تبیان، دستیار زندگی
حضرت امام (ره) از موهبت‌های فراوانی برخوردار بودند که در این عرصه هم شناخت عروض شعر را می‌توان از این دست دانست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رو به ‌روی آفتاب

نگاهی گذرا به اشعار حضرت امام (ره)


حضرت امام (ره) از موهبت‌های فراوانی برخوردار بودند که در این عرصه هم شناخت عروض شعر را می‌توان از این دست دانست .در مورد اشعار حضرت امام (ره) بدیهی است که اوزان به راحتی در کلام ایشان جاری شده و معنا را در خود تنیده است.


رو به ‌روی آفتاب

نوشتن در باب اشعار امام خمینی (ره) از این باب دشوار است که ایشان شعر را نه از برای شعر که برای بیان عقاید و افکار والای خویش و آن هم، به‌گاه ضرورت و نیاز؛ می‌سرودند و شناخت این اشعار و تأویل آن میسر نیست مگر آشنایی با فلسفه و اندیشه‌ی ایشان تا تفسیری در خور ارائه شود.

در این باب چه سندی مناسب‌تر از کلام ایشان که می‌فرمایند: «باید بحق بگویم که نه در جوانی، که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری، که آن را هم پشت سر گذاشته‏ام، و نه در حال ارذل العمر، که اکنون با آن دست به گریبانم، قدرت شعرگویی نداشتم.» و این «قدرت»؛ البته به معنای توانایی شعر سرودن نیست، بلکه به یک اعتبار این معنا را به ذهن متبادر می‌کند که شعر سرودن دغدغه‌ای برای بیان افکار والاست و ایشان از سرودن شعر مراد دیگری غیر از به‌رخ کشیدن توان به‌کارگیری صناعات ادبی در اثر ادبی است.

با این مقدمه به شکلی گذرا به برخی از ویژگی‌های اشعار امام خمینی (ره) می‌پردازیم:

نخستین ویژگی اشعار ایشان گریز از قید و بند فرم برای رسیدن به معناست. به بیان دیگر در اشعار حضرت امام (ره) اگرچه ما به قوالب شعری بر می‌خوریم که با قاعده‌مندی از آن استفاده شده است اما اساساً مساله‌ی اصلی حضرت امام در بیان اشعار؛ تنها ذکر اندیشه‌ای است که خود را موظف می‌دانند با هر ابزاری اعم از شعر؛ فلسفه؛ سخنرانی و .... ابراز دارند.

دومین ویژگی استفاده از نمادهایی است که شعر فارسی در بستر تاریخی خود آن‌ها را به مخاطب عرضه کرده و ذهن مخاطب با آن‌ها آشناست. در معرفی این نمادها آثار فراوانی منتشر شده که دفتر نشر آثار حضرت امام (ره) هم پژوهشی در این باب را منتشر کرده است؛ حضرت امام در آثار خویش از اصطلاحات عرفای شامخین و سلف صالح بهره جسته و تعابیر ایشان را در شعر خود به کار برده؛ و گاهی خود از آن مصطلاحات مضامین و معانی دیگری قصد کرده است، ناگزیر از باب نمونه به چند مورد اکتفا می‏شود، باشد که طالبان را سودمند افتد و بدانند که مقصود از این دست تعابیر مصادیق محسوس و متعارف نیست، بلکه هر یک به حقیقتی اشارت دارد:

«یکی از اصطلاحاتی که ارباب معرفت در سخنان خویش آورده‏اند و حضرت امام (ره) هم در آثار خود به کرات به آن اشاره فرموده‌اند «رخ» است؛ «رخ» در معنایی سمبولیک و استعاری در این اشعار به کار رفته است. اصطلاح دیگر که در اشعار به تکرار آمده «زلف» است، که گفته‏اند کنایه از مرتبه امکانیه از کلیات و جزئیات و معقولات و محسوسات و ارواح و اجسام و جواهر و اعراض است.

حضرت امام (ره) با اینکه می‌توانستند در یک قالب شعری اندیشه‌های خود را بیان نمایند؛ اما با تنوع و تفاوت در استفاده از قوالب؛ هر آنچه را می‌اندیشیدند در قالبی خاص به بیان آن می‌پرداختند؛ اعم از غزل؛ قصیده، مسمط و ... .

دیگر از مصطلحات عرفانی «خال» است، که عبارت است از نقطه وحدت حقیقی؛ و مرادْ وحدت ذات است و در اشعار حضرت امام (ره) اشاراتی به آن شده است. البته ذکر این نکته ضروری است که تمام این استعارات و گاه نمادها در خدمت اندیشه‌ای است که نمایان‌گر فلسفه و جایگاه فکری حضرت امام است. اصطلاح دیگر «لب» است، که گفته‏اند مقصود از آن کلام است؛ و نیز اشاره به «نَفَس رحمانی» است که افاضه وجود بر اعیان می‏کند.

«چشم» اصطلاح دیگر است، که گفته‏اند اشارت به شهود حق است اعیان و استعدادات را؛ و از آن شهود به صفت «بصر» تعبیر می‏کنند. اصطلاح دیگر «می و شراب» است، که مراد از آن غلباتِ عشق است و اصطلاح دیگر «ابرو» است، که مراد از آن صفات الهی است که حاجب ذاتند و عالم وجود از صفاتْ رونق و بهاء و جمال می‏گیرد.

این‌ها اندکی از نمادها است که در پژوهشی مبسوط گردآمده‌اند و مقایسه‌ای نیز با اشعار دیگر شاعران و شعر حضرت امام (ره ) و رویکرد این دو اثر به آن نماد هم مورد معرفی قرار گرفته است.

ویژگی دیگر اشعار حضرت روح‌الله تنوع در استفاده از قوالب است. حضرت امام (ره) با اینکه می‌توانستند در یک قالب شعری اندیشه‌های خود را بیان نمایند؛ اما با تنوع و تفاوت در استفاده از قوالب؛ هر آنچه را می‌اندیشیدند در قالبی خاص به بیان آن می‌پرداختند؛ اعم از غزل؛ قصیده، مسمط و ... .

رعایت و شناخت فطری موسیقی کلام یا همان وزن عروضی نیز در آثار امام جایگاه خود را دارد. حضرت امام (ره) از موهبت‌های فراوانی برخوردار بودند که در این عرصه هم شناخت عروض شعر را می‌توان از این دست دانست. شناخت وزن عروضی و کاربرد آن در شعر را بسیاری از قدما در شعر و ادب فطری دانسته‌اند و اینکه نمی‌توان و یا به‌سختی می‌شود وزن را یاد گرفت و به‌کار بست. اما در مورد اشعار حضرت امام (ره) بدیهی است که اوزان به راحتی در کلام ایشان جاری شده و معنا را در خود تنیده است.

رو به ‌روی آفتاب

در پایان یادآوری چند نکته به نظر ضروری رسید:

1- معظم له گاه در برخی از اشعار خود تصرفاتی کرده بر روی حرف و کلمه‏ای قلم کشیده و به جای آن، حرف و کلمه‏ای دیگر مرقوم داشته، و برخی از اشعار را نیز بازنویسی کرده‏اند.

2- از آنجا که سروده ‏های بسیاری در قالبهای گوناگون، همانند غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، قطعه، مسمّط، و ترجیع‏بند، از حضرتش به جا مانده و اکنون هم? آنها یکجا به طبع می‏رسد، تدوین و ترتیب خاص بدانها داده شده است، از این قرار: نخست «غزل»‏ها قرار دارد، زیرا کمیّت آن از دیگر قالبها بیشتر است؛ پس از آن به ترتیب: «رباعی»ها، «قصیده‏ها»، «مسمّط‏ها»، «ترجیع‏بند» و «قطعات و اشعار پراکنده». کلّیه قالبها به ترتیب حروف «رَوِیّ» مرتب شده، و شعرهای متفرقه دیگر نیز بر همین ترتیب نظم یافته است.

4- حضرت امام در دوران جوانی غزلیات فراوانی سروده بودند و آنها را در دفتری نیز گرد آورده بودند؛ متأسفانه در جریان سفرهای پیاپی، این دفتر مفقود گردید. پس از آن نیز سروده‏هایی از ایشان در دست بود که برخی به خط خود ایشان ثبت دفتر گردیده بود، و تعدادی نیز به وسیل? همسر گرامیشان استنساخ شده در دفترچه‏ای گردآوری شده بود؛ این دفتر نیز در جریان تغییر مکرر محل سکونتشان مفقود گردید. برخی از دستنوشته‏های باقیمانده، در پی هجوم مأموران ساواک به منزل و کتابخان? شخصی ایشان از دست رفت؛ اما نسخه‏ای چند از آثار منظوم قدیمی ایشان، که در دست ارادتمندان و دوستان آن حضرت چونان امانتی ارزشمند نگاهداری می‏شده، به تدریج برای «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» ارسال گردید، که‏این آثار در مجموع برای دیوان شعری که اکنون طبع آن به پایان رسیده است دستمایه مهمی گردید.

طبیعی است که پرداختن به اشعار حضرت امام (ره) و معنا شناسی آن فرصتی بسیار بیشتر از این مجال می‌طلبد؛ چه، اندیشه‌ی والای ایشان را باید در سطر سطر این اشعار واکاوی و جستجو کرد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری فارس