تبیان، دستیار زندگی
«شرط اول» به نسبت بسیاری از کمدی‌های این روزهای سینمای ایران، اثری است نسبتا خوش‌ساخت که از فیلمنامه گرفته تا موسیقی متن، هیچ‌گاه پایین‌تر از حد استاندارد نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیلمی نسبتا استاندارد

نگاهی به کمدی «شرط اول»


«شرط اول» به نسبت بسیاری از کمدی‌های این روزهای سینمای ایران، اثری است نسبتا خوش‌ساخت که از فیلمنامه گرفته تا موسیقی متن، هیچ‌گاه پایین‌تر از حد استاندارد نیست.


شرط اول

متاسفانه برخی از کمدی‌سازان ایرانی به جای اینکه وقت خود را صرف تهیه و نمایش یک فیلم پرمحتوا، چه از نظر موضوعی یا ساختاری کنند، به بازیگر خوش‌چهره بیش از هر چیز دیگری اهمیت می‌دهند؛ بازیگرانی اغلب با چهره‌های مصنوعی و جراحی‌شده که حتی ادا کردن دیالوگ در برابر دوربین را هم بلد نیستند! اما در میان کارگردانانی که به ساخت آثار کمدی علاقه نشان داده‌اند مسعود اطیابی جزو معدود کسانی است که بیش از استفاده از بازیگران مثلا خوش‌چهره این توانایی بازیگر در ارائه بازی منطبق با خط کلی سناریو است که برایش اهمیت دارد و دقیقا در همین راستا است که می‌بینیم در اثری مانند «خروس جنگی» بازی‌های مریلا زارعی و رضا عطاران به شدت به چشم می‌آید.

«شرط اول» تازه‌ترین فیلم اطیابی هم نه تنها به لحاظ ساختاری، روایتی دقیق از یک ماجرای کمیک را ارائه می‌دهد بلکه دقت در  انتخاب تیم بازیگران آن هم مشهود است. البته در کنار بازی‌های قوی بازیگرانی مانند اکبر عبدی و کامبیز دیرباز که بازی‌های خوب و منسجمی ارائه داده‌اند متاسفانه بازی کلیشه‌ای و تکراری نگار فروزنده، و بازی تکراری و تلویزیونی سیروس گرجستانی از جمله نقاط ضعف فیلم است.

«شرط اول» جزو کمتر فیلمهای کمدی ایرانی است که پایان شیرین ندارد یا بهتر بگویم مانند فیلم هندی، روندی شاد را در انتهای فیلم، طی نکرده است و این هم نقطه قوتی دیگر بر این فیلم است.

یکی از ویژگی‌های متمایز فیلم چند دقیقه ابتدایی آن است که به صورت انیمیشن ساخته شده و آغازی مهیج را برای فیلم رقم می‌زند. هرچند استفاده از انیمیشن به جای فیلم زنده، به دلیل اعتصاب عده‌ای از بازیگران علیه تهیه کننده، ایجاد شده است اما باز هم تازگی خاصی دارد که کمتر فیلم ایرانی از آنه بهره‌مند است.

شرط اول

«شرط اول» جزو کمتر فیلمهای کمدی ایرانی است که پایان شیرین ندارد یا بهتر بگویم مانند فیلم هندی، روندی شاد را در انتهای فیلم، طی نکرده است و این هم نقطه قوتی دیگر بر این فیلم است.

موسیقی فیلم مانند فیلمنامه بیانی است از فیلم، سرشار از دیالوگهای پر معنا، با این تفاوت که بازیگران آن، سازها و نوازندگانی هستند که نت‌ها  را در درک بهتر مخاطب از فیلم، می‌نوازند. موسیقی هر فیلم و به خصوص موسیقی فیلم کمدی باید مناسب با ژانر، لوکیشن و فضا، گریم، لحن و بیان و حتی حرکات فیزیکی بازیگران آن انتخاب و اجرا شود چرا که این موسیقی است که زودتر از بازیگر به زبان می‌آید و کلام خود را به مخاطب می‌رساند و احساسات او را درگیر می‌کند، با این حال دقت در ساخت موسیقی متن در سینمای ایران چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته وبه همین دلیل است که در اکثر فیلمها، موسیقی کلیشه‌ای و حتی گاهی غیرمرتبط با اتفاقات درون فیلم را می‌شنویم و گاهی نیز فقط برای پر کردن فضاهای خالی فیلم است که موسیقی در دل فیلم گنجانده می‌شود.

شرط اول

واقعیت آن است که به همان اندازه که در نوشتن و بازنویسی فیلمنامه، دقت و وسواس وجود دارد، به همان اندازه هم باید در انتخاب و اجرای موسیقی فیلم، وسواس و دقت یا بهتر بگویم عشق به کار، به خرج داد. موسیقی فیلم کمدی «شرط اول» از جمله معدود موسیقی فیلمهای ایرانی، و به خصوص فیلم کمدی است که مناسب با تمامی اتفاقات، گریم و حتی حرکات صورت و بدن بازیگران، به زیبایی انتخاب و اجرا شده است.

با وجود ناراحتی مسعود اطیابی کارگردان فیلم، از نازنین مفخم، تدوینگر آن به دلیل تغییر دادن بخش هایی از فیلم و موسیقی اولیه آن(!) مانی منادی‌زاده، با ساخت یک موسیقی زیبا و پرتحرک توانسته هدف اطیابی، که بیان و به تصویر کشیدن برخی مشکلات اجتماعی جامعه است  را به خوبی در قالب موسیقی طنز، در ذهن مخاطب بگنجاند. جالب اینکه موسیقی این فیلم، زنده و آکوستیک نبوده و بخش اعظم آن به صورت سمپل کار شده است ولی با این وجود، صدای سازهای ویولن، پیانو و بربط از جمله سازهایی است که در سکانس به سکانس این فیلم کمدی به گوش می‌رسد.

سینما و تلویزیون تبیان


منبع:شبکه ایران/نازنین شادپی