زیادی وجود دارند که بچهها را میترسانند و تحریک میکنند و با مشغول شدن فکر آن ها به این مسائل، تمرکز بر کار درسی را برای آن ها مشکل میکند. مثالهایی از این رویدادها در مقاطع مختلف را میآوریم، تا ببینیم چه چیزهایی که از نظر ما بزرگ سالان کم اهمیت است، ممکن است فکر بچهها را مشغول کند.
در سطح ابتدایی: یک دانشآموز جدید، هوای غیرعادی، دعوا در زمین بازی، گذشتن اتومبیلهای آتشنشانی و...
در سطح راهنمایی و متوسطه: شوخیهای حالگیر، مسابقات فوتبال، رویدادهای مهم اجتماعی، تهدید به خشونت و...
این مسائل باعث میشوند که تعادل عاطفی بچهها به هم بخورد و کار کردن برای آن ها مشکل شود. اگر اظهار شود که این احساسات در دانشآموزان وجود ندارند و یا بیاعتنایی به آن ها، نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه یأس و خستگی به همراه دارد.
- معلمینی که این علائم و نشانهها را تشخیص میدهند، میتوانند به طور موقت برنامههای تحصیلی دانشآموز را کنار بگذارند و به او کمک کنند تا در مورد احساساتش حرف بزند و لازمه این امر استفاده از مهارت گوش دادن فعال است.
- استفاده از بحثهای دانشآموز - محور باعث میشود که:
- برنامهریزی سالیانه در برنامه درسی برای پرداختن به بجثهای دانشآموز - محور
- اجازه به دانشآموزان که موضوع بحث را خودشان انتخاب کنند.
- شروع جلسات با مطرح کردن یک سؤال باز از طرف معلم این سؤال میتواند نسبتاًً وسیع باشد، مانند: «میخواهید امروز در مورد چه چیزی حرف بزنید؟»
- بعد از استفاده از این «گشایندهها»، معلم باید از «گوش دادن فعال» استفاده کند.
معلمین عزیز، از «مهارت گوش دادن فعال» در جلسات والدین - معلم نیز میتوان استفاده کرد که ما در این مطالب به آن ها نمیپردازیم زیرا این مبحث جداگانهای را میطلبد. در مقالات آتی، به بحث در مورد مشکلاتی که مال معلم است خواهیم پرداخت.
انشاءالله...