دستورالعملی از یک عارف برجسته
حضرت آیه الله شیخ محمد بهارى همدانى - قدس الله سره - را مبرزترین شاگرد عارف كامل آخوند ملا حسین قلى همدانى دانسته اند، كه سال هاى متمادى درك محضر او را نموده و به مراتب و درجات والائى از معرفت و شهود بار یافته است در كمال و شرف او همین بس كه مرحوم علامه طباطبائى به نقل از مرحوم ایه الله آقاى حاج میرزا على آقا قاضى رضوان الله علیه مى فرمودند: استاد ما مرحوم آقا حاج سید احمد كربلائى قدس سره مى فرمود: ما پیوسته در خدمت مرحوم آیه الحق آخوند ملا حسین قلى همدانى بودیم ، و آخوند صد در صد براى ما بود. ولى همین كه آقاى حاج شیخ محمد بهارى با آخوند روابط آشنائى و ارادات را پیدا نمود، و دائما در خدمت او تردد داشت ، آخوند را از ما دزدید) (1)
مرحوم سید محسن امین درباره او مى نویسد:
(او عالمى ربانى و سالكى مراقب بود،...و داراى صفات والا و مقامات بلندى است ...) همیشه در حال مراقبت بوده و وجودش را آقار ارجمندى بود) (2)
او در 9 رمضان سال 1235 ه ق در قریه بهار همدان دیده از دار فانى فروبست و به دار باقى شتافت و در جوار رحمت حق آرمید، و اینك مرقد مطهر او مزار مشتاقان است ، و معروف است كه آن مرحوم از میهمانان خود پذیرائى مى كند (3)
دستور العمل
بسمه تبارك و تقدس
آنچه به جناب آقا شیخ احمد لازم است ، این است كه تامل درستى نماید، ببیند بنده است یا آزاد است ، خودش مى داند كه هركارى بخواهد بكند، و اگر دانست بنده است ، مولى دارد، سر خود نیست ، هر كارى بكند، و لو دستى حركت دهد از وى جهت آن سوال خواهد شد، (و او) جواب درستى باید بگوید، پس بنابر این باید سعیش در تحصیل رضاى مولایش باشد، اگر چه دیگران راضى بر آن كار نباشند ابدا، و تحصیل رضاى مولاى حقیقى - جل شانه - نیست مگر در تحصیل تقوى
غرض اصلى از خلقت حاصل نخواهد شد به جز اینكه معرفت و محبت میان عبد و مولى باشد.و تحصیل تقوى محتاج به چند چیز است كه چاره ندارد از آنها:
1- یكى پرهیز از معاصى است ، باید معاصى را تفصیلا یاد گیرد. هر یك را در مقام خود ترك نماید، كهاز جمله معاصى است ترك واجبات پس باید واجبات خود را هم به مقدر وسع و ابتلا به آنها یاد گرفته ، عمل نماید. و این واضح است كه با معصیت ، كارى اسباب محبت و معرفت نخواهد شد، اگر اسباب عداوات نباشد، اگر شیخ احمد بگوید: من نمى توانم ترك معصیت بالمره بكنم ، لابد واقع مى شوم ، جواب این است كه : بعد المعصیه مى توانى كه توبه كنى . كسى كه توبه كرد از گناه مثل كسى است كه نكرده . پس مایوس از این در خانه نباید شد، اگر چه هفتاد پیغمبر را سر بریده باشد از توبه اش ممكن است قبول باشد. مولاى او قادر است خصماى او را راضى كند از معدن جودش - جلت قدرته ....
2 - دویم اینكه مهما امكن (یعنى تا آنجا كه امكان دارد) پرهیز از مكروهات هم داشته باشد، به مستحبات پردازد حتى المقدور (یعنى در حد توان ) چیز مكروه به نظرش نیاید، بگوید: كل مكروه جایز (یعنى انجام هر مكروهى روا مى باشد) بسا مى شود یك ترك مكروهى پیش مولا از همه چیز مقرب تر واقع خواهد بود، یا اتیان مستحب كوچكى . و این به تامل در عرفیات ظاهر خواهد شد.
3 - سیم ، ترك مباحات است در غیر مقدار لزوم و ضرورت ، اگر چه شارع مقدس خیلى چیزها را مباح كرده براى اغنیا اما چون در باطن میل ندارد بنده او مشغول به غیر او باشد از امورات دنیویه ، و لذا خوب است بنده هم ، نظرا به میل مولى ، این مزخرفات را تماما یا بعضیها (یعنى همه و یا بخشى از آن را) ترك نماید، اگر چه حرام نباشد ارتكاب به آنها، اقتدا بالنبیین و تاسیا بالائمه الطبیین الطاهرین (یعنى براى آنكه پیروى از پیامبران و امامان پاك نموده باشد.)
4 - چهارم ، ترك كند ما سوى الله (یعنى غیر الله ) را كه در دل خود غیر او را راه ندهد. چطور گفت (خواجه ):
نیست در لوح دلم جز الف قامت یار
چه كنم حرف دیگر یاد ندادم استاد
اگر جناب شیخ احمد بگوید: با این ابتلا به معاش و زن و بچه و رفیق و دوست چطور مى شود آدم ترك ما سوى (یعنى غیر او) بكند، در قلبش غیر یاد او چیزى نباشد؟ این فرض به حسب متعارف بعید است ، شدنى نیست .
مى گوئیم : آن مقدارى كه تو باید ترك كنى آن هر كس است كه تو را از یاد او - جل شانه نگه دارد، به آن شخصى باید به مقدار واجب و ضرورت بیشتر محشور نباشى ، و اما هر كس كه خدا را به یاد تو بیندازد، ترك مجالست او صحیح نیست . حضرت عیسى - على نبینا و آله و علیه السلام فرمودند:
معاشرت كنید با كسانى كه رویت آنها خدا را به یاد شما مى اندازد
1- توحید علمى و عینى ، ص 17
2-اعیان الشیعه ، ج 9 ص 402
3- توحید علمى و عینى ، ص 17
تهیه و تنظیم: محمد حسین امین