تبیان، دستیار زندگی
سیدالشهداء فرموده اند: بعضی‌ها اسلام شان آدامسی است!و در ادامه فرمود: دین اکثر مردم آدامسی است! مادامی که با اینها هست، سخن از اسلام است و انقلاب اسلامی؛ وقتی به کام ایشان شیرین نشد، می‌اندازند دور.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فقر را گردن بزن

گفتاری ازآیت الله  جوادی آملی

سیدالشهداء فرموده اند: بعضی‌ها اسلام شان "آدامسی" است!و در ادامه فرمود: دین اکثر مردم آدامسی است! مادامی که با اینها هست، سخن از اسلام است و انقلاب اسلامی؛ وقتی به کام ایشان شیرین نشد، می‌اندازند دور.

«فقر» با «فرهنگ» درگیر است. این عالم، عالم حمله‌ی یک جانبه نیست! درباره نماز فرمود: «ان الصلاه تنهی عنی الفحشاء والمنکر» یعنی اگر ان الصلاه تنهی عنی الفحشاء والمنکر، ان الفحشاء والمنکر، هم ینهیان عن الصلاه! چون درگیری و چالش و زد و خورد است. اینطور نیست که نماز جلوی بدی را بگیرد و بدی جلوی نماز را نگیرد؛ این نیست! آدم تبهکار توفیق خواندن نماز مستحب را اول از دست می‌دهد، بعد کم کم نماز واجبش هم ضعیف می‌شود، بعد هم نمی‌خواند. اینطور نیست که عالم، عالم «خورد» باشد؛ عالم؛ عالم «زد و خورد» است. هیچ ممکن نیست که نماز جلوی بدی را بگیرد. ولی بدی هیچ کاری با نماز نداشته باشد. فقر هم واقعا با فرهنگ درگیر است، نمی‌گذارد فرهنگ به جا باشد؛ اصلا فرصت فکر به آدم نمی‌دهد!

مرحوم کلینی (رض) در جلد پنجم کافی از وجود مبارک امام صادق(ع) و ایشان هم از وجود مبارک پیامبر(ص) نقل کرده که ایشان عرض کرد: اللهم بارک لنا فی الخبز و لاتفرق بیننا و بین الخبز، لولا الخبز ما صلینا و لاصمنا ولا ادینا فرائض ربنا! (1) وجود مبارک پیامبر با آنکه خودش سه سال تحریم اقتصادی و محاصره شده بود و در آن دره، گرسنگی را تحمل می‌کرد، عرض کرد: خدایا! بین مردم و نان مملکت جدایی نینداز! کشوری که بین مردمان و اقتصادش جدایی بیفتد، توقع دینداری نداشته باشید!

کسانی که انقلاب اسلامی حجاز را راه اندازی کردند، بر اساس اصالت اعتقاد، انقلاب کردند، نه اقتصاد! اقتصاد خیلی مهم است؛ اما اهم از اقتصاد «اعتقاد» است. همین مردم گرسنه بودند که قیام کردند. کسی نمی‌خواهد بگوید اقتصاد مهم نیست؛ اما عقیده، اعتقاد، سلمان‌ها و اباذر را که گرسنه بودند به این وضع درآورد! پس به نظر ما اعتقاد، اصل است، نه اقتصاد، به نظر مارکسیست ها و آنها، اقتصاد اصل است. لکن اقتصاد نمی‌گذارد آن اعتقاد پدید بیاید!

اسلام آدامسی

حضرت سیدالشهداء(ع) هم وقتی که قیام کرد، فرمود: الناس عبید الدنیا الدین لعق او لعوق علی السنتهم. یحوطون به ما درت به معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون. (2)

یک چیزی که سابقاً ما در کودکی می‌دیدیم به نام مستکی، الان رایج نیست، ولی آدامس الان رایج است. بیان نورانی سیدالشهداء این است که: بعضی‌ها اسلام شان "آدامسی" است! با آدامس چه کار می‌کنند؟ آدامس یکی چیزی است که یک مقدار شیرینی دارد، آدم این را در فضای دهان می‌گرداند، بعد که شیرینی‌اش تمام شد، تف می‌کند، می‌اندازد دور! فرمود: دین اکثر مردم آدامسی است! مادامی که با اینها هست، سخن از اسلام است و انقلاب اسلامی؛ وقتی به کام ایشان شیرین نشد، می‌اندازند دور.

خب! حالا ما باید چه کار کنیم که اصل را اعتقاد قرار بدهیم، و این مردم را هم نجات بدهیم؛ که اگر خدای ناکرده یک حادثه‌ای پیش آمد، اینها مبارزه کنند! مستحضرید جنگ ما جنگ 10 ساله بود، نه 8 ساله! جنگ 8 ساله برون مرزی بود؛ اما 2 سال اول جنگ داخلی بود! یعنی تا انقلاب به ثمر رسید، گنبد آتش شد، بعد از گنبد، وقتی آتش آن خاموش شد، آتش کردستان روشن شد؛ بعد خلق مسلمان، بعد خلق عرب... اما چه چیز این مردم را حفظ کرد؟ همین مردم گرسنه بودند اما فقط خون دادند. درست است ما ایرانی هستیم، به ایران علاقمندیم، برای ایران فداکاری می‌کنیم، چو ایران نباشد... را همه را می‌گوئیم؛ ولی شب‌های عملیات سخن از یا حسین، یا حسین بود؛ سخن از مرز پرگهر نبود! کی در خط مقدم جبهه، ایران مرز پرگهر می‌خواند؟! شما یک نفر بیاورید که در شب‌های عملیات، در آن خاکریز اول، ایران مرز پرگهر خوانده باشد! یا حسین، یا حسین؛ کربلا، کربلا آمدیم؛ همین‌ها را می خواندند. این سرمایه باید حفظ بشود! نه دنیا تمام شده، نه انقلاب ما به آن اوج خود رسیده؛ خدای ناکرده اگر مردم لعوق شدند و اسلام آدامسی را تف کردند و انداختند دور، چه بکنیم ما؟! بنابراین باید عمیقاً حواسمان جمع باشد.

مساله‌ی بعد این است که مردم به هر کسی رو نمی‌کنند، اعتماد نمی‌کنند؛ شما امین مردمید! این هم یک آبروئی است، این سرمایه است؛ خدا به هر کس نمی‌دهد! اینها شب و روز شکر دارد.

باید تلاش و کوشش کرد که این فرهنگ گرفته نشود؛ و این «فقر» هم، قدَر است! این، مار دمان است، فقر، افعی است و دینی را باقی نمی‌گذارد!

اگر فقر را بگیرم، گردنش را می‌زنم

در آیه 79 سوره مبارکه نحل فرمود: اگر کسی مؤمن بود و عمل صالح انجام داد، خدا فرمود: فلنحیینه حیاة طیبه (3)، از وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین (ع) سؤال کردند که حیات طیبه چیست؟ فرمود: هی القناعه (4) این آقایان اگر با قناعت بتوانند زندگی کنند، به حیات طیبه می‌رسند. یعنی دو نفر، هر دو چون ساده زندگی کردند و بالا آمدند، می‌توانند یک زندگی تشکیل بدهند با قناعت و با آبرو به «حیات طیبه» برسند.

اصلاح الگوی مصرف برای همه ما البته لازم است و سودمند اما عمده آن است که درکارهای کلان، الگوی مصرف داشته باشیم. الان جهان 7 میلیارد جمعیت دارد، ما 70میلیون، پس ما یک صدم جمعیت جهان را داریم. اما امکانات ما خیلی بیش از یک صدم است، با این حال در ردیف‌های آخر جا داریم!

خودمان را که نباید با مردم اتیوپی و امثال اتیوپی بسنجیم! ما خودمان را لااقل با همین همسایه‌هایمان، ترکیه و اینها باید بسنجیم. وقتی جمعیت ما یک صدم است، و امکانات ما بیش از یک صدم است، اما این هنر را نداشته باشیم که با داشتن این مقدار سرمایه، آبروی خودمان را حفظ بکنیم و هنوز کپرنشین داشته باشیم، بدا به حال ما!

وجود مبارک حضرت امیر المؤمنین (ع) آنطوری که در صوت العداله آمده، فرمود: من تنها درصدد این نیستم که به فقیر و محروم کمک بکنم! آن، کاری است که همه می‌کنند و کار خوبی است؛ من با فقر درگیرم. اگر فقر را بگیرم، گردنش را می‌زنم؛ لو تمثل لی الفقر رجلاً لقتلته. من اگر فقر را ببینم، او را تکه تکه می‌کنم. این، هنر و عرضه می‌خواهد؛ کار تولید کردن و اشتغال داشتن می‌خواهد

.

وجود مبارک حضرت امیر(ع) یک روایتی فرمود که درجوامع روائی و دربحث‌های فقهی ما آمده؛ فرمود: من وجد ماء و تراباً فافتقر فابعده الله(5) ملتی که آب و خاک به اندازه کافی دارد؛ اما نیازمند باشد، گندم وارد بکند، برنج وارد بکند، ذرت وارد بکند؛ فابعده الله... نفرین علی(ع) اثر دارد! آدم بی‌عرضه، علوی نیست. فرمود: کشور آب داشته باشد، خاک داشته باشد، آدم نتواند مدیریت بکند؛ فابعده الله. حالا شما و همه‌ی ما دست به دعا برداریم؛ علی هم نفرین کند. آیا این نفرین اثر دارد یا دعای ما؟!


* سخنرانی در دیدار اعضای شورای مرکزی کمیته امداد امام خمینی (ره) فروردین 1388

1. الکافی/ج 5/ص37/  2. بحارالانوار/44/383

3. نحل، 79 /  4.نهج البلاغه، کلمات قصار، 923 /  5. وسایل الشیعه، ج17، ص41

تهیه وتنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان