تبیان، دستیار زندگی
حضرت امام خمینی رحمه الله با آن وضعیت جسمانی همراه با کهولت سن، نیاز به مراقبت همیشگی داشتند و احمد آقا، بهترین گزینه برای این امر خطیر بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهشت اخلاق 2

سید احمد خمینی

حضرت امام خمینی رحمه الله با آن وضعیت جسمانی همراه با کهولت سن، نیاز به مراقبت همیشگی داشتند و احمد آقا، بهترین گزینه برای این امر خطیر بود.

در این نوشتار به ابعاد دیگری از اخلاق و منش آن یادگار امام اشاره خواهیم کرد.

نامه یک جانباز

یکی از نزدیکان یادگار (سید احمد) امام نقل می کند: «روزی خدمتشان رسیده و پس از طرح موضوعاتی، نامه جانبازی را که همراهم بود به ایشان تقدیم کردم.

ایشان نامه را گرفته و مطالعه کردند. بعد از چند لحظه، در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود فرمودند: «این آقایان روز قیامت سند و مدرک دارند که به محضر حق ارائه بدهند، ولی ما چه کردیم برای اسلام و ما چه داریم که ارائه بدهیم؟ سپس ایشان نامه را بوسیده و داخل پاک گذاشتند و پیش خود نگه داشتند».

آینده نگری

احداث بیمارستان بقیة اللّه (عج) جماران، از خدمات حاج احمدآقا خمینی رحمه الله بود که بدون اطلاع حضرت امام رحمه الله بنا شد، چون اگر امام متوجه می شد که احمدآقا می خواهد در پشت دیوار اتاقش بیمارستان بسازد، هرگز نمی پذیرفت؛ بنابراین، احمدآقا از امام خواست که برای تأسیس بیمارستان کمک کند و ایشان هم می پذیرد.

چندی پس از افتتاح بیمارستان و راه اندازی بخش سی سی یو در آن و تأمین کادر پزشکی متخصص آن توسط احمدآقا، ناگهان حال امام به هم خورد و ایشان را به بیمارستان بردند.

هنگامی که امام بهبودی نسبی یافت، پرسید که اینجا کجاست؟ و وقتی به ایشان گفتند که این بیمارستان تا منزل چند متری بیشتر فاصله ندارد، بسیار متعجب شدند. اقدام هوشیارانه احمدآقا، باعث نجات جان امام شد.

احمد وقف انقلاب

سیداحمد خمینی رحمه الله خود را وقف انقلاب و امام کرده بود. در تأئید این ادعا همین جمله از امام راحل کافی است که ایشان به احمدآقا فرمودند:

«تو شب و روزت را وقف کرده ای و برای اسلام و انقلاب کار می کنی». به گفته شاهدان عینی، تراکم کارها و فعالیت های احمدآقا در نوفل لوشاتو به حدی بود که چندین بار به بستر بیماری افتاد.

البته خود احمدآقا کارهای خویش را خیلی کوچک می شمرد و خود را کوچک ترین فرد احساس می کرد، در حالی که در تلاش برای حفظ سلامت امام و مداوای بیماری آن قلب نازنین، گاه آن چنان خود را فراموش می کرد که نقل کرده اند حضرت امام در بستر بیماری، خطاب به پزشکان که به بالینش آمده بودند فرموده بود: اول احمد را دریابید که او به مراقبت نیازمندتر از من است.

مشاور امام رحمه الله

حضرت امام خمینی رحمه الله با آن تیزبیی و شمّ سیاسی قوی، باید با کسی مشورت کند که دارای لیاقت وافری باشد و ویژگی های منحصربه فردی داشته باشد که بتواند طرف مشاوره و نظرخواهی امام قرار گیرد.

به تصدیق بزرگان، نزدیکان و سیاستمداران انقلابی، آن شخص کسی نبود جز یادگار خود امام، مرحوم حاج سیداحمدآقا و به حق هم مشاوری خبره و در عین حال امین بود.

او، دیدگاه های بسیار پخته و حساب شده ای ارائه می کرد و آن پیرفرزانه و مغز متفکر و بزرگ معمار انقلاب نیز بر آن پیشهادهای سنجیده واثرگذار، مهر صحت و تأئید می زد و به مرحله اجرا می رسید و انقلاب و اسلام، از برکات آن دیدگاه های درست بهره مند می گردید.

دو پیشنهاد مهم

پپیشنهاد سفر حضرت امام راحل رحمه الله از عراق به پاریس، از سوی احمدآقا مطرح شد و باعث گردید صدای مظلومیت ایران و امام، در دل اروپا طنین انداز و انقلاب ایران به اروپا صادر شود.

بازگشت امام از پاریس به تهران، آن هم در آن ایام سرنوشت ساز دهه فجر و آن موقعیت حساس، پیشنهاد سازنده و سرنوشت ساز احمد آقا بود که خطاب به امام فرمود: «بایدبه ایران برویم و الان وقت ماندن در پاریس نیست» و آن سفر تاریخی، نقطه عطفی در دوران انقلاب و ایام پیروزی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.

احمد در آغوش یار

یکی از پزشکان مرحوم امام تعریف می کند آخرین بار که حضرت امام خمینی رحمه الله برای عمل جراحی معده در بیمارستان بقیة اللّه جماران بستری شدند، حاج احمدآقا در مدخل ورودی بیمارستان ایستاده و کلیه پرسنل بیمارستان اعم از دکتر و پرستار در دو طرف مسیر حرکت امام ایستاده بودند و نظاره گر چهره دلربای خورشید تابان انقلاب بودند.

کسی حرفی نمی زد و فقط تماشا می کردند تااینکه حضرت امام در مدخل بیمارستان به حاج احمدآقا رسیدند. به یک باره همه دیدند حضرت امام دستان خودشان را باز کردند و حاج احمدآقا را در آغوش پرمهر و محبت خویش گرفتند. صحنه بسیار تکان دهنده ای بود هرگز این حالت سابقه نداشت. در این هنگام، همه به گریه افتادند.

حفاظت از امام

نقش مرحوم حاج احمدآقاخمینی در حفاظت هوشمندانه و مدبرّانه ایشان از وجود نازنین بزرگ معمار انقلاب، حضرت امام رحمه الله فراموش ناشدنی است.

آن هم در آن مدت زمانی طولانی و با آن توطئه ها و نقشه های شوم دشمنان و بدخواهان انقلاب که حتی به یک کاسب یا بچه خردسال هم رحم نمی کردند و برای نابود کردن انقلاب و خشکاندن ریشه آن، حاضر به هر گونه اقدام جنایتکارانه بودند.

با در نظر گرفتن خانه حضرت امام که در محله ای معمولی قرار داشت و با توجه به روحیه حضرت امام و تماس مداوم ایشان با مردم، اهمیت نقش احمدآقا بارزتر و روشن تر می شود. ایشان باایجاد یک تشکیلات منسجم امنیتی و با توجه به همه جنبه های قضیه، این کار خطیر را بر عهده داشتند و به نحو احسن از عهده این مسئولیت مهم و حساس برآمدند.

پرستاری و مراقبت از پدر

حضرت امام خمینی رحمه الله با آن وضعیت جسمانی همراه با کهولت سن، نیاز به مراقبت همیشگی داشتند و احمد آقا، بهترین گزینه برای این امر خطیر بود.

گویاترین کلام در مورد ایثار و نیکی به والدین احمدآقا را، باید از زبان رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای شنید که می فرماید: «بی شک سلامت و توان جسمی و قدرت کاری آن قائد عظیم الشأن در دوران پرمخاطره ده ساله با وجود کهولت سن و بیماری قلبی، در میان عوامل و اسباب عادی، از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پی گیری دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود. ملت ایران از این بابت بسی مدیون این عزیز فقید است».

زهد

مرحوم سیداحمد آقا خمینی برای دنیا اهمیتی قائل نبود. وقتی حرفی درباره دنیا زده می شد، می گفت: «خوب بعدش چی؟ بعدش باید مُرد. چرا باید برای دنیا این قدر جوش بزنیم».

خواهر گران قدرش نقل می کند که در یکی از سفرها، ماشین را کنار جاده نگه داشت و به میان بیابان رفت و پتویی پهن کرد و روی آن نشست و گفت: «چقدر خوب است آدم این طور زندگی کند، چقدر این طور راحت است».

نامی گمنام

یکی از ویژگی های مرحوم سیداحمد خمینی رحمه الله ، پرهیز از خودستایی و حتی نهی دیگران از بیان محاسن ایشان بود. فرزند ایشان در این باره چنین می گویند: «یادگار امام، فردی بسیار کتوم و تودار بود و اهل این نبود که خود را بنمایاند و از روی فخر و مباهات یا منیّت و هوای نفس به زبان بیاورد که فلان کار را من کردم. یا من بودم که چنین نقشی داشتم.

ابدا، او دنیا را به قدری ناچیز و بی قدر و بها می دید که حتی اجازه نمی داد کسی از او تعریف و تمجید کند. وقتی پای صحبت نزدیکان آن عزیز سفر کرده می نشینی و از شخصیت او می پرسی، در پاره ای موارد بر زبان می آوردند که سیداحدآقا راضی نیستند ما خیلی چیزها را بگوییم و از او تعریف و تمجید کنیم، عظمت و بزرگی احمدآقا در پنهانی و گمنامی اوست».

مظلومیت

سیداحمدآقا خمینی رحمه الله اهل سازش کاری با کسی نبود و با صراحت لهجه، آنچه در راستای اهداف بلند و آسمانی وی نبود، طرد می کرد.

موقعیت ایشان بسیاری از احزاب را بر آن داشت که وی را جزء گروه و تشکّل خویش معرفی کنند، ولی ایشان با تیزبینی و درایت خاص خویش، به صراحت اعلام می کرد که جزء هیچ دسته و گروهی نیست.

بنابراین، گروه هایی که ایشان را در گروه و حزب خویش نمی دیدند، از وی رنجیده خاطر می شدند و چه اتهامات که نثار آن دریادل نکردند و شگفت آنکه او هرگز لب به شکوه نگشود و از خود دفاعی نکرد؛ بلکه به عکس حتی در نوشته ای اعلام کردند که این جانب راضی نیستم این نامه هایی را که حضرت امام راحل رحمه الله در دفاع از مظلومیت من نوشته اند، [در کتاب ها}بیاورید.


منابع:

محمود کریمی

راسخون

تهیه و تنظیم : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان