تبیان، دستیار زندگی
مشکلات شما وقتی شاغل یا خانه‌دار هستید، متفاوت است. برای عروس‌خانم‌هایی که در بیرون از خانه شغلی دارند، زندگی با خانواده همسر کمی متفاوت است و گویا تسهیل می‌شود اما وقتی شما خانه‌دار هستید، شاید...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی با خانواده همسر (2)


در بخش اول مطلب درباره استرس های تازه عروس هایی گفتیم که باید چند سال با خانواده همسر در یک ساختمان یا یک واحد زندگی کنند. در این بخش بقیه مشکلات پیش رو و راه حل های آنها را مرور می کنیم.

دردسرهای زنان خانه دار

زندگی با خانواده همسر (2)

مشکلات شما وقتی شاغل یا خانه‌دار هستید، متفاوت است. برای عروس‌خانم‌هایی که در بیرون از خانه شغلی دارند، زندگی با خانواده همسر کمی متفاوت است و گویا تسهیل می‌شود اما وقتی شما خانه‌دار هستید، شاید هم‌پوشانی وظایف باعث آزارتان شود؛ مثلا شاید همواره وظیفه شما این باشد که خانه را نظافت کنید و یا وعده‌‌های غذایی را آماده سازید.

یادتان باشد که باید به شیوه‌ای صحیح و مناسب از خودتان حمایت کنید؛ مثلا اگر مادر همسرتان از شما خواسته باشد فلان غذا را برای ظهر بپزید، لزومی ندارد جواب سر بالا بدهید و جنجال به پا کنید. کافی است بگویید: باشه، مامان جون! سعی خودم را می‌کنم که قورمه‌سبزی بپزم.

اگر فرقی برایتان نمی‌کرد و به قولی راه دست‌تان بود، آن را آماده می‌کنید و اگر نه، نیازی نیست به هر قیمتی که شده آن را تهیه کنید. یادتان باشد وقتی رفتاری تقویت شود، تکرار خواهد شد. پس باید در برابر آن رفتار نوعی عمل خاموش صورت گیرد تا آن رفتار کم‌رنگ شده و از بین برود و آنها متوجه شوند که باید تقسیم وظایف صورت بگیرد.

اتفاقی که ممکن است بیفتد

وسط روز، مادرشوهر خیلی عصبانی به سراغ‌تان می‌آید که: «چرا داری این غذا را می‌پزی؟» و شما هم با کلامی مهربان و محترمانه می‌گویید: «مامان جون دیدم مواد قورمه‌سبزی ندارم، گفتم خیلی فرقی نداره ناهار قیمه باشد یا قورمه؛ مهم اینه که آماده شود و دور هم باشیم. حیفه که بخواهید ذهن‌تون رو مشغول این مسایل جزیی بکنید.»

در این شیوه قطعا هیچ مشکلی پیش نمی‌آید و اگر اهانتی در کلام و رفتار شما نباشد و صمیمت در واژه گزینی رعایت شود، طرف مقابل که یک مادر است، بدون شک از این همه مهربانی استقبال می‌کند و احتمالا دفعه بعدی هم خواهد گفت که غذایی را درست کن که دوست داری یا وسایلش را داری.

حتما با خودتان می‌گویید، شاید تا به حال ما در زندگی‌مان افراد بدقلق یا آدم‌های مشکل که هیچ قلقی ندارند، ندیده‌ایم. اتفاقا قصد داریم طرز برخورد با آدم‌های مشکل (که البته باید بدانید تعداد آنها انگشت‌‌شمار است) را آموزش دهیم.

 راه برخود با این آدم‌های مشکل، این است که:

*  به خودتان آرامش بدهید و با متانت بگذارید آنها هر چه می‌خواهند بگویند و فقط شنونده باشید.

* پاسخ شما بهتر است فقط تایید و «بله، سعی می‌کنم» باشد و بعدش دنبال کار خودتان بروید؛ چون این افراد هیچ قلقی ندارند و باید حر‌ف‌هایشان را در کمال آرامش شنید و تایید کرد تا گفتگو کوتاه شود.

* در برخورد با آدم‌های مشکل (هر که باشد، دوست، همکار یا مادر شوهر) باید حد فاصل را رعایت کنید و مشکل را ختم نمایید وگرنه آنها از کاه، کوه می‌سازند و بحران درست می‌کنند.

به عروس‌خانم‌هایی که دارند با جاری‌هایشان زندگی می‌کنند، یک توصیه داریم و آن توصیه هم این است که شما با تکیه بر اعتماد به نفس خودتان کار کنید. اگر شما خودتان را قبول داشته باشید و خودتان را با کسی مقایسه نکنید، اصلا برایتان مهم نیست که دیگران در مورد شما چه بگویند و یا شما را در رقابت با کسی بیندازند

دومین مشکل رایج

وقتی در رابطه‌ای نزدیک با خانواده همسر و در زندگی هر روزه با آنها هستید، مساله مقایسه کردن‌ها گاهی آزاردهنده است؛ خصوصا اگر به عنوان مثال، پسر دیگری در خانواده ازدواج کرده باشد و جاری شما در همان‌جا زندگی کند، امکان دارد مادرشوهرتان دایم شما را در مقام مقایسه با یکدیگر قرار دهد: «مهناز خیلی خونه‌دارتره، نزدیک ظهر همه کاراشو کرده و تو تا لنگ ظهر خوابی... بچه‌های مهناز همیشه لباس مرتب و خوش‌رنگ به تن دارند ولی بچه تو...» اگر قرار باشد از این رفتارها عصبی شوید و در یک سیکل معیوب بیفتید، چیزی عایدتان نمی‌شود جز از بین رفتن حرمت‌هایتان، خدشه‌‌دار شدن رابطه زناشویی‌تان و شاید هم ابتلا به انواع بیماری‌های اعصاب و روان.

چاره چیست؟

به عروس‌خانم‌هایی که دارند با جاری‌هایشان زندگی می‌کنند، یک توصیه داریم و آن توصیه هم این است که شما با تکیه بر اعتماد به نفس خودتان کار کنید. اگر شما خودتان را قبول داشته باشید و خودتان را با کسی مقایسه نکنید، اصلا برایتان مهم نیست که دیگران در مورد شما چه بگویند و یا شما را در رقابت با کسی بیندازند.

وقتی توانایی‌های خودتان را شناخته‌اید و قبول دارید، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند، خواهید گفت اهمیتی ندارد. یادتان باشد این نکته بسیار مهم است که خواهر شوهر و یا جاری شما رقیب شما نیستند و قرار نیست در مقام رقابت با هم باشید ولی فرض ما این است که شاید بعضی بزرگ‌ترها از روی ناآگاهی شما را در مقام مقایسه‌ای بی‌ربط قرار ‌دهند و دایم سعی ‌کنند زمینه تقلید کردن‌های مکرر، از شیوه لباس پوشیدن گرفته تا تزیین منزل، بین شما به راه بیندازند.

عروس و مادر شوهر

اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد می‌گیرید که در روابط تنگاتنگ بادیگران از توانایی‌های آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه به طرف مقابل انرژی مثبت در قالب یک تعریف یا تمجید دوستانه بدهید. بعضی از شما واقعا نیازمند این هستید که نگاه‌تان را عوض کنید چون گاهی بسیار ناراحت می‌شوید که چرا جاری‌تان لباس هم‌رنگ شما یا طرحی همانند شما به کار برده است و همین را به یک جنجال تبدیل می‌کنید. کمی عاقلانه فکر کنید. مگر شما مالک رنگ یا طرح هستید!

می‌توانستید از این تشابه رنگ یا طرح به عنوان یک نکته مثبت و زمینه‌ساز دوستی و صمیمیت بین خودتان استفاده کنید و به جای اینکه با عینک بدبینی به دنبال سوژه گرفتن از یکدیگر و یا درگیر شدن با اسامی جاری، مادرشوهر و خواهرشوهر باشید، با هم مانند دو دوست رابطه برقرارکنید و او را با همه توانایی‌ها و ضعف‌هایش همان‌طور که هست بپذیرید و دوست بدارید. در هر شرایطی از زندگی با خانواده همسر می‌توانید لذت ببرید، به شرط آنکه شیوه حل اختلافتان را بلد باشید و مرزها را حفظ کنید. در هر رابطه خوب و مناسب همه سختی‌ها آسان خواهد بود و در هر رابطه بد، هر مشکل کوچکی به بحرانی بزرگ مبدل خواهد شد.

بخش کلوب ازدواج تبیان


برگرفته از: هفته نامه سلامت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.