تبیان، دستیار زندگی
اهل کتاب بی‌شک کتاب می‌خواند ، و تقریبا هر روز ساعت یا ساعتی از وقت او به خواندن کتاب می‌گذرد تاکید دارم نه آن که در فضای مجازی و وب‌سایت‌ها بی‌شمار وب گردی می‌کند و لابد چیزی‌ هم می‌خواند نه بلکه آن کسی که در روز کتاب می‌خواند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اهل کتاب چه کسانی هستند ؟


اهل کتاب بی‌شک کتاب می‌خواند ، و تقریبا هر روز ساعت یا ساعتی از وقت او به خواندن کتاب می‌گذرد تاکید دارم نه آن که در فضای مجازی و وب‌سایت‌ها بی‌شمار وب گردی می‌کند و لابد چیزی‌ هم می‌خواند نه بلکه آن کسی که در روز کتاب می‌خواند.


اهل کتاب

حسن همایون* :   از نظر من برخی از ویژگی‌ها اهل کتاب به این شرح است که می‌‌توان با دیدن این ویژگی در فرد ادعای اهل کتاب بودنش را محک زد.

نخست این که اهل کتاب بی‌شک کتاب می‌خواند ، و تقریبا هر روز ساعت یا ساعتی از وقت او به خواندن کتاب می‌گذرد تاکید دارم نه آن که در فضای مجازی و وب‌سایت‌ها بی‌شمار وب گردی می‌کند و لابد چیزی‌ هم می‌خواند نه بلکه آن کسی که در روز کتاب می‌خواند.

دیگر آن که اهل کتاب بی‌شک کتاب می‌خرد و در سبد مصرفش کتاب جا دارد ، همان‌طور که برای هر چیزی که نیاز دارد یا دوست دارد با میل و رغبت هزینه می‌کند برای کتاب هم همین‌طور است ، این نیست که مانند من خبرنگار کتاب، توی دوست نویسند‌ه و شاعر ، آن دوست ناشر و منتقد منتظر بماند تا کتاب دوست نویسنده ، شاعر ، منتقد ، خبرنگار، ناشر و فلان  و بهمانش کتابش منتشر شود بعد هم یک نمی‌دانم امضایی چیزی بنیدازد تنگش که بله این هم تقدیم به تو دوست عزیزم  نه اهل کتاب برای کتاب هزینه می‌کند.

دیگر آن‌که اهل کتاب ، کتاب هدیه می‌دهد ، آدمی که از او خوشت آمده است یا با دوستی قهر بودی بعد از مدتی هم آشتی شدید  یا می‌خواهید که بی هیچ مناسبتی رفته‌اید کتاب‌فروشی کتابی هم که برای هر کسی به هر نیتی که دوست دارید دست کم یک کتاب بخرید و  به او هدیه دهید  .

اهل کتاب بی‌شک کتاب می‌خرد و در سبد مصرفش کتاب جا دارد ، همان‌طور که برای هر چیزی که نیاز دارد یا دوست دارد با میل و رغبت هزینه می‌کند برای کتاب هم همین‌طور است

چهارم آن که اهل کتاب ، هرگز کتاب امانت نمی‌دهد ، بله من این‌طور فکر می‌کنم خوش ندارم بگویم که از تعداد زیادی از کتاب‌هایی که خاطره داشتم و دوست داشتم که در قفسه‌ی کتاب‌خانه‌ام از این آپارتمان اجاره‌ای به آن آپارتمان اجاره‌ای با من باشد امانت رفت و بر نگشت.

اهل کتاب

پنجم آن که اهل کتاب نمی‌گویند وقت کتاب خواندن ندارم برای اهل کتاب‌های ِکتاب دوست و کتاب‌باز وقت خواندن کتاب مانند خوردن آب هنگام تشنگی است کار و ترافیک کمبود وقت و خستگی نبودن اثر جدی در فضای ادبیات و ... را بهانه نمی‌کنند که کتاب نخوانند اهل‌ کتاب‌ها دو ساعت فک نمی‌زنند که من کتاب خواندن را دوست دارم و بعد که کتابی را از کیفت در می‌آوری تا بدهی شب که می‌رسد خانه بخواندش بگوید حالا باشد برای بعد این ها اهل کتاب نیستند!

ششم اهل کتاب دست کم هر هفته یک کتاب تازه و خوب خوانده است که بخواهد به دیگران هم که اهل کتاب هستند یا می‌خواهند اهل کتاب شوند پیشنهاد کند این نیست که مانند خیلی‌ها تا بگویید  فلان نویسنده یا فلان کتاب کمی با سر انگشت سبابه‌و لبش ور برود نگاهش را به طاق آسمان بدوزد بعد یک‌باره بگوید آها این کتاب را خواندم اما خیلی وقت پیش و چیزی از آن خاطرم نمانده است ...

هفتم اهل کتاب ، درباره‌ی کتابی که نخوانده است نویسنده‌ای که نمی‌شناسند ، بی‌خودی فک نمی‌زند ساکت می‌ماند و لابد از کسی که خوانده  و می‌شناسد می‌خواهد که درباره‌ی آن کتاب توضیحاتی را به او بدهد!

پی نوشت:

حسن همایون: شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار؛ متولد سال 1361.

فرآوری: رویا فهیم

بخش کتاب وکتابخوانی تبیان


منابع: وبلاگ مه، کتاب سوم