بترسیم از ایستگاه "میزان" در قیامت
در فرهنگ اعتقادات اسلامى، یکى از باورهاى شناخته شده، عقیده به وجود «میزان» در روز قیامت است که در ردیف موضوعاتى مانند نفخ صور و برزخ و اعراف و صراط و نظایر کتب و شفاعت و حوض، مورد تأکید قرار گرفته است.

«میزان» در اصل به معناى ترازوست، ولى به طور کنایه در حساب و کتاب دقیق و رعایت عدل و انصاف به کار مىرود و در برخى از کشورها ترازو مظهر عدالت و به صورت آرم و نشان مخصوص آن شناخته مىشود.
در قرآن کریم، در مقام بیان هدف هاى بعثت پیامبران، از نزول «میزان» همراه با نزول کتاب به پیامبران خبر داده شده است:
«لقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »(حدید/25)؛ همانا پیامبران خود را با حجتهاى روشن فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به داد و انصاف برخیزند.
بدون شک، در این آیه منظور از کتاب، قانون و شریعت و منظور از میزان (ترازو) رعایت دقیق عدالت است.
میزان در آیات و روایات
به طورى که از آیات و روایات مربوط به روز قیامت استفاده مىشود، انسان در قیامت پس از زنده شدن، مراحل گوناگونى را طى خواهد کرد تا به جایگاه اصلى خود که بهشت یا جهنّم و یا اعراف است برسد. این مراحل را «مواقف» یا ایستگاه ها مىنامند و هر موقفى ویژگی هاى خود را دارد. یکى از آن موقفها موقف «میزان» است که در آن به اعمال انسان رسیدگى دقیق مىشود.
در قرآن کریم در آیات متعددى، از این موقف با کلماتى مانند: «وزن» و «موازین» یاد شده و روز قیامت روز حساب معرفى شده است. ما اکنون برخى از آیات مربوط به میزان را در زیر مىآوریم و سپس درباره میزان و چگونگى آن توضیح خواهیم داد:
«وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـئِكَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآیَاتِنَا یِظْلِمُونَ» (اعراف/8 ـ 9) ؛ و سنجش کردارها در آن روز (رستاخیز) حق است، پس هر که میزان کردارش سنگین باشد، ایشان رستگارانند و هر که میزان کردارش سبک باشد، آنانند که بر خویشتن زیان زدهاند.
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا (انبیاء/47) ؛ و در روز قیامت ترازوهاى دادگرى مىنهیم.
«فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ» (قارعه/ 6 - 9) ؛ پس هر کس که میزان کردارش سنگین باشد، او در زندگانى خوشایندى است و امّا هر کس که میزان کردارش سبک باشد، پس جایگاه اصلى او جهنم است.
همچنین در روایات معصومین(علیه السلام) هم به صورت هاى گوناگونى از موقف میزان سخن گفته شده است. - قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله): یابن مسعود، احذر یوما تنشر فیه الصحائف و تظهر فیه الفضائح، فانه تعالى یقول: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة»(1).
پیامبر خدا به ابن مسعود فرمود: اى ابن مسعود از روزى بترس که در آن نامههاى اعمال منتشر شود و رسوایی ها آشکار گردد، همانا خداوند مىفرماید: در روز قیامت ترازوهاى عدل و داد مىگذاریم.
ـ قال رسول اللّه(ص): مایوضع فى میزان امری یوم القیامة افضل من حسن الخلق.(2) در روز قیامت، در میزان اعمال شخص، چیزى بهتر از اخلاق نیکو گذاشته نمىشود.
ـ قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله): حبّى و حبّ اهل بیتى نافع فى سبعة مواطن... و عند المیزان و الحساب.(3) محبت من و اهل بیتم در هفت جا سودمند خواهد بود... و نزد میزان و نزد حساب.
- قال على (علیه السلام): و اما قوله تبارک وتعالى: «ونضع الموازین القسط» فهو میزان العدل یؤخذ به الخلائق یوم القیامة، یدین اللّه الخلق بعضهم من بعض بالموازین.(4)

امام علی علیه السلام(علیه السلام) فرمود: و اما سخن خداوند: ترازوهاى عدل و داد مىگذاریم، منظور از آن، ترازوى عدلى است که مردم در قیامت با آن مؤاخذه مىشوند وخداوند با آن ترازوها مردم را جزا مىدهد، و حق بعضى از مردم را از بعضى دیگر مىگیرد.
- عن ابى عبداللّه (علیه السلام) فى قوله تعالى: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة» قال: الانبیاء والاوصیاء.(5)
امام صادق (علیه السلام) درباره سخن خداوند: و در قیامت ترازوهاى عدل مىگذاریم، فرمود: منظور پیامبران و اوصیا هستند. (یعنى وجود پیامبران و اوصیا وسیله سنجش اعمال است و اعمال مردم با آنها سنحیده مىشود.
ـ عن على بن الحسین(علیه السلام) قال: اعلموا عباداللّه ان اهل الشرک لاینصب لهم الموازین و لاینشر لهم الدواوین و انما یحشرون الى جهنم زمرا و انما نصب الموازین و نشر الدواوین لأهل الاسلام.(6)
امام سجاد(علیه السلام) ضمن یک حدیث طولانى فرمود: اى بندگان خدا، بدانید که در قیامت براى مشرکان میزان و ترازوى اعمال گذاشته نمىشود و دفتر و دیوان نخواهند داشت بلکه آنان گروه گروه به سوى جهنم کشیده خواهند شد، نصب میزان و نشر نامه اعمال مخصوص اهل اسلام است.
منظور از میزان چیست؟
با توجه به آیات و روایاتى که آوردیم، وجود میزان در قیامت و سنجش اعمال مردم، از مسلمات اعتقادات اسلامى است و انکار آن، انکار یکى از ضروریات اسلام است، ولى آیا منظور از میزان چیست و سنجش اعمال چگونه صورت خواهد گرفت، مطلبى است که جاى گفتوگو و بررسى دارد.
بسیارى از اهل سنت براساس روایاتى که از طریق آنان وارد شده است معتقدند که میزان همان ترازوست و در قیامت ترازو یا ترازوهایى نصب خواهد شد که داراى دو کفه است و زبانهاى دارد که در دست جبرئیل است و اعمال انسان از خیر و شر در دو کفه آن قرار مىگیرد و کشیده مىشود. بعضى از آنها معتقدند که اعمال انسان در قیامت تجسم مىیابد و به
صورت یک جسم در کفه ترازو نهاده مىشود و بعضى هم معتقدند که اعمال انسان در صحیفههایى نوشته مىشود و آن صحیفهها در کفه قرار مىگیرد و بعضى هم گفتهاند که اعمال نیکو به صورت قیافه زیبا و اعمال بد به صورت قیافه زشت در مىآید و آنها را در دو کفه ترازو قرار مىدهند.(7)
برخى از دانشمندان و متکلمان شیعه و اهل سنت معتقدند که منظور از میزان در قیامت اجراى عدالت در پاداش دادن به اعمال انسان و تعدیل میان عمل و جزاست. این قول از برخى از متقدمان هم نقل شده است.
و بنا بر نقل قرطبى و دیگران، مجاهد و قتاده و ضحاک گفتهاند: «کلمه میزان به عنوان مَثَل ذکر شده و ترازویى در کار نیست بلکه منظور همان عدالت است».(8)
از جمله طرفداران این قول شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.
شیخ مفید مىگوید: «میزان عبارت است از تعدیل میان اعمال و آنچه که در برابر آن استحقاق خواهد یافت و کسانى که این تعدیل را انجام خواهند داد مباشران حساب از امامان آل محمّد(ص) هستند و همه محدثان امامیه بر آن اتفاق نظر دارند.»(9)
طبق این عقیده، در قیامت سنجش میان اعمال خوب و بد انسان نخواهد بود، بلکه سنجش میان اعمال و پاداش آن خواهد بود و مطابق با عمل پاداش یا کیفر داده خواهد شد.
در تأیید قول شیخ مفید و همفکران او مىتوان به روایاتى از حضرات معصومین(علیهم السلام) استناد کرد:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره این سخن پروردگار: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة» فرمود: فهو میزان العدل یؤخذ به الخلائق یوم القیامة، یدین اللّه الخلق بعضهم من بعض بالموازین.(10) آن همان میزان عدل است که در روز قیامت مردم با آن مؤاخذه مىشوند و خداوند به وسیله همان میزانها بعضى از مردم را از بعضى دیگر جزا مىدهد.
روزى هشام بن الحکم انه سأل الزندیق أبا عبداللّه(علیه السلام) فقال: أولیس توزن الاعمال؟ قال: لا، انّ الاعمال لیست باجسام و انما هى صفة ما عملوا و انّما یحتاج الى وزن الشىء من جهل عدد الاشیاء ولایعرف ثقلها و خفّتها وانّ اللّه لا یخفى علیه شىء، قال: فما معنى المیزان؟ قال: العدل. قال: فما معناه فى کتابه «فمن ثقلت موازینه»؟ قال: فمن رجّح عمله.(11)
هشام بن حکم مىگوید: زندیقى از امام صادق(علیه السلام) پرسید که آیا اعمال وزن نخواهد شد؟ فرمود: نه، اعمال به صورت اجسام نیست بلکه صفت آن چیزى است که عمل کردهاند، و کسى به وزن کردن چیزى احتیاج دارد که عدد اشیاء را نداند و سنگینى و سبکى آن را نشناسد و چیزى بر خداوند پوشیده نیست. زندیق گفت: پس معناى میزان چیست؟ فرمود: عدل. گفت: معناى این سخن خدا در کتابش چیست: «هر کس موازین او سنگین شود...»؟ فرمود: کسى که عمل او نیکو باشد.

نظر ملاصدرا
ملاصدرا در بحث مفصلى درباره میزان آن را به پنج قسم تقسیم مىکند(12) و سپس مىگوید: و اما میزان اعمال، بدانکه هر عملى از اعمال بدنى تأثیرى در نفس دارد، پس اگر از قبیل حسنات و طاعات باشد مانند نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و غیر آنها، در نورانى شدن نفس و رهایى آن از اسارت شهوات و پاکى آن از تاریکی هاى ماده و جذب آن از دنیا به آخرت و از منزل پست به محل بالا تأثیر مىکند، و هر عملى اندازه معینى در ایجاد نورانیت و پاکى دارد و چون حسنات زیاد شد به مقدار افزونى آن، مقدار تأثیر و تنویر آن افزایش مىیابد و همچنین هر عملى از اعمال بد اندازه معینى از تأثیر در تاریک ساختن و تیره کردن گوهر نفس دارد... او اضافه مىکند: این حالتها در دنیا از مردم پوشیده است، ولى در قیامت که پردهها برداشته مىشود، حقیقت امر آشکار مىگردد و هر کسى مقدار کوشش و عمل خود را در مىیابد و رجحان یکى از دو کفه ترازوى خود را مىبیند.
او اضافه مىکند که نفس انسان مانند دو کفه ترازو به دو طرف کشیده مىشود، یکى به طرف پایین یعنى جهنم و دیگرى به طرف بالا یعنى بهشت و در روز قیامت که میان این دوکفه، تعارض و کشش به دو طرف واقع مىشود، خداوند بزرگ با ترجیح یکى از دو کفه به وارد شدن شخص به بهشت یا جهنم حکم خواهد داد.(13)
طبق این بیان، میزان عبارت از اندازه نورانیت و تاریکى نفس انسان در دنیا در اثر حسنات و سیّئات است و در قیامت از آن پرده برداشته مىشود و مقدار حسنات و سیّئات مشخص و آشکار مىگردد.
این سخن، سخن درستى است، ولى تطبیق آن با «میزان» که مربوط به قیامت است و در قرآن و حدیث آمده است، مشکل است و با ظواهر آن سازگارى ندارد و از این تعبیر قرآن: «و نضع الموازین القسط» استفاده مىشود که میزان در همان روز قیامت به وجود خواهد آمد، نه اینکه از دنیا همراه با انسان به قیامت منتقل شود.
به نظر ما، وجود حقیقتى به نام میزان در قیامت که وسیله سنجش اعمال باشد، از نظر متون اسلامى از مسلمات است و جاى بحث ندارد و چیزى نیست که بتوان با استدلال هاى عقلى آن را رد و یا اثبات کرد و یا چگونگى آن را بیان نمود، ولى با بررسى دقیق آیات مربوط به میزان چنین به نظر مىرسد که آیه دلالت ندارد بر اینکه اعمال خوب انسان با اعمال بد او سنجیده مىشود، بلکه اعمال خوب به تنهایى مورد سنجش قرار مىگیرد، اگر سنگین باشد اهل نجات است و اگر سبک باشد مجازات مىشود ولذا در روایتى که پیشتر از امام سجاد(علیه السلام) نقل کردیم، آن حضرت فرمودند که اهل شرک میزان ندارند و میزان براى اهل اسلام است.
حال مىگوییم: براى سنجش و اندازهگیرى هر چیزى وسیلهاى مناسب با آن لازم است، مثلاً اندازهگیرى فشار خون و حرارت و برودت و رطوبت و ارتفاع و عیار فلزات و مانند آنها، هرکدام وسیله و ابزار خاص خود را دارد. در قیامت هم وسیلهاى براى اندازهگیرى و تعیین سبکى و سنگینى اعمال خوب وجود خواهد داشت که همان میزان است. با توجه به اینکه در قرآن از سنگینى و سبکى اعمال صحبت شده باید حد وسطى باشد که بالاتر از آن سنگینى و پایینتر از آن سبک باشد و بتوان به آن میزان گفت.
به نظر مىرسد که اعمال نیک انسان با آن عملى که قابل قبول خداست، سنجیده خواهد شد، به این معنى که مثلاً نمازهاى انسان با یک نمازى که مورد قبول خداست مقایسه مىشود که اگر سنگینتر از آن باشد اهل نجات و اگر سبکتر از آن باشد اهل عذاب است، البتّه اگر هم مساوى باشد باز مورد رضایت خداست و آیات فرد شاخص و فرد نازل را بیان مىکند.
شاید سرّ اینکه در روایتى از امام صادق(علیه السلام) انبیاء و اوصیاء به عنوان میزان در روز قیامت معرفى شدهاند(14) و یا به امیرالمؤمنین(علیه السلام) «میزان الاعمال» گفته شده است(15)، همین باشد، چون اعمال آنها به صورت صحیح واقع مىشود و مىتواند معیار سنجش درستى و نادرستى اعمال دیگران باشد، البتّه منظور این نیست که اعمال مردم از نظر کیفیت و کمال باید مانند اعمال آنها یا حتى بالاتر از آن باشد، چون چنین چیزى امکان ندارد، بلکه اعمال مردم فقط از لحاظ صحت و درستى با اعمال آنها سنجیده مىشود.
پی نوشت ها :
1 - مکارم الاخلاق، ص 457.
2 - اصول کافى، ج 1، ص 100.
3 - بحارالانوار، ج 7، ص 248.
4 - التوحید صدوق، ص 268.
5 - اصول کافى، ج 1، ص 419.
6 - کافى، ج 8، ص 85؛ امالى صدوق، ص 595.
7 - رجوع شود به: ابن حجر، فتح البارى، ج 13، ص 449.
8 - شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 114.
9 - اوائل المقالات، ص 79.
10 - التوحید صدوق، ص 268.
11 - الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 352.
12 - الأسفار الأربعة، ج 9، ص 300. تقسیم میزان به پنج قسم در بعضى از کتابهاى دیگر ملاصدرا هم آمده است، مانند: اسرار الآیات، ص 209.
13 - الأسفار الأربعة، ج 9، ص 303 - 304.
14 - کافى، ج 1، ص 419.
15 - بحارالانوار،ج 97، ص 287.
بخش قرآن تبیان
منبع : پایگاه اینترنتی آیت الله یعقوب جعفری