تبیان، دستیار زندگی
زندگی در جریان است.چه بخواهیم و چه نخواهیم تا زنده هستیم باید زندگی کنیم. زندگی جزئی جدا نشدنی از وجود ماست و نمی توانیم از این واقعیت بگریزیم. پس بی تردید باید زندگی کرد. اما انچه مهم است چگونه زندگی کردن است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احساس رضایت،گمشده ای ناشناخته


زندگی در جریان است.چه بخواهیم و چه نخواهیم تا زنده هستیم باید زندگی کنیم. زندگی جزئی جدا نشدنی از وجود ماست و نمی توانیم از این واقعیت بگریزیم. پس بی تردید باید زندگی کرد. اما انچه مهم است چگونه زندگی کردن است. مسئله ای که به نظر می رسد دغدغه ای مهم در جامعه امروز محسوب می شود.

خوشبختی

مسئله ای که گویا برای بسیاری از افراد در هاله ای از ابهام فرو رفته،به گونه ای که عده بسیاری در جستجوی زندگی توام با لذت و کامیابی هستند و دائما به دنبال گمشده خویش می گردند. اما نکته مهم اینجاست که به واقع زندگی گوارا،سعادتمندانه و لذت بخش کدام است؟

این طبع بشریت است که در جستجوی سعادت باشد و به دنبال دستیابی به زندگی رضایتمندانه و هدفمند...به نظر می رسد که داشتن احساس رضایتمندی در زندگی،خواسته هر انسان است و کسی نیست که نسبت به چنین احساسی گرایش نداشته باشد.

رضایت خواهی، ویژگی فراگیر تمامی انسانهاست و گویا احساس رضایت و خوشبختی همچون گمشده ای است که در وجود هر انسانی موجود است.اما سوال اینجاست که دلیل وجود این نوع احساس چیست؟

اولین پاسخی که می توان نسبت به این سوال ارائه داد این است که احساس رضایت در درجه اول می تواند بستری مناسب برای کسب موفقیت و کامیابی برای انسان باشد. بعید است که فرد موفقی باشد که از هنر رضایت از زندگی برخوردار نباشد. بدون حس رضایت نمی توان امکانی برای پیشرفت داشت. در طی تاریخ همیشه مشاهده شده که افراد موفق همان کسانی بوده اند که با زندگی خویش مشکلی نداشته اند.این بدان معنا نیست که چنین افرادی دارای زندگانی بدون مشکل بوده اند بلکه نکته مهم این است که این افراد با زندگی خویش کنار امده و انرا با وجود برخی مشکلات و شرایط خاص،پذیرفته بودند و در سایه این احساس رضایتمندی به موفقیت هایی دست پیدا کرده بودند. سعی کنیم بین این دو موضوع تفکیک و تمایز جدی قائل باشیم که داشتن مشکلات در زندگی یک چیز است و مشکل داشتن با زندگی بحثی دیگر است.جالب اینجاست که اتفاقا افراد موفق همیشه دارای زندگی هایی بوده اند که سرشار از مشکلات متعدد بوده است اما هنرمندی این افراد در چگونگی توانایی آنها برای مقابله با این مشکلات و به نوعی نحوه کنارآمدن آنها با مشکلات بوده است.آنچه مهم است اینکه احساس نارضایتی وجودنداشته باشد. به بیانی می توان گفت که رضامندی از زندگی،یکی از رازهای ناشناخته زندگی انسان های موفق است.

با اندکی توجه و دقت به زندگی پیامبران،اولیلی الهی و ائمه اطهار می توان به این موضوع پی برد که این بندگان مقرب خدا، متحمل بیشترین سختی ها و ابتلائات بوده اند و در عین حال هرگز ناامید، ناراضی و ناتوان نبوده اند و همین امر است که موجب شده تا اینان موفق ترین افراد بشر باشند و پس از گذشت سالهای طولانی از دوران زندگانی انها، ابعاد مختلف زندگانی شان،الگوی غنی و شایسته ای برای افراد است.

هنر رضایت از زندگی بستری آرام برای پیشرفت و تکامل است و زمینه ای مطمئن برای بنای کاخ موفقیت در انسان فراهم می اورد.پس فراموش نکنیم که احساس رضایت زمینه ساز موفقیت و کامیابی است و بدون ان نمی توان به خوشبختی و شادکامی رسید

افراد موفق کسانی هستند که در اوهام و خیالات سیر نمی کنند و با جستجوی دقیق و موشکافانه در عالم واقعیت، به دنبال کشف قوانین زندگی هستند تا مسیر موفقیت را بیابند...اما در واقع رضایت چیست و به چه معناست و از کجا می توان انرا پیدا کرد؟

آیا تاکنون این را تجربه کرده اید که از خود بپرسید واقعیت و حقیقت حس رضایتمندی چیست؟ گویا همیشه اینطور بوده که انسان به دنبال احساس رضایت بوده اما به این موضوع اندیشیده که رضایت چیست؟

به نظر می رسد جستجوی انسان به دنبال یافتن ماهیت احساس رضایت همچون گم شده ای است که در وجود هر انسانی وجود دارد و رمز موفقیت در یافتن یک گمشده این است که بدانیم گم شده چیست.کسی که نسبت به حس رضایت آگاهی نداشته باشد همچون کسی است که در بیابانی گسترده و پهناور در تکاپوست ولی نمی داند در جستجوی چیست...آیا چنین فردی موفق می شود؟

احساس ناکامی یکی از نتایج وضعیتی است که یک انسان نسبت به انچه می خواهد،آگاهی نداشته باشد.کسی که نمی داند به طور اساسی باید به دنبال چه چیز باشد، ممکن است گمشده خویش را بارها ببیند و از کنارش بگذرد اما نشان و تصوری از او ندارد. این یک اصل مهم است که یافتن،غیر از دیدن است.شرط یافتن و پیدا کردن،شناختن است. آن کس

رضایت از زندگی

که به دنبال خوشبختی و حس رضایتمندی است،باید بداند که به دنبال چه چیز می گردد. باید حس رضایت را شناخت و نشانه های انرا یافت که در غیر این صورت هر چه تلاش کند کمتر می یابد و این یعنی حس ناکامی و شکست که موجب تشدید حس نارضایتی می شود. به غیر از ناکامی، حیرت و سرگردانی هم از پیامدهای عدم شناخت ماهیت رضایت است.کسی که می کاورد اما نمی داند در این دنیای وسیع به دنبال چیست، حیران و سرگردان خواهد شد. قدرت انتخاب و گزینش را از دست خواهد داد، و گم شده خویش را نخواهد یافت و به این ترتیب بر عدم رضایتمندی او افزوده می شود.کاوشگر ناکام و سرگردان،ناامید،خسته و رنجور می شود.چنین فردی نمی تواند اینده روشن و زیبایی را برای خود تصور کند و به تدریج توان و انگیزه خود را برای حرکت کردن از دست می دهد. به اینترتیب چنین فردی با کوله باری از خستگی و رنجش خاطر،در گوشه ای از کوچه پس کوچه های زندگی بر زمین خواهد افتاد و هیچ نیرویی نمی تواند او را دوباره به زندگی برگرداند.

شماچطور فکر می کنید؟آیا می دانید ماهیت احساس رضایت چیست؟آیا نشانه های انرا می شناسید؟آیا راه خوشبختی و شادکامی را می شناسید؟اگر به دنبال موفقیت هستید بهتر است ابتدا به دنبال شناخت احساس رضایت واقعی باشید و سپس به این موضوع بیندیشید که اساسا به دنبال چه چیزی هستید و همه تلاش هایی که در زندگی روزمره خویش انجام می دهید در راستای رسیدن به کدام نقطه است؟

فاطمه ناظم زاده 

بخش خانواده ایرانی تبیان


پی نوشت:

کتاب رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده